بخش چهارم از خوانش رمان کُردی Labîrenta Cinan (به فارسی: هزارتوی اجنّه)
نویسندهی این رمان جذاب «حسنِ مَتِه» (Hesenê Metê) است و به زبان کردیِ کُرمانجی نوشته شده است. موضوع رمان دربارهی سرگذشت جوانی پرانرژی است که به تازگی در زمینه تدریس و آموزگاری فارغالتحصیل شده است و برای استاجری یا دوران کارآموزی در روستایی که به «روستای دیوانگان» مشهور است، تعیین میشود. روستایی که مردمان آن برعکس آموزگاران قبلی، همزبان «ماموستا کَوانوت» (آموزگار کَوانوت) هستند و در ابتدا به گرمی از وی استقبال میشود. روستایی که مردمان آن روالی عادی از زندگی روستایی را اما کمی متفاوتتر میگذرانند و به دلیل برخی رفتارهای ساکنین آنجا به «روستای دیوانگان» مشهور شده است.