ویرگول
ورودثبت نام
شتابدهنده برناک
شتابدهنده برناک
خواندن ۹ دقیقه·۳ سال پیش

mvp چیست و چه اهمیتی برای کسب و کارها داره؟

پس از خلق یک ایده، اولین چیزی که برای راه اندازی کسب و کار خود نیاز دارید ایجاد حداقل محصول پذیرفتنی یا کمینه محصول پذیرفتنی است تا ببینید آیا محصول شما در بازار واقعی موفق خواهد شد یا خیر.

در این مقاله از مجموعه مقالات شتابدهنده برناک، تلاش کردیم تا شما را با کمینه محصول پذیرفتنی MVP و اهمیت آن در عرضه محصول آشنا کنیم و اینکه چگونه با ساخت آن می‌توانید تلفات انرژی، پول و زمان خود را به حداقل ممکن برسانید. به امید آنکه محصول عالی برای مشتریان خود خلق کنید.

منظور از حداقل محصول پذیرفتنی (MVP) چیست؟


MVP  یا minimum valiable product  یکی از مفاهیم مهم مطرح شده در اکوسیستم استارتاپی است که برای اولین بار در سال ۲۰۰۱ توسط فرنک رابینسون ارائه و سپس توسط اریک ریس و استیو بلنک همگانی شد.

این اصطلاح که معادل آن در فارسی کمینه محصول پذیرفتنی یا حداقل محصول پذیرفتنی است، به نسخه اولیه یک محصول گفته می‌شود که حداقل ویژگی‌های لازم و کافی یک محصول را برای ارائه به مشتری‌ها داشته باشد؛ و هدف از ارائه آن نیز مشاهده بازخوردهای مشتری نسبت به محصول و رفع ایرادات احتمالی آن است.

حداقل محصول پذیرفتنی در واقع یک محصول دست ساز است که طی فرآیندهای خلق ایده، نمونه‌سازی، ارائه، جمع‌آوری داده‌ها، تجزیه و تحلیل و یادگیری تولید می‌شود. این مراحل چندین بار تکرار می‌شوند تا در نهایت یک محصول مطلوب تولید شود یا به عنوان یک محصول ناموفق در نظر گرفته شود.

چرا نیاز به ساختن MVP برای استارتاپ خود دارید؟

ساختن یک محصول بدون دانستن اینکه آیا نیاز مشتری هست یا نه باعث اتلاف وقت و منابع با ارزش شما می‌شود؛ اما کمینه محصول پذیرفتنی به تیم شما این امکان را می‌دهد تا بیشترین میزان مطالعه را درباره رفتار مشتری داشته باشید و همچنین با هزینه و تلاش کمتر ایده خود را مورد آزمایش قرار دهید.

هر کسب و کار نوپا و استارتاپی که محصول جدیدی را برای اولین بار در بازار ارائه می‌دهد نیاز دارد تا با یک مدل ابتدایی با حداقل امکانات شروع کند. حتی گوگل هم در آغاز کار خود با یک صفحه HTML ساده کار خود را شروع کرد تا بتواند درک درستی از رفتار کاربران کسب کند. MVP به شرکت‌های نوپا کمک می‌کند تا نیاز مشتری را بهتر درک کنند و بهترین راه حل را برای آن‌ها ارائه دهند.

۱) کمک به شناخت بهتر کاربران

توانایی پی بردن به نیازهای بازار در حین تولید محصول، از مهم‌ترین ویژگی‌های mvp است. داشتن mvp  به شما کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از مشتریانتان پیدا کنید؛ و قبل از اینکه خیلی دیر شود، بررسی کنید که آیا محصول شما با بازار همخوانی دارد یا خیر.

با استفاده از mvp پیش از اینکه تمام انرژی و منابعتان را هزینه کنید؛ می‌توانید از کاربرانتان در مورد ارزش افزوده محصولتان بازخورد بگیرید، مدل درآمدی خودتان را بهبود ببخشید و کاربرانتان را دسته بندی کنید.

۲) کاهش معطلی کسب و کار در عرضه محصول به مشتری

یکی از دلایل مهم شکست کسب و کارها معطلی در عرضه محصول به بازار است. چیزی که اهمیت دارد، نظر مشتری در مورد محصول شماست. با عرضه ،MVP به بازار می‌توانید از نظر مخاطب آگاه بشید. سپس سراغ بقیه مراحل بروید و جزئیات و امکانات ویژه را به محصول اضافه کنید.

۳) جلوگیری از هدر رفتن زمان و پول

در واقع mvp باید شما را از غرق شدن نجات دهد؛ پیش از آنکه یک شیرجه نادرست داشته باشید. کاملا طبیعی است که گاهی اوقات ایده‌ی تولید یک محصول یا خدمت، ایده‌ی موفقی نباشد و کسب و کار مذکور پس از ورود به بازار با عدم نیاز بازار مواجه شود و شکست بخورد.

