شش روز از قطعی اینترنت میگذره و انگار هر لحظه بیشتر ترس قطع شدن کاملش من رو فرا میگیره. برای من که بیشتر فعالیتهام با اینترنت بوده، نمیتونم خودم رو بدون اون تصور کنم.
وقتی به این فکر میکنم که ممکنه دیگه نتونم برای کارهای دانشگاه از اینترنت استفاده کنم، مجبور باشم وظایفم توی شرکت رو بدون اینترنت انجام بدم، نتونم وقتی یک سوال ساده برام پیش میاد توی گوگل جوابشو پیدا کنم و از همه مهمترم دیگه نمیتونم به سادگی از عزیزانم با خبر بشم مو به تنم سیخ میشه و واقعا از درون احساس پوچی میکنم.
آره شاید بشه گفت ما به فضای مجازی معتاد شدیم ولی حداقل این اعتیاد سودش از ضررش بیشتر بود. حداقل داشت توی کسب درآمد به من کمک میکرد، حداقل داشت توی پیشرفت علمی به من کمک میکرد اما حالا همهٔ اونها تبدیل به یک آرزو شده.
اینترنت تنها چیزی بود که باعث میشد حس کنم تفاوتی با بقیه آدمهای دنیا ندارم ولی دیگه اون هم نیست.
ولی شما درست میگید الان که اینترنت نیست همه چیز بهتره.