دقت کرده اید که بعضی افراد در تمامی زمینه های موضوعی صاحب نظر هستند؟ صحبت میکنند , فرضیه میدهند و بدون داشتن مستندات, این فرضیات خود را در حد نظریات فیزیک کیهانی به سایر بخش های جهان صادر و گسترش می دهند.
در یک محفل خانوادگی یا غیر خانوادگی حضور یک نفر از این افراد کافیست و بقیه حضّار کاملا اضافه هستند چون به هیچ نوع فرصت صحبت کردن پیدا نمیکنند و اگر به فرض محال فرصت چندکلمه صحبت هم پیدا کنند کل حرفهای آنها در کسری از ثانیه توسط شخص صاحب نظر رد می شود. تاکتیکی که افراد پیرامون اشخاص صاحب نظر به کار میبرند نزدیکی عاطفی به شخص صاحب نظر با تایید حرفهای آنهاست تا اینکه به سبب وارد شدن به تیم این افراد، لااقل در شب طولانی شب نشینی، شانس بیاورند و اجازه چند کلمه صحبت پیدا کنند که به سرعت لغو و مردود اعلام نشوند.
این یک سوال زیست شناختی و زیست شناسی تکاملی است که با پیدایش و رشد علوم تجربی در چند صده اخیر دانشمندان این عرصه همواره در پی یافتن جواب آن بوده اند.
تا اینکه در چند سال گذشته شواهد جدید باستان شناسی پرده از این معمای تاریخ تکامل برداشت .
طبق شواهد جدید باستان شناسی در زمان های بسیار دور بخشهایی از جمعیت گونه بشر مدرن امروزی که تنها در قاره آفریقا زندگی میکرده اند تصمیم به مهاجرت به سایر بخش های کره زمین میگیرند . آنها در طی سالیان طولانی در بخش هایی از دیگر قاره های زمین که ساکن میشوند و زندگی میکنند و کم کم اقوام و قبایل مختلف از آنها منشعب شده و تنوع نژادی پیدا میکنند .
ولی زمانی فرا میرسد که این توسعه جمعیتی به سرزمین هایی جدید وارد میشوند و متوجه میشوند نوعی متفاوت از انسان در آن مناطق زندگی میکند که از لحاط فیزیکی و ذهنی تفاوت هایی با آنها دارد که طبق شواد باستان شناسی جدید آن نوع متفاوت انسان که قبل از انسان مدرن در مناطقی از خاورمیانه ساکن بوده و منشا غیر آفریقایی داشته، همان انسان هایی بوده اند که به انسان نخستین معروفند.
خلاصه بین انسان نخستین بومی و انسان مدرنِ مهاجر در قلمرو هایی از خاورمیانه جنگی درمیگیرد که سالیان دراز طول میکشد و در نهایت به پیروزی انسان مدرن منتهی میشود و انسان های نخستین به تدریج همگی قتل عام شده و نسلشان تقریبا به طور کامل به دست انسان مدرن منقرض میشود.
ولی تعداد معدود و انگشت شماری از زنان نژاد انسان نخستین، کشته ممی شوند بلکه به عنوان کنیزهای نخستین در نزد بزرگان انسان مدرن، مجبور به خدمت میشوند.
در سالهای اخیر توسط دانشمندان مشخص شده در ژنتیک انسان نخستین یک ژن معیوب مربوط به پرحرفی وجود داشته که از طریق رابطه جنسی بین ارباب های نژاد انسان مدرن با آن تعداد معدود زنان باقیمانده از انسان نخستین, از آن زنان رنج دیده به انسان مدرن انتقال یافت و در طول زمان بین ژنوم جمعیت های مختلف انسان مدرن پخش شده و ژنتیک همه افراد در نهایت به این ژن ناقل بیماری آلوده شده است .
حال برای ما مشخص شد که دلیل تکامل انسان صاحب نظر امروزی غلظت بالای همان ژن معیوب با منشا نخستین در ژنتیک آنهاست که نسبت به دیگر افراد درجه معیوب بودن ژنتیکی بالاتری دارند و به همین دلیل تبدیل به گونه ای جدید و پراکنده از انسان مدرن شده اند که در همه جا حضور دارند.
حال دوباره برگردیم به تاریخ باستان؛ زمانی که دوباره بخش هایی از انسان مدرن به قاره منشا اولیه خود یعنی آفریقا برگشتند با نوعی متفاوت از انسان رو به رو شدند که همان انسان سیاه پوست آفریقاییِ امروزی بودند و چیزی که در این انسان های سیاه متفاوت بود این بود که آنها چون بخش هایی از جمعیت انسان مدرن بودند که هرگز از قاره آفریقا خارج نشده بودند پس با انسان های نخستین هم برخورد نداشته بودند پس فاقد ژن معیوب پر حرفی در خون خود بودند به همین علت در اکثر موضوعات, انسان های سیاه آفریقایی بی نظر بودند.
انسان صاحب نظر وقتی این توده جمعیت بی نظر را دید به این نتیجه رسید که این افراد به شدت قابل رام شدن و مطیع سازی هستند پس آنها را به بردگی گرفتند و از آن زمان بردگی سیاهان شروع شد که تا سالهای اخیر همچنان سیاهان تحت ظلم و بردگی و تبعیض نژادی توسط انسان صاحب نظر بودند و تنها گناه آنها پاک بودن ژنتیکشان از ژن بیمار انسان نخستین بوده است .
با گذر زمان و رخ دهی جهش های ژنتیکی متعدد در کروموزوم های انسان مدرن غلظت ژن معیوب به تدریج در برخی افراد به شدت افزایش یافت و این باعث ظهور پدیده صاحب نظری دائمی برخی افراد در تمامی زمینه ها شد و دانشمندان تکاملی بیم آن را دارند که بار دیگر یک پاکسازی نژادی و انقراض رخ دهد این بار به دست انسان پرحرف صاحب نظر.
دانشمندان تکاملی با لابی گری های پشت پرده با سیاست مداران و همچنین افراد پرنفوذ مذهبی , حکمی ترکیبی در زمینه علمی و دینی صادر کردند که به کنوانسیون معکوس ژنو معروف است ولی بصورت مخفی و غیر علنی.
در متن کنوانسیون معکوس ژنو در یکی از بندهای اصلی آمده است: "هر انسان حق دارد در صورت برخورد با یک انسان صاحب نظر معیوب(به سبب رسالت و مسئولیتی که در قبال ماندگاری نسل بشرِ نواده حضرت آدم دارد) شخص معیوب پرحرف را به قتل برساند در ملاعام یا در خفا بادلیل یا بی دلیل"
بخش هایی از این مقاله توسط افراد و گروه های مدعی تخصص در زمینه جامعه شناسی، باستان شناسی، ژنتیک، زیست شناسی تکاملی، تاریخ، علوم سیاسی، گروه های مذهبی افراطی و تشکل های حمایت کننده از حقوق سیاه پوستان، مورد انتقاد قرار گرفته است .
نویسنده این مقاله حق عدم پاسخگویی به گروه های معترض را برای خود محفوظ میداند .
هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.