Mvp این امکان را برای شما فراهم می‌کند تا قبل از اینکه همه‌ی بودجه خود را صرف تولید محصول نهایی کنید، از ضعیف بودن ایده‌ی کسب و کار خود و احتمال شکست آن مطلع شوید. حتی اگر محصولتان مورد نیاز بازار هم نباشد، با این حال هرچه زودتر متوجه آن شوید منابع کمتری را از دست خواهید داد.

۴) جلوگیری از افتادن در دام “این قابلیت را هم باید داشته باشیم”

محصول اولیه ما باید به کاربر این حس را بدهد که یک محصول کامل را در دست دارد، اما در واقعیت تنها باید ویژگی‌های ضروری را در بر داشته باشد. بنابراین باید لیست ویژگی‌هایی که مایلیم محصولمان در بر داشته باشد را از “بله و نه” به “در حال حاضر نه، شاید بعدا” تغییر دهید و در هر مرحله اجازه دهید کاربر شما را راهنمایی کند که به چه ویژگی‌هایی احتیاج دارد.

تفاوت کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) با نمونه اولیه (Prototype)

تصور غلطی که وجود دارد این است که MVP همان نمونه اولیه یا پروتوتایپ است. اما این‌طور نیست!

تفاوت اصلی بین حداقل محصول پذیرفتنی و نمونه اولیه در این است که کمینه محصول، اولین نسخه از محصول واقعی شما (با ویژگی‌های محدود) است که فقط برای اعتبارسنجی مدل کسب و کار، یادگیری و اصلاح مدل ساخته می‌شود. در حالیکه یک نمونه اولیه تنها اولین پیش‌نویس محصول اصلی شما  است که برای پاسخ به سوالات فنی مهندسی، طراحی محصول و امکان‌پذیری تولید محصول ساخته می‌شود. به عبارت دیگر نمونه اولیه، نسخه دست‌ساز محصول اصلی‌تان است تا به کمک آن جنبه‌های فنی محصول رو از حیث امکان پذیری تولید آزمایش کنید.

روش‌های تولید کمینه محصول پذیرفتنی MVP

برای ساخت MVP روش‌های زیادی وجود دارد، در ادامه برخی از روش‌های معروف ساخت و گسترش محصول با MVP را با همدیگر مرور می‌کنیم:

۱) مدل جادوگر شهر اُز (Wizard of oz)

این مدلMVP  که با عنوان flinstoning  نیز شناخته می‌شود، مربوط به زمانی است که شما محصول مشابه با محصول واقعی خود را به کاربران نشان می‌دهید  اما محصول خود را بعد از گرفتن تقاضا از سمت مشتری ایجاد می‌کنید.

به عنوان مثال برای این مدل می‌توانید فروشگاه آنلاین Zappos  را در نظر بگیرید؛ موسس این فروشگاه در مرحله اول راه‌اندازی فروشگاه خود به جای خرید و انبار کردن کفش، به مغازه‌های کفش فروشی در محله‌های مختلف می‌رفت و از کفش‌های آن‌ها عکس می‌گرفت و در وبسایت خود منتشر می‌کرد؛ سپس به محض اینکه سفارشی در سایت ثبت می شد کفش سفارش داده شده را خریداری می‌کرد و تحویل مشتری می‌داد. این کار دید خوبی از بازار آنلاین کفش را به موسس Zappos  ارائه داد و به او کمک کرد تا فرضیات خود را با سرمایه کمتر اعتبارسنجی کند.

۲) مدل تکه تکه/ تدریجی (Piecemeal)

ایده‌ی پشت این روش آن است که شما با حداقل چیزهایی که دارید، محصول اولیه را بسازید و مدام با افزایش امکانات و تجربه آن را گسترش دهید. در این روش به جای اینکه یک پلتفرم یا وبسایت را از ابتدا بنویسیم از ابزارها و راه‌حل‌های موجود برای ارائه محصول به مشتری استفاده می‌کنیم. بدر این مدل سعی بر این است تا با ترکیب ابزارها و منابع موجود محصول خود را با کم‌ترین هزینه و در کوتاه‌ترین زمان به دست مشتری برسانیم.

این مدل MVP  به‌عنوان‌مثال: شما برای شروع کسب‌وکار اینترنتی خود لازم نیست هزینه‌های سنگین برنامه‌نویسی برای ایجاد یک وب‌سایت را متقبل شوید. راه هوشمندانه این است که از ابزارهای آماده مانند وردپرس استفاده کنید. برای استارتاپ‌هایی که می‌خواهند به سرعت و با حداقل هزینه‌ کار خود را شروع کنند مناسب است.

۳) مدل کارپرداز (concierge)

در این مدل MVP  به جای ارائه یک محصول می‌توانید از سرویس‌های دستی استفاده کنید؛ البته سرویسی که استفاده می‌کنید باید دقیقاً شامل مراحلی باشد که مردم هنگام استفاده از محصول شما طی می‌کنند.

یک مثال خوب برای این روش وبسایت Food on the table  است که به صورت هفتگی دستور تهیه غذا و مواد غذایی ارائه شده در فروشگاه‌های نزدیک به کاربران را برایشان ارسال می‌کند.

بنیان‌گذاران این وب‌سایت به جای اینکه خودشان تعداد زیادی دستور پخت غذا را آماده و در وب‌سایت خود منتشر کنند؛ ابتدا با چند فروشگاه صحبت کردند و مشتری‌های علاقه‌مند خود را پیدا کردند؛ کار آن‌ها به این شکل بود که هر هفته به فروشگاه‌ها مراجعه می‌کردند و یک دستور عذایی که مواد اولیه آن توسط فروشگاه حراج شده بود را دریافت و برای کاربران خود ارسال می‌کردند و سپس از کاربران بازخورد می‌گرفتند تا متوجه شوند چه کارهایی باید برای بهبود وبسایت خود انجام دهند. آن‌ها با این روش توانستند به مرور مشتری‌های خود را افزایش و کسب‌وکار خود را توسعه دهند.

۴) استفاده از ویدیوی معرفی (Explainer video)

ویدیوی معرفی، یک ویدیوی کوتاه (اغلب به صورت یک موشن گرافیک ۹۰ ثانیه‌ای) برای معرفی ویژگی‌های محصول شماست و نشان می‌دهد که چرا مردم باید محصول شما را بخرند. این روش می‌تواند در زمان کوتاهی، مخاطبان زیادی را برای شما به همراه بیاورد. و زمانی مناسب است که حتی ساختن کمینه محصول پذیرفتنی هم هزینه و زمان زیادی را بطلبد.

برای این روش Dropbox مثال خوبی است. موسسان دراپ باکس می‌خواستند واکنش مشتریان را نسبت به محصول خود بدانند و مطمئن شوند که آیا ایده‌شان در دنیای واقعی پذیرفته می‌شود یا نه، از طرف دیگر  در قانع کردن سرمایه‌گذاران نیز مشکل داشتند از این رو نیاز به ایجاد MVP داشتند اما از آن‌جایی که ساختن کمینه محصول نیز نیازمند برنامه نویسی طولانی و نفس‌گیر بود، بنیان‌گذاران دراپ باکس یک ویدیوی سه دقیقه‌ای آماده و در آن ویژگی‌های محصول خود را تشریح کردند. همین موضوع باعث شد تقاضا برای محصولی که هنوز تولید نشده بود در عرض یک شب از ۵ هزار نفر به ۷۵ هزار نفر برسد.

۵) ساختن صفحه فرود (Landing Page)

شاید فکر کنید که صفحه فرود یا همان لندینگ پیج یک ابزار بازاریابی است؛ اما این جزئی از یک کمینه محصول پذیرفتنی نیز به حساب می‌آید. شما می‌توانید با ساختن یک صفحه فرود ساده ولی جذاب، تمامی ویزگی‌های محصول خودتان را تشریح کنید و از طریق یک تقاضا برای اقدام (CTA ) اطلاعات تماس کاربر را دریافت کنید. وظیفه صفحه فرود این است که ارزش پیشنهاد شما را به کاربر نشان دهد و او را برای عمل کردن به خواسته شما ترغیب کند.

مثال معروف برای این روش وبسایت Buffer.com  است. این وب سایت در ابتدای کار خود، صفحه فرودی شامل ویژگی‌ها، مزیت‌ها و نحوه کار خود ایجاد کرد، و بعد دادن این اطلاعات به کاربر، یک دکمه CTA تحت عنوان مشاهده پلن‌ها ایجاد کرد. سپس هر پلن را با ویژگی‌ها و قیمت خاص خود تعریف کرد و در نهایت برای هریک از آن‌ها، یک آدرس ایمیل دریافت می‌کرد. در آن زمان پلتفرم بافر هنوز حتی آماده هم نشده بود ولی با ایجاد این صفحه فرود توانستند اطلاعات خوبی از تعداد درخواست برای هر کدام از پلن‌ها کسب کنند. وبسایت بافر پس از دریافت ۵۰۰ سفارش اول از طریق این روش، سایت خود را با امکانات اولیه در عرض یک هفته تاسیس کرد.

سخن آخر

حتما شما هم دوست ندارید که وقت و سرمایه‌تان را صرف راه اندازی محصولی کنید که کسی از آن استقبال نمی‌کند و یا حاضر نیست پولی برای خریدش پرداخت کند. پس از پشت میزتان بلند شوید، از دفترتان بیرون بروید و با مشتریان هدفتان صحبت کنید! خلاق باشید و سعی کنید با صبر و پشتکار، و انتخاب روش و ابزاری درست هر چه زودتر MVPای بسازید که بتواند حداکثر اطلاعات و بازخوردهای مخاطبین شما را برای شما جمع‌آوری نماید و باعث توسعه و پیشرفت محصول نهایی شما شود.

کسب و کاراستارتاپتوسعه محصولmvp
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید