در این مقاله ابتدا دربارهی انواع مختلف نمودارها صحبت می کنیم. سپس رایجترین نوع نمودار یعنی نمودار میلهای روزانه را مورد بررسی قرار می دهیم. در ادامه به نحوهی ترسیم و خواندن اطلاعات از روی نمودار می پردازیم و سپس انواع دیگر نمودار شامل نمودارهای هفتگی و ماهانه را معرفی می کنیم.
امروزه نمودار میلهای به عنوان رایجترین نوع نمودار در تحلیل تکنیکال شناخته شده است. هر چند انواع دیگر نمودارها مانند نمودارهای خطی و اخیرا نمودارهای شمعی نیز به کار برده میشوند.
تصویر بالا یک نمودار میلهای روزانه استاندارد را نشان می دهد. به این دلیل نمودار میلهای نامیده می شود که تغییرات قیمت هر روز توسط یک میله نمایش داده می شود.
نمودار میلهای قیمتهای باز شدن، بالایی، پایینی و پایانی را نشان می دهد و مطابق تصویر بالا آن خط کوچکی که در سمت راست میله قرار دارد نشان دهندهی قیمت پایانی و خط کوچک سمت چپ میله بیانگر قیمت باز شدن می باشد.
این تصویر همان نمودار قبلی را به وسیلهی نمودار خطی نشان داده است. در نمودار خطی تنها قیمتهای پایانی رسم می شوند. اکثر معاملهگران بر این باورند که قیمت پایانی از اهمیت بالایی در معاملات روزانه برخوردار است از اینرو نمودار خطی برای بررسی حرکات قیمت دارای اعتبار زیادی است.
نمودارهای شمعی نسخهی ژاپنی نمودارهای میله ای هستند که در سالهای اخیر طرفداران زیادی در بین تحلیلگران غربی پیدا کردهاند. نمودارهای شمعی ژاپنی همانند نمودارهای میلهای چهار قیمت پایانی، باز شدن، بالایی و پایینی را نشان می دهند. اما تفاوت اصلی در نحوهی نمایش آنها است.
در نمودارهای شمعی خطهای باریک (که سایه نامیده می شود) بیانگر محدودهی نوسان قیمت در طول روز بین پایین ترین و بالاترین نقطه می باشد.
قسمت پهن و کلفت شکل (که بدنه نامیده می شود) فاصلهی بین قیمت باز شدن و قیمت پایانی را نمایش می دهد. اگر قیمت پایانی بالاتر از قیمت باز شدن بود بدنهی نمودار سفیدرنگ می باشد (توخالی) و اگر قیمت پایانی کمتر از قیمت باز شدن بود بدنهی نمودار سیاه رنگ می باشد (توپر).
مهم ترین نکته در نمودارهای شمعی ارتباط بین قیمت پایانی و قیمت باز شدن است. به این دلیل که اکثر چارتیست ها بیشترین توجه خود را به این قیمت ها معطوف می کنند.
نمودارها را می توان در مقیاس لگاریتمی یا حسابی رسم کرد. برای بعضی از تحلیلگران مخصوصا تحلیلگران بلندمدت استفاده از نمودارهای لگاریتمی مزایای بیشتری دارد.
در مقیاس حسابی با افزایش قیمت، فاصله بین اعداد، ثابت باقی می ماند در حالی که در مقیاس لگاریتمی هر چه قیمت بیشتر می شود فاصله بین اعداد کوتاهتر می شود.
در مقیاس لگاریتمی فاصلهی بین عدد 1 و 2 برابر فاصله بین عدد 5 و 10 است زیرا در هر دو مورد اعداد اولیه دو برابر شده اند. مثال دیگر اینکه فاصلهی بین 5 تا 10 در نمودار حسابی برابر فاصلهی بین 50 تا 55 است و هر چند که در اولی قیمت دو برابر شده اما در دومی فقط 10% تغییر کرده است. در رسم نمودارهای لگاریتمی فاصلههای مساوی نشان دهندهی درصد تغییر مساوی در قیمت است. به عنوان مثال فاصلهی بین 10 تا 20 (یعنی تغییر 100%) مساوی فاصلهی تغییر بین 20 تا 40 و یا 40 تا 80 است.
در مقیاس لگاریتمی حرکات قیمت به صورت درصد بیان می شود. بسیاری از تحلیلگران تکنیکی از نمودارهای لگاریتمی استفاده می کنند.
ساختار نمودار میلهای روزانه بسیار ساده است. در این نمودار هر دو پارامتر زمان و قیمت موجود می باشد. محور عمودی نشان دهندهی قیمت و محور افقی نشان دهندهی زمان می باشد.
تاریخ در زیر محور افقی مشخص شده است. کاربران می بایست با کشیدن یک خط عمودی (به اصطلاح یک میله) محدودهی قیمتی که در طول روز نوسان می کند (بین بالاترین و پایین ترین قیمت) را مشخص کنند و همچنین می بایست یک خط افقی کوچک در سمت چپ میله که بیانگر قیمت باز شده می باشد رسم نمایند. سپس به ترتیب از چپ به راست هر روز نمودار خود را کامل کنند.
خطوط میله ای شکلی که در پایین نمودار قرار دارد بیانگر حجم معاملات در هر روز می باشد.
بخش مهمی که با نمودارهای میلهای همراه می شود حجم معاملات است. حجم معاملات هر چیز بیانگر میزان معاملاتی که در طول یک روز بر روی آن انجام شده می باشد. به بیان سادهتر یعنی اینکه چقدر از آن در طول روز دست به دست شده است. حجم معاملات در جهت روند صعودی، با افزایش قیمت افزایش و با کاهش قیمت کاهش یابد.
خطوط بلندتر نشان دهندهی حجم بیشتری از معاملات و خطوط کوتاهتر حجم کمتری از معاملات را نشان می دهد.
حجم معاملات به صورت افقی در زیر نمودار نشان داده می شود.
تا به حال تاکید ما بر روی نمودارهای میله ای روزانه بود. اما مطلع باشید که دورههای زمانی مختلفی را با استفاده از نمودارهای میلهای می توان نشان داد. نمودارهای میلهای میان روزه، قیمتهای باز شدن، پایانی، بالایی و پایینی را در فاصلههای زمانی حتی کوتاه تر از مثلا 5 دقیقه می توانند نشان دهند.
با استفاده از نمودارهای میلهای روزانه به طور میانگین حرکات قیمت را به مدت 3 تا 9 ماه می توان نشان داد. برای دیدن روند بلند مدت (بیشتر از 9 ماه) می بایست از نمودارهای میلهای هفتگی یا ماهانه استفاده کرد.
اما روش رسم کردن و بروز کردن اطلاعات همانند نمودار میلهای روزانه می باشد.
در نمودار هفتگی هر میله یا خط عمودی نمایانگر محدودهی نوسان قیمت در طول یک هفته می باشد و در نمودار ماهانه نیز هر خط عمودی یا هر میله نشان دهندهی محدودهی نوسان قیمت در طول یک ماه می باشد.
نمودار هفتگی می تواند به 5 سال عقبتر بازگردد و نمودار ماهانه تا 20 سال قبل را نیز پوشش می دهد. ترسیم این نمودارهای روش سادهای است که به تحلیلگر کمک می کند تا دورنمای یک سهم را بررسی کند در حالی که این بررسی با استفاده از نمودارهای روزانه امکان پذیر نیست.
ما در این مقاله دربارهی:
صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که نمودار تنها اطلاعات را ثبت می کند و به تنهایی ارزشی ندارد. در صورتی که قوانین و اصول آن را فراگرفته باشیم، نمودار می تواند یک ابزار بسیار سودمند برای هنر یا مهارت پیش بینی جریانات بازار باشد.
همچنین ما به شما پیشنهاد می کنیم جهت آشنایی با نظریه داو به مقاله ای با همین عنوان در سایت مراجعه نمایید. برای مشاهده اینجــــــا کلیک نمایید.
آیا میدانستید این مطلب بخشی از دورهی آموزشی "تحلیل تکنیکال" از وبسایت بورسنما به آدرس اینترنتی www.boursnama.com می باشد؟؟!!