الگوهای برگشت روند در شرایطی در بازار رخ می دهد که قیمت دیگر نمی تواند در جهت حرکت روند حرکت کند و در جهت مخالف حرکت می کند.
پیش نیاز ظهور الگوی معکوس وجود یک روند قبلی است. یعنی باید روند صعودی یا نزولی وجود داشته باشد. سپس ، هنگامی که الگویی معکوس ظاهر می شود ، روند معمولاً در جهت مخالف معکوس می شود. اگر یک معامله جانبی در نمودار نشان داده شود و یک رقم ظاهر شود ، ما آن را نادیده می گیریم ، زیرا چیزی برای برگشت وجود ندارد.
اولین سیگنال تغییر قریب الوقوع ممکن است شکسته شدن یک خط روند مهم باشد. بیایید بگوییم که یک روند صعودی داریم. ما یک خط حمایت از روند ترسیم کرده ایم و افزایش قیمت را مشاهده می کنیم. اما بعد از مدتی قیمت شکسته شد و روند حمایت از روند را نشان می دهد و یک رقم معکوس شروع می شود. این سیگنالی برای ماست که باید برای ورود کوتاه (پخش کوتاه ) آماده شویم .
هرچه مدل بزرگتر باشد ، حرکت بعدی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد. اگر می بینید که الگوی معکوس در بازه زمانی 5 دقیقه ای ظاهر می شود ، به احتمال زیاد مجبورید در یک روز معاملاتی وارد معامله شوید و از آن خارج شوید. سود بیش از 2-3 نخواهد بود. اگر این رقم در بازه زمانی روزانه ترسیم شده باشد ، پس از ظهور سیگنال برای ورود به یک معامله ، تجارت تنها پس از چند ماه و سود 20-30 درصدی امکان پذیر است. هرچه بازه زمانی کوتاهتر باشد ، نویز بیشتر در نمودارها ایجاد می شود و الگوها به دفعات کمتری ایجاد می شوند. قابل پیش بینی ترین و معامله شده ترین الگوهایی است که قیمت برای نمودارهای روزانه یا هفتگی برای چندین ماه ترسیم می کند.
الگوهای سطح بالای بازار معمولاً از نظر الگوهای پایین از نظر زمانی کوتاه تر هستند. این به این دلیل است که قیمت ها در بازار معمولاً به شدت کاهش می یابد و بسیار کندتر افزایش می یابد.
در بازار سهام ، معاملات نزولی تا صعودی ارزش معاملات مهمتری را ایفا می کند. به عبارت ساده تر ، بازار ممکن است در حجم کم سقوط کند. و این حرکت درستی خواهد بود. اما تقریباً همیشه بازار با افزایش حجم رشد می کند و اگر قیمت شروع به افزایش کند ، حجم آن افزایش می یابد. این یک تأیید غیر مستقیم حرکت صحیح قیمت است.
پایان شکل گیری الگوی تقسیم بر اساس مرز است که مشخصه این الگو است. این یک قانون بسیار مهم است که جمعیت را از افراد متخصص متمایز می کند. بازرگانان عادی همیشه از به موقع نرسیدن می ترسند. و آنها سهام را به هر قیمتی خریداری می کنند ، اگر به نظر آنها می رسد اکنون قیمت بالا یا پایین می رود. این حرفه با آرامش منتظر امتیاز خود در جدول است. اگر قیمت رقم لازم را جلب کرده و نقطه را شکسته باشد ، آنگاه حرفه ای به وضوح وارد بازار می شود ، می داند دقیقاً در کجا توقف خواهد داشت و در چه نقطه ای از تجارت خارج می شود. در لحظات نامشخص بازار (و بازار غالباً در وضعیت عدم اطمینان قرار دارد) ، این حرفه در کنار بازار است.
یکی از معروف ترین مدل های تجزیه و تحلیل تکنیکال. مشخصه آن سر ، دو شانه و یک خط گردن است. خط گردن معمولاً در جهت روند قبلی کج می شود. گاهی اوقات بیش از یک شانه در هر طرف وجود دارد ، گاهی اوقات سر دو برابر می شود. بازار معمولاً تقارن را نشان می دهد. اگر در یک طرف دو شانه وجود داشته باشد ، در طرف دیگر نیز به احتمال زیاد دو شانه وجود دارد.
وقتی شانه راست تشکیل می شود ، معکوس قیمت معمولاً در ناحیه خط کشیده شده از بالای شانه سمت چپ و به موازات خط گردن اتفاق می افتد.
وقتی خط گردن شکسته می شود ، حجم آن بیشتر افزایش می یابد. پس از شکسته شدن قیمت از خط گردن ، این رقم کامل در نظر گرفته می شود و می توانید وارد معامله شوید. هدف از خروج از تجارت فاصله ای برابر با فاصله ارتفاع سر از خط گردن است.
در روند نزولی ، یک Head و Shoulders معکوس ظاهر می شود. کلیه قوانین معاملات دقیقاً به همان روشی که در سر روند صعودی ظاهر می شود ، انجام می شود.
منبع: بورس ملت