(توجه: این کتاب در شهریورماه 1399 به چاپ رسیده است)
کتاب «بیستوون» ترجمهی گزیدهای از اشعار بیست چهرهی شاخص ادبیات جهان به زبان کُردی کُرمانجی توسط «برات قویاندام» به چاپ رسیده و روانهی بازار شد.
در این جلد از بیستوون، گزیدهای از اشعار با مضامینی همچون عشق، زندگی، خیال و روابط انسانی از شخصیت هایی از قبیل «آدونیس، آنا آخماتووا، برتولت برشت، چارلز بوکوفسکی، احمد شاملو، فدریکو گارسیا لوکا، ژاک پرهور، لطیف هلمت، محمود درویش، میخائیل لرمانتف، ناظم حکمت، نزار قبانی، پابلو نرودا، پل الوار، سُعاد الصباح، شیرکو بیکس، غادهالسمّان و یانیس ریتسوس به کُرمانجی ترجمه شدهاند.
شخصیتهایی که هر کدام از آنها ستونی محکم چه برای زبان و ادبیات ملت خود و چه برای ادبیات تمام دنیا محسوب میشوند. انسانهایی که با قلم و واژههای خود قرن بیستم را تلطیفتر و جهان و خوی سرکش ساکنانش را رامتر نمودند و با حقیقت زندگی آشنا کردند؛ انسانهایی که اگر نبودند، چه بسا انسانِ قرن بیستم زندگی دشوارتر و خشنتری را تجربه میکرد.
این کتاب با الفبا و رسمالخط معمول آرامی (فارسیعربی) نوشته شده است و مشتمل بر ۲۰۸ صفحه است.
مقدمهی مترجم
لذت ترجمهی یک اثر ادبی و خلق یک تصویر بکر و زیبا با واژهها و عبارات زبان غریبم به حدّی بوده و هست که احساس میکنم خود، آن را گفته و یا سرودهام. واژه و مفاهیم غبارگرفتهای که هر کدام از آنها را از لابلای صحبت عاشقانهی دلداده و دلبری، بیتابی دلهای عاشقی، التماس کودکی، مهر مادری، خروش شادمانهای، نهیب جنگاوری، نالهی فراقی، آه و فغان مظلومی، حادثهی مهیبی، حماسهای تاریخی، آواز دَنگبیژی، «لو»ی لولوچیای، صفحات رمانهایی که شاید به تعداد صفحاتش خوانده نشدهاند، از میان فرهنگ لغتی و از گوشهبهگوشهی ذهن و زبان و زندگیام از کودکی تاکنون بیرون کشیدهام، غبارش را گرفتهام، صیقل دادهام و همچون دانههای دُر و یاقوت بر پیراهنی اطلسی دوخته و آن را بر قامت رعنای شعری زیبا پوشاندهام.
ترجمهی آثار ادبی از زبانهای دیگر یکی از راههای غنابخشیدن به یک زبان و آشنایی متکلّمان آن با ادبیات جهان است. در سالهای اخیر و به موازات فعالیتهایم در حوزهی زبان و ادبیات، یکی از موضوعات جذابی که همواره ذهن و قلمم را به خود مشغول داشته است، ترجمهی متون ادبی و از جمله شعر نو به کُرمانجی بوده است. بر این اساس و با توجه به نیاز روزافزون متکلّمان زبان کُردی به ویژه کُردیِ کُرمانجی در ایران به منابع مکتوب، تصمیم گرفتم در این مجموعه، گزیدهای از اشعار بیست شاعر و نویسنده ی مطرح و تاثیرگذار جهان به ویژه در قرن بیستم را به این زبان ترجمه و در دسترس متکلّمان آن قرار دهم. نام-های بزرگی چون «آدونیس، آنا آخماتووا، برتولت برشت، چارلز بوکوفسکی، احمد شاملو، فدریکو گارسیا لوکا، گابریل گارسیا مارکز، ژاک پرهور، لطیف هلمت، محمود درویش، میخائیل لرمانتف، ناظم حکمت، نجیب محفوظ، نزار قبانی، پابلو نرودا، پل الوار، سُعاد الصباح، شیرکو بیکس، غاده السمّان و یانیس ریتسوس» که هر کدام از آنها ستونی محکم چه برای زبان و ادبیات ملت خود و چه برای ادبیات تمام دنیا محسوب میشوند. انسانهایی که با قلم و واژههای خود قرن بیستم را تلطیفتر و جهان و خوی سرکش ساکنانش را رامتر نمودند و با حقیقت زندگی آشنا کردند؛ انسانهایی که اگر نبودند، چه بسا انسانِ قرن بیستم زندگی دشوارتر و خشنتری را تجربه میکرد. بدیهی است انتخاب چند شعر از میان صدها اثر هر یک از این ستونهای شعر و ادبیات برای ترجمه، کاری بس دشوار است؛ از این رو تصمیم نهایی بر این بود که از میان دهها شعر و متنی که از هر کدام از شخصیتهای این لیست و در موضوعات مختلف به کُرمانجی برگرداندهام، چند شعر را عمدتاً با موضوع عشق، روابط انسانی و اجتماعی برگزینم و اگر در آینده فرصتی پیش آید، دیگر اشعار آنها و همچنین اشعار دیگر شاعران را در مجموعههای دیگری منتشر کنم.
چرا بیستوون؟
نام «بیستوون» که هم تداعیکنندهی موضوع عشق است و هم به لحاظ ترکیبی، «بیست ستون» ادبیات قرن «بیستم» را نشان میدهد، به پیشنهاد دوست و استاد گرانقدر، «علیرضا سپاهی لائین» و با توجه به موضوع عمدهی این اشعار انتخاب شده است.
زبان مقصد در این ترجمه، «کُردی کُرمانجی» است که زبان بخش اعظم کُردها محسوب میشود و بخشی از متکلّمان کنونی آن در قلمروی ایران از جمله در شمال خراسان (شامل بخشهایی از خراسان رضوی و خراسان شمالی)، شمال ایران (استان گیلان) و بخشهایی از خلخال و شمال غرب ایران از ماکو و پلدشت تا ارومیه و برخی نقاط جنوبیتر و همچنین به صورت پراکنده در سایر نقاط ساکناند. گرچه با توجه به آشنایی روزافزون متکلّمان کُردی میانی و جنوبی با دستورزبان و ساختار کُرمانجی، کم و بیش در میان آنها نیز قابل فهم است. البته این موضوع قابل تعمیم به تمام متکلّمان نیست. کمااینکه کُردی میانی (سورانی) و جنوبی و سایر شاخه های خانواده زبان کُردی به ویژه در موضوعات تخصصی همانند شعر برای متکلّم عامّ کُرمانج به طور کامل قابل فهم نیست؛ بر هیمن اساس است اشعار شیرکو بیکس و لطیف هلمت در این مجموعه به کُرمانجی برگردانده شده اند.
کُرمانجی محاورهای در خراسان و ایران و کُرمانجی قاعدهمند و نوشتاری
سعی شده است تا جایی که «انتقال مفهوم» – به عنوان وظیفهی اصلی در ترجمه – و زبان نوشتاری و قاعدهمند اجازه میدهد، بر واژه ها و مفاهیم و اصطلاحات رایج در کُرمانجی خراسان تکیه شود. با این حال؛ خود را از واژهها و اصطلاحات رایج در سایر مناطق و یا نوپدید که ریشه در دل همین زبان دارند، بی نیاز ندیدهام. به ویژه اینکه اثر مورد ترجمه بیان شخصی نیست، بلکه متنی امانت در دست مترجم است که باید مفهوم کلی آن را با مناسبترین واژهها، اصطلاحات و عبارات به مخاطب زبان جدید منتقل کند تا حق مطلب ادا شود. فراتر از آن؛ به دلیل نبود زبان نوشتاری (به جزء اندک مکتوبات کلاسیک)، برخی واژهها و مفاهیم در کُرمانجی خراسان به فراموشی سپرده شدهاند و به جای آنها واژههای زبان فارسی و یا غیره استفاده میشوند. از این رو؛ به اعتقاد بنده که چندین سال است در زمینه ترجمه و تقریبا در تمامی حیطه-های مختلف ادبیات، داستان، علمی، پزشکی، ورزشی، تاریخی، فیلم نامه، نمایشنامه و غیره به کُرمانجی فعالیت میکنم، نوشتن و ترجمهی قاعدهمند و همهفهم به کُرمانجی به عنوان «زبان» صرفا با تکیه بر داشتههای زبانی محاورهای در یک منطقه خاص اگر نگوییم امکانپذیر نیست، کاری بسیار دشوار است و نمی تواند مفهوم را به طور کلی منتقل کند. بویژه آنکه، بیشتر این موضوعات خارج از ذهنیت و تفکر رایج در قالب زبان غیرنوشتاری مرسوم است و نیاز به ایجاد و بکارگیری واژههای نو، استفاده از گنجینهی عظیم واژههایی که سالهاست ایجاد و متداول شده و واژههایی که به فراموشی سپرده شدهاند، امری اجتنابناپذیر است. همچنانکه وقتی زبان فارسی کنونی را با فارسی هفتاد هشتاد سال قبل مقایسه میکنیم، به انبوه واژگانی بر میخوریم که فراخور نیاز ادبیات، علم و غیره ایجاد شدهاند و امروزه کاملا رایجاند و این روندیست که هر زبانی طی نموده است.
رسمالخط مورد استفاده
رسمالخط مورد استفاده در این مجموعه، رسمالخط اصطلاحا «آرامی» است که برای دیگر شاخههای زبان کُردی و به صورت اندک برای کُرمانجی نیز به کار میرود. بیشتر حروف آن شبیه الفبای فارسی-عربی است، لیکن قواعد خاصی بر آن حاکم است و مهمترین آن اینکه، مصوّتها در این رسمالخط بخشی از حروف الفبا هستند و همانند فارسی قابل حذف نیستند. گرچه از سویی رسمالخط اختصاصی و علمی برای کُرمانجی لاتینی است و از سوی دیگر رسمالخط آرامی نواقصی دارد، لیکن به دلیل برخی مشکلات بر سر راه استفاده از الفبای لاتینی و همچنین آشنایی متکلّم عامّ کُرمانجی در ایران با این حروف و گمان بر اینکه امکان ارتباط متکلّم با متون نوشتهشده به این الفبا راحتتر است، این الفبا انتخاب شده است.
دو شعر از این مجموعه
خوهزی ئهز ههسپهک بووما
و ئهڤیندارهک ل من نشتبا.
خوهزی ئهز هیلیهک بووما
و ب دیوارێ ئۆدهیا ژنهکه بهدهو ڤا بهاتما دالقاندن.
خوهزی ئهز گولهکه سۆر بووما
و رۆژا ئهڤینداران بۆ کهچهکێ بهاتما خهلاتکرن.
خوهزی ئهز دهستهکه نێن بووما
ل سهر سفرا ژنهکه برچی.
خوهزی ئهز چهمهک بووما
و د ناڤا وهلاتێ خوه کوردستانێ دا بههرکیاما.
خوهزی بێیی ت شهرت و مهرجهکێ
بۆ جارا داوی
من تو ههمێز بکرا
و وێ چاخێ بمراما…
شێرکۆ بێکەس
***
خەون
من خهون دیت؛
ئهم دانه بهر بڤڕان
و
برن کارستانا داربڕینێ!
ئهوێ ئهڤیندار
بوو پهنجهره
ئهوێ دلکهڤر
بوو سێداره
لێ؛
ژ من دهریهک چێ کرن
بۆ دهرباسبوونێ…
پول ئێلوار