هفت نوع ریسک عمده در سرمایهگذاری وجود دارد که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم:
فرض کنید شما قصد دارید بین خرید اوراق مشارکت با نرخ سود ثابت 20 درصد و خرید سهام با بازده مورد انتظار 30 درصد یک گزینه را انتخاب کنید. اگر تمایل به پذیرش ریسک را داشته باشید احتمالا خرید سهام را انتخاب می کنید. چون انتظار دارید بازدهی بیشتری نصیب شما کند. حالا فرض کنید بانک مرکزی تصمیم بگیرد نرخ سود اوراق مشارکت را از 20 درصد به 30 درصد افزایش دهد، در اینصورت چه اتفاقی می افتد؟ در حالیکه شما با پذیرش ریسک و خرید سهام انتظار دارید 30 درصد بازدهی بدست آورید، فرد دیگری بدون اینکه ریسکی متحمل شود می تواند اقدام به خرید اوراق مشارکت جدید کند و همان 30 درصد بازدهی را البته بصورت تضمین شده بدست بیاورد. در این حالت شما در واقع با ریسک جدیدی مواجه می شوید که از آن به ریسک نرخ سود تعبیر می شود.
فرض کنید نرخ تورم سالیانه 15 درصد است و شما سهامی را خریداری کردهاید که انتظار دارید در پایان سال حداقل 40 درصد بازدهی برای شما داشته باشد. با توجه به این میزان نرخ تورم بازدهی 40 درصدی برای شما مطلوب است، چون حداقل 25 درصد بیشتر از نرخ تورم است.
حال اگر به هر دلیلی نرخ تورم سالیانه از 15 درصد به 30 درصد افزایش پیدا کند طبیعتا ممکن است که دیگر بازدهی 40 درصدی آن هم برای یک سرمایهگذاری دارای ریسک مثل خرید سهام برای شما مطلوب نباشد. چون حتی به فرض کسب 40 درصد بازدهی از سهام، قیمتها آنقدر افزایش پیدا می کنند که دیگر این میزان بازدهی آن هم برای یک سرمایهگذاری دارای ریسک چندان جذاب نیست. به ریسک ناشی از افزایش نرخ تورم، ریسک تورم گفته می شود.
اگر شرکتی که سهام آن را خریداری می کنید حجم زیادی وام از بانک دریافت کرده باشد، طبیعتا باید اصل و سود وام دریافتی را در یک دورهی مشخص به بانک بازپرداخت کند. بنابراین با تعهدات زیادی مواجه می شود. هر اندازه این تعهدات بیشتر باشد، ریسک مالی شرکت هم بیشتر می شود و بدین ترتیب سهامداران چنین شرکتی نیز در معرض ریسک بالاتری قرار دارند.
همانظور که قبلا گفتیم یکی از ویژگیهای مهم یک دارایی خوب این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. فرض کنید سال گذشته سهام شرکتی را خریداری کردهاید و حالا به پول نقد نیاز دارید، اما به علت عملکرد نامناسب شرکت، این سهم در بورس، خریداری که به سرعت آن را بخرد نداشته باشد. در این صورت شما با ریسکی به نام ریسک نقدشوندگی مواجه می شوید. البته در اغلب اوقات شما می توانید با قیمت اندکی پایینتر، سهام خود را بفروشید ولی ممکن است این موضوع مطلوب نباشد.
نرخ ارز یکی از مسائلی است که بطور مستقیم بر وضعیت و سودآوری شرکتها تاثیر می گذارد. برای مثال فرض کنید شرکتی که سهام آن را خریداری کردهاید، بخش عمدهای از مواد اولیهی موردنیاز خودش را برای تولید از خارج از کشور خریداری می کند.
وقتی که نرخ ارز افزایش پیدا می کند شرکت باید هزینهی بیشتری برای واردات مواد اولیه بپردازد و طبیعتا با افزایش هزینههای شرکت میزان سودآوری و به دنبال آن قیمت سهام شرکت کاهش پیدا میکند. بنابراین نوسانات نرخ ارز به عنوان یکی از ریسکهای سرمایهگذاری مورد توجه سرمایهگذاران است.
عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی کشور آسیب بزند، بطور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تاثیر میگذارد. هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی یک کشور افزایش پیدا کند، عملکرد بنگاههای اقتصادی با مشکلات بیشتری مواجه میشوند و این مشکلات افت قیمت سهام آنها را به همراه دارد. به این ریسک، ریسک سیاسی یا اصطلاحا ریسک کشور گفته می شود.
تصور کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کردهاید. تا پیش از این دولت تعرفه واردات بسیار بالایی برای خودروهای خارجی وضع کرده بود.
در چنین شرایطی خودروهای داخلی به علت قیمت پایینشان مشتریهای زیادی دارند. بنابراین خودروسازان داخلی، میزان فروش و سودآوری قابل قبولی دارند. حالا فرض کنید دولت تعرفه واردات خودروها را تا حد زیادی کاهش می دهد، به نظر شما چه اتفاقی پیش می آید؟
طبیعتا قیمت خودروهای خارجی به قیمت خودروهای داخلی نزدیکتر میشود. بنابراین قدرت انتخاب مشتریان افزایش پیدا میکند و در چنین شرایطی ممکن است گروهی از مشتریان خودروهای خارجی را ترجیح دهند. بدین ترتیب میزان فروش و سود صنعت خودروسازی کاهش پیدا میکند.
به این ریسک که در واقع به یک صنعت خاص ارتباط پیدا می کند، ریسک تجاری گفته می شود.
آیا میدانستید این مطلب بخشی از دورهی آموزشی "ورود به دنیای بورس" از وبسایت بورسنما به آدرس اینترنتی www.boursnama.com می باشد؟؟!!