Borna Samadi
Borna Samadi
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

خدا با استفاده از تصادفات با آدم صحبت میکنه! (قوانین کوانتوم وجود خدا رو نفی نمیکنه)

خدا همه چیز رو روی یک نظمی آفریده و یه سری قوانین بر اونها حکم فرماست. حالا بیایم سر این بحث کنیم که این دنیا مخلوطی از جبر و اختیاره و نشون بدیم که این میتونه خیلی راحت همه‌ چیز رو توضیح بده. البته قسمت جبرش منظور این نیستش که وضع خانواده‌امون اینجوریه و این حرفا. خیلی خلاصه بخوام بگم تمامی ما انسان‌ها اگر حتی چند ثانیه بعد نطفه‌امون بسته میشد و از میون اونهمه اسپرم یکی دگ فاتح میشد نه اونی که الان شده، دیگه ما، ما نبودیم و یکی دیگه بودیم که خب باعث میشد این چیزی که هستیم تو عدم باقی بمونه. حتی چند لحظه‌اش باعث میشد ما تو عدم میموندیم دگ خودتون ببینین اینایی که میگن کاشکی تو یه کشور دگ به دنیا میومدیم یا کاشکی پدر و مادرمون یکی دگ بودن چه قد احمقن. خلاصه اینکه منظور از جبر، این نیست.

منظور از جبر اون چیزیه که خدا به ما تحمیل میکنه. منظور از اختیار هم که خب تصمیم‌هاییه که خودمون میگیریم. حالا جلوتر صحبت میکنیم که اون تصمیمی که ما میگیریم هم حتی ممکنه از طرف خدا به ما پیشنهاد شده باشه یا اینکه تحمیل شده باشه که وارد حالت جبری میشه. یه طیفیه بین جبر و اختیار.

حالا خدا چطور میتونه با این همه نظم و قوانینی که بر جهان حاکم کرده بدون اینکه این قوانین رو به هم بزنه تو تک تک ابعاد و لحظه‌ها و تفکرات و تصمیمات و ... زندگی همه تاثیر بذاره. خب اینجاست که مکانیک کوانتوم میاد توضیح میده این قضیه رو. خیلی خلاصه بخوام مکانیک کوانتوم رو توضیح بدم میتونم بگم که انیشتین باور نداشت کوانتوم رو (اون موقع وسایل کافی و مجهز در اختیار نبود که بشه تست کرد و بعد از مرگ انیشتین قوانین کوانتوم اثبات شد) و میگفت مثلا وقتی یک سکه رو بالا میندازیم اگر تمام وسایل کافی برای اندازه گیری کاملا دقیق حرکت سکه و سرعت باد و ... رو بتونیم محاسبه کنیم، میتونیم بگیم سکه خط میاد یا شیر. ولی بعدش قوانین کوانتوم اثبات کرد که حتی اگر چنین وسایل کاملا دقیقی هم داشته باشیم نمیتونیم پیشبینی کنیم که سکه شیر میاد یا خط. از اینرو اثبات شد که همه چیز تصادفیه و هیچ چیز ثابت و مشخصی برای هیچ چیز نیست.

اینجاست که همه میان میگن این وجود خدا رو نفی میکنه ولی من نظرم اینه که اتفاقا این میاد جایی رو برای خدا باز میکنه که بتونه به طور کاملا علمی بیاد و داخل چیزی که خلق کرده نقش بازی کنه!

به نظر من خدا این بستر رو خلق کرده در زیری ترین لایه‌های خلقتش تا بتونه بدون اینکه قوانین فیزیکی که خودش ساخته رو به هم بزنه توی زیری‌ترین لایه‌ها تاثیر بذاره. به عنوان مثال خیلی راحت میتونیم با استفاده از همین قوانین کوانتوم اثبات کنیم که خدا میتونه کارهای خیری که انجام میدیم رو نتیجه‌اشون رو تو همین دنیا بهمون بده. مثلا من برای یه خانمی که داره پارک میکنه بوق نمیزنم و مدتی صبر میکنم تا پارک کنه و هولش نمیکنم، خدا دفعه‌ی بعدی که من مثلا تو یه مسئله‌ای گیر کردم یکهو جرقه‌ی یک فکر رو تو ذهن من میزنه که یه میونبر به ذهنم میرسه و مسئله‌ای که تو حالت معمولی باید چندین روز درگیرش میبودم رو تو نیم ساعت حلش میکنم. اگه قوانین کوانتوم رو در نظر نگیریم چنین چیزی رو نمیشه توجیه کرد و باید به این اکتفا کرد که این فکر قطعا فکر خود من بوده. هزاران هزار ازینجور مثال‌هارو میشه توجیه کرد.

من اعتقاد دارم اون چیزی که کمترین احتمال برای رخ دادنش هست، بیشترین احتمال رو داره که از طرف خدا باشه. اینجوری به نظر من خیلی راحت میشه نشونه‌ها رو درک کرد و خدا با استفاده از همین اتفاقات با آدم صحبت میکنه. پس هر موقع خواستین گوش بدین به حرفای خدا فقط کافیه دنبال اتفاقاتی باشین که براتون اتفاق میافته و احتمالشون به شدت پایینه. بعد از یه مدت یه سری تسک ناخودآگاه ران میشه تو ذهن و خودشون زمانی که چنین نشونه‌هایی بیاد صداتون میکنن.

کوانتومquantumجبراختیارجبر و اختیار
رتبه‌ی اول کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر گرایش هوش مصنوعی سال ۹۷، خوره‌ی یادگیری در هر زمینه‌ای (البته بدون از دست دادن تمرکز روی هدف)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید