کاکتوس
کاکتوس
خواندن ۲۷ دقیقه·۶ سال پیش

زبانی برای آموختن

کاکتوس، فصل یکم، قسمت ششم


مشکلات افراد ناشنوا


مرد: قبل از شروع این قسمت میخوام تسلیت بگم به تمام مردم ایران بابت حمله ی تروریستی اهواز و کشته شدن هموطنان بی‌گناهمون. یادی هم بکنیم از هموطن جانبازمون حسین منجزی، کشاورزی که با جانبازی بیش از 70 درصد همچنان به حرفه ی خودش ادامه میداد و در همین حمله تروریستی کشته شد، لطفن یک دقیقه به یاد این عزیزان سکوت کنیم

مرد: خب، تو این یه دقیقه چی شنیدین؟ سکوت، درسته؟ شاید فکر کنین افراد ناشنوا هم وضعیت‌شون همینه، فقط به جای یک دقیقه، تو یک سکوت دائمی هستن، ولی واقعیت اینه که ناشنوایی جزو معلولیت‌هاییه که شبیه‌سازی یا تجسم و تصورش برای افراد شنوا کاملن غیرممکنه. چرا؟ تو همین یه دقیقه که سکوت رو تجربه کردیم، ذهنمون داشت تو پس زمینه حرف میزد، تو مغزمون صدا و کلمه بود، صداهایی که قبلن شنیدیم، کلمه‌هایی که قبلن یاد گرفتیم و به کار بردیم، حالا چطور میتونیم تجسم کنیم یه فرد ناشنوا که صدایی نشنیده تو این یه دقیقه و بیشتر از اون چی تو ذهنش میگذره؟ یه کم بهش فکر کنیم.

مرد: این قسمت از پادکست کاکتوس به مناسبت روز جهانی ناشنوایان منتشر میشه و ما علاوه بر روال همیشگی که متن پادکست رو تو سایت ویرگول میذاریم، یه نسخه ویدئویی هم به زبان اشاره تو آپارات منتشر میکنیم. برای این که یه درک کلی از پدیده ناشنوایی داشته باشیم به این صداها گوش کنین

صدا

این چیزیه که یه فرد ناشنوا میشنوه

صدا

این چیزیه که فردی با ناشنوایی متوسط میشنوه

صدا

کسی که ناشنوایی خفیف داره اینجوری میشنوه

صدا

و این هم صدایی که فرد شنوا میشنوه

مرد: طبق آمار فدراسیون جهانی ناشنوایان، بیشتر از 72 میلیون ناشنوا در جهان داریم که 80 درصد اونها تو کشورهای درحال توسعه زندگی می کنن و با بیش از 300 زبان اشاره ی مختلف با هم حرف میزنن.

صدای خانم تهذیبی: اگر افراد زبان اشاره یاد بگیرن که در واقع تنها زبانیه که ناشنواها دارن عالی میشه.

مرد: زبان اشاره از کجا اومده؟

خانم تهذیبی: تاریخچه زبان اشاره برمیگرده به خیلی زمان‌های دور. که انسان‌های اولیه وقتی هنوز تارهای صوتی به تکامل نرسیده بود و شکل نگرفته بود و افراد برای برقراری ارتباط با هم از ادا و اشاره استفاده می‌کردن.

مرد: یعنی اشاره میکردیم وقتی اشاره کردن مد نبود

خانم تهذیبی: وقتی که تارهای صوتی شکل گرفت و افراد دیدن که میتونن هم دیگرو صدا کنن، کلمه‌هارو به وجود آوردن. پس زبان اشاره به این ترتیب به فراموشی سپرده شد. مدارسی که نشون بده که افراد با زبون اشاره با هم صحبت میکردن وجود داره. زبان اشاره توسط خوده ناشنواها به وجود میاد. هرجا که یه اجتماع از ناشنوایان وجود داشته باشه، افراد ناشنوا با صحبت کردن با هم اون زبان رو گسترش میدن. هر چه جامعه بزرگتر باش زبان هم توسعه بیشتری پیدا میکنه و تاثیر میگیره از فرهنگی که افراد ناشنوا توی اون منطقه زندگی میکنن.

مرد: من هر بار به این موضوع فکر میکنم شگفت‌زده میشم

خانم تهذیبی: زبان اشاره یه زبان جهانی نیست. هر کشوری زبان اشاره مخصوص به خودش رو داره. به تعداد زبان گفتاری که در دنیا وجود داره زبان اشاره هم وجود داره. داخل هر کشورهم باز ، زبان اشاره رو یه کم متفاوت از هم میبینید. دلیلش اینه که این زبان علامتاش از فرهنگ تاثیر میپذیره

مرد: خب؟

خانم تهذیبی: توی ایران معروفه که جبار باغچه‌بان اولین کسی بود که به ناشنوایان زبون اشاره رو یاد داد. در حالیکه اینطور نیست. ناشنواها خودشون به اشاره صحبت میکردن. باغچه‌بان تنها کار خیلی خوبی که کرد این بود که یک مرکز یا مدرسه‌ای ایجاد کرد که افراد ناشنوا دور هم جمع شدن. این اجتماع بهشون کمک کرد که زبان اشاره گسترش پیدا کنه. باغچه‌بان فقط حروف اشاره رو برای بچه‌ها ساخت و آموزش داد.

موسیقی

قسمت معرفی با صدای تهذیبی: من مهسا تهذیبی هستم. 25 سالمه فرزند یه خانواده ناشنوا و خودم کم‌شنوا هستم. دانشجوی ارشد رشته اپیدمیولوژی دانشگاه تهرانم و هدف اینه که در راستای بهداشت و سلامت ناشنوایان کار کنم.

مرد: به عنوان یک کارگردان فیلم و بازیگر و عکاس ارتباط برام خیلی مهم بود.

ای کاش سر فیلم سینمایی روسی بودین و می دیدین چقدر برای من سکوت مطلق سخته . من باید موقع بازی تو فیلم سمعکم رو بر می داشتم و تو سکوت مطلق بازی میکردم. باید دیالوگ هنرپیشه مقابل رو می شنیدم، اما نمی شنیدم و این سخت بود ولی جالب بود که همه واکنش‌هام رو درست انجام دادم.

اینها حرفهای حسین مسلمی نعیمی، عکاس و کارگردان حرفه ایه. حسین بعد از این که از جبهه برمیگرده شنواییش رو از دست میده.

صدای محبوبه جمالی : متولد 1367 و کارشناسی روانشناسی کودکان استثنایی دارم. راستش من وقتی کوچیک بودم خانواده‌ام و اطرافیان از اون موقع همه میگفتن این نمیشنوه و فایده نداره درس بخونه. به مامانم میگفتن نمی‌خواد زحمت زیادی بکشی براش. من کوچیک بودم نمیشنیدم اصلا.

مصاحبه کننده: چند درصد شنوایی دارید؟

محبوبه جمالی: من شنواییم خیلی ضعیفه. یعنی میشه گفت 15 یا 20 درصد شاید بشنوم. درصد ناشنواییم شدید هستش و با سمعک میشنوم. اول هیچ کسی موافق درس خوندنم نبود. بخاطر شنواییم نمی‌شد. مادرم خیلی علاقه داشت من درس بخونم. پا‌ به پای من مثل یه معلم خصوصی بود. حتی حروف الفبا که به من یاد میداد. یه حرف رو باید چندین بار تکرار میکرد تا من یاد میگرفتم. بچه‌هایی که شنوایی‌شون ضعیفه برای خانوادشون خیلی سخته بزرگ کردن بچه و آموزش دادن بهشون. ممکن هست که بیشترشون نا امید بشن. من که الان میتونم روان صحبت کنم قبلا اینجوری نبودم. همه اینا بخاطر محبت مادر منه. حتی پدرم و خواهرام و فامیل همه میگفتن به مامانم که چرا اذیت میکنی خودتو. ولی مامانم با همه اینا مثل معلم خصوصی تا دوره راهنمایی همراه من بوده. میگفت نه این حرفو نزنید دختر من میتونه بره مدرسه با بچه‌های دیگه درس بخونه. من خودم بهش یاد میدم. معلما هم هکاری نداشتن. مادرم بود که با توجه به اینکه حمایت نمی‌شد و کسی پشتش نبود ولی همیشه کنارم بود و امید داشت.

موسیقی مادر

ایمان به عنوان یک مدرس که هم خودش ناشنواست هم به بچه های ناشنوا درس میده به ما گفت راه های ارتباطی بایک فرد ناشنوا زبان اشاره ناشنوایان هست بیشتر افراد ناشنوا لب خونی میکنن. متاسفانه درجامعه ما افراد سالم به زبان اشاره مسلط نیستن وتنها راه ارتباطی لب خونی هستش. افراد اگر واضح وشمرده و آروم صحبت کنن یه فرد کم شنوا خیلی راحت میتونه جملات رو تشخیص بده و بشنوه. ایمان اعتقاد داره در گذشته یکی از مشکلات اصلی ناشنوایان دایره ی لغات محدود بوده اما امروزه میبینه که نسل جدید با استفاده از تکنولوژی وضعیت بهتری رو تجربه میکنن.

مرد: من بهنود قطاعی هستم. ۳۵ سالمه. لیسانس برق الکترونیک و معلم برق در هنرستان هستم.

صدای بهنود

مرد: در گذشته وقتی در اماکن عمومی یا اتوبوس با دوستانم با اشاره صحبت میکردم دیگران به ما نگاه میکردن. ناراحت می شدم ولی الان فکر میکنم برای دیگران صحبت کردن ما جالبه. ناراحت نمی شم.

مستند جبار باغچه بان: در سال 1264 خورشیدی در شهر ایروان درجمهوری ارمنستان متولد شد. پس از درگذشت پدر و مادرش در سال 1298 به طرف ایران به راه افتاد و پس از گریز از چنگال بیماری مهلک که در آن زمان شایع بود و به قطع انگشتان پایش برای رهایی از مرگ انجامید سرانجام به وطنش رسید. در سال 1303 اولین کودکستان ایرانی را در تبریز به نام باغچه اطفال تاسیس کرد. در سال 1312 خورشیدی به تهران آمد و در همان سال دبستان مخصوص کودکان کرو لال را در تهران تاسیس نمود. همچنین دستگاهی اختراع کرد که به افراد کرولال در شنیدن کمک میکرد این دستگاه پس از تکمیل به نام تلفن گنگ در اداره ثبت اختراعات به ثبت رسیده است. سال ۱۳۲۲ خورشیدی جمعیتی به نام جمعیت حمایت از کودکان کرولال را راه اندازی کرد. پس از سال‌ها تعلیم و تربیت به کودکان به روشی دست یافت که امروز آنرا روش ترکیبی می‌گویند. میرزا جبارعسگرزاده معروف به جبار باغچه بان بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه کودکان کر و لال ایران است و همچنین اولین معلم و ناشر کتاب کودک در ایران شمرده میشود. او در ۴ مهرماه سال ۱۳۴۵ خورشیدی درگذشت.

مرد: البته من یه توضیحی همینجا اضافه کنم این که از واژه کرولال استفاده کنیم خیلی خوشایند دوستان ناشنوا و خانواده هاشون نیست و بیشتر توصیه میشه که از کلمه ناشنوا استفاده بشه به جای کر و لال.

مرد: از سال 1975 قانون تعلیم و تربیت برای تمام کودکان دارای معلولیت به تصویب رسید که توش تاکید شده همه کودکان با هر نوع معلولیت حق دارن از تعلیم و تربیت همگانی مناسب و رایگان در مدرسه متناسب با نیازهای آموزشی خودشون برخورداربشن.

صدای الهام: بنظرم اینجا اصل کلیدی اینه که باید در نظر بگیریم ناشنوایان هم مثل بقیه افراد و به شکل برابر با اون‌ها از تمام حقوق و آزادی های انسانی برخوردار هستن و ناشنوایی یا محدودیت در برقراری ارتباط و اینکه زبانی که اون‌ها استفاده می‌کنن در اقلیت قرار داره نباید باعث بشه که اونا از هیچکدوم از حقوق اولیه انسانی شان محروم باشن یا برای برخورداری از حقوق اولیه انسانی شان با موانعی روبرو بشن. مثال ساده بزنم که در زندگی روزمره ناشنوایان خیلی کاربرد داره. فرض کنین که خونه ای رو میخواین اجاره کنین. میرین در بنگاه معاملات ملکی این خونه رو بازدید میکنین، سوال می پرسین، اسناد و مدارک می‌بینین و بعد با صاب خونه حرف می‌زنین و به نتیجه میرسین و قرارداد می نویسین. قرارداد میخونین امضا می‌کنین و خونه رو اجاره می کنین و هر وقتم مشکلی پیدا کنین زنگ میزنین صاحب خونه میگین مثلا لوله شکسته یا از خونه همسایه آب اومده یا هر مشکل دیگه که طبیعتاً توی خونمون ممکن که پیش بیاد. حالا فرض کنیم شما ناشنوا هستنین و به خاطر ناشنوایی، نه به خاطر ناشنوایی به خاطر، ضعف سیستم آموزشی نتونستین به اندازه کافی از آموزش برخوردار باشین تو مدرسه زبان اشاره به شما آموزش ندادن و مفاهیم رو خوب براتون توضیح ندادن. پس باید حتما یه نفر همراه خودتون ببرین که به زبان اشاره شما آشنا باشه شما حرف بزنین و ترجمه رو انجام بده و اگر کسی رو نداشته باشین یا کسی رو داشته باشین که واقعا بهش اعتماد نداشته باشین که خوب میدونی اعتماد کردن در دنیای الان کار خیلی آسونی نیست و خیلی از ضربه ها رو آدم از کسایی که بهشون اعتماد داره میخوره حالا فرض کنیم که بالاخره شما میرین خونه اجاره می کنین من به شما میگم یه جمله ای که یه دوست ناشنوا به من گفت خیلی روی من تاثیر گذاشت که شما ناشنوایی رو در ایران پیدا نمیکنی که حداقل یکبار یا دوبار سرش کلاه نرفته باشه و حقش ضایع نشده فقط به دلیل مشکل برقراری ارتباط. این نظام حقوقی ما این آمادگی رو نداره که این حمایت رو انجام بده مثلا در آژانس‌های مسکن این امکان رو ندارن که مترجم زبان اشاره دعوت کنن که هزینه کمی رو ازش بگیرن که بیمه ای وجود داشته باشه که بتونه با اطمینان خاطر و تحت نظارت این ترجمه رو انجام بده. واسه همین مجبورن با اون دشواری‌هایی که برای برقراری ارتباط وجود داره قرارداد اجاره رو ببندن بعدا متوجه بشن که اشتباه متوجه شدن یا اشتباه بهشون توضیح داده شده مثلا اینقدر بهشون گفته مثلاً ۶۰ متر بعد فهمیدن کم تر یا اینکه شما همه خسارت‌ها رو اگه خونه مشکلی پیدا بکنه صاحب خونه خودش جبران میکنه بعد میره میفهمه که مشکل پیش میاد بهش میگن ما که به تو گفتیم که خودت باید همه خسارت رو جبران کنی یه چیزایی به این صورت.

مرد: مژگان رفته مرخصی و من امروز تنهام، از اونجایی که هیچ کاری رو بلد نیستم تنهایی انجام بدم مهمان دعوت کردم چه مهمانی، خانم سلیمی مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران

خیلی خوش آمدید.

خانم سلیمی: متشکرم

مرد: خانم سلیمی لطفاً خودتون رو معرفی کنید و از سابقتون در حوزه ناشنوایان یکم برامون بگین

سلیمی: من اکرم سلیمی هستم مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران و حدود ۱۵ ساله که دارم به این جامعه خدمت می کنم.

مرد: تعریف ناشنوایی چیه؟

سلیمی: ناشنوایی خوب دو تعریف داره یه تعریف پزشکی داره که فرد ناشنوا رو بعنوان بیمار نگاه می کنن و تلاش می‌کنن که این فرد رو بیارن به جامعه و مثل افراد عادی شنوا باشه و به وسیله کاشت حلزون و گفتاردرمانی کمک کنن و به نوعی درمانش کنن. یه تعریف دیگه هم داره که تعریف اجتماعی فرهنگیش که بیشتر این تعریف برمیگرده به خود جامعه ناشنوایان که این تعریف میگه که فرد ناشنوا معلولیتش رو داره ولی این رو یه بیماری نمی بینه و خیلی دنبال این نیست که بخواد درمانش کنه اینرو و بیشتر دنبال این هستش که فرهنگ خودش رو زبانی رو که داره زبان اشاره رو اشاعه بده و به مردم معرفی کنه و دوست داره که با اون زبان اشاره ای که داره بتونه راحت ارتباط برقرار کنه با جامعه و جامعه هم اون رو بپذیره فرهنگش بپذیره و خیلی راحت‌تر فکر میکنه اینطوری با جامعه ارتباط برقرار کنه.

مرد: ناشنوایی چطور به وجود میاد؟

سلیمی: خوب ناشنوایی یک سری هستش که اکتسابیه یعنی بر اثر بیماری به اصطلاح ژنتیکی و مادرزادی هستن و یه سری علتاش مشخص نیست زمان زایمان امکان داره اتفاق بیافته یا بیماری بگیره که ناشناخته باشه که به شنوایی آسیب بزنه.

مرد: بیشتر توضیح میدین اینکه میگین ژنتیکی چه جوریه اینکه اکتسابی چجوری. چیزی که من میدونم اینه که دوتا منشاء می تونه داشته باشه یا اندام های فیزیکی در واقع دچار آسیب و اختلال باشن یا اینکه اون اندام های عصبی الکتریکی دچار آسیب شده.

سلیمی: بیشتر اندام‌های فیزیکی هستش که دچار آسیب میشن یعنی بیشتر عصبی ناشنوایی و اینکه بعضی از ناشنواها هستن که کانال شنوایی رو به طور کلی ندرن که معمولا پیشنهاد میشه که کاشت حلزون بشن ولی بیشتر افراد ناشنوا اینطور نیستن و شنوایی کمی دارن.

مرد: ما با دوستان ناشنوا یا خانواده هاشون که داشتیم صحبت میکردیم یه بحثی براشون خیلی پررنگ بود اونم مسئله در واقع مسائل حقوقی افراد ناشنواست نکات حقوقی که باید در ارتباط با جامعه رعایت بشه یا سازمان دولتی جاهایی که سر و کارشون میافته رعایت بکنن. یک نکته مهم دیگه هم اینه که کمیته حقوق افراد دارای معلولیت سازمان ملل پارسال توصیه‌ها و نگرانی خودش رو به دولت ایران ارایه داد

از جمله این نگرانی‌ها که در بند ۴۲ الف امده :

شناسایی نشدن زبان اشاره ایرانی به عنوان یک زبان رسمی و تامین محدود مترجمان زبان اشاره یعنی اینکه اینارو به عنوان نگرانی های جدی در حوزه افراد ناشنوا به حساب آورد سازمان ملل.

سلیمی: کمیسیون حقوق افراد دارای معلولیت که ایران حدود ده سال هست که به این کنوانسیون پیوسته و این رو پذیرفته و بند ۲ این کمیسیون ماده ۲ این کنوانسیون صراحتن گفته که کشورها باید زبان اشاره رو به رسمیت بشناسند و هر کشوری باید زبان اشاره این کشور به رسمیت شناخته بشه الان بیش از ده سال ایران به این کنوانسیون پیوسته ولی عملاً می‌بینیم که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده. جامعه ناشنوایان ایران منتظر این بودن که قانون جامع حمایت از حقوق معلولین که بازنگری شد لایحه شد و پنج‌ساله روی این قانون کار شده روی به اصطلاح تدوین مجدد کار شد و منتظر بودن که وقتی که این لایحه بیرون میاد زبان اشاره ناشنوایان هم به رسمیت شناخته بشه با تمام تلاش‌هایی که سازمان‌های مردم‌ نهاد تو این زمینه انجام دادن تا حالا به گزارش‌هایی که رفته نیازهایی که بررسی شد که واقعا نیاز هستش در جامعه ناشنوایان که زبانشون که زبان مادری و زبان اشاره ایران به رسمیت شناخته بشه ولی متاسفانه اسفند ماه سال ۹۶ وقتی که لایحه بیرون اومد یه شوک به جامعه ناشنوایان وارد شد و ما دیدیم که این زبان اشاره و دسترس پذیری افراد ناشنوا به اطلاعات در جامعه کلا تو این قانون دیده نشده و حتی ما با پیگیری‌هایی که انجام دادیم متوجه شدیم گروه‌های مختلفی از معلولین این اجازه رو داشتن که وارد مجلس بشن و دفاع بکنن از حقوق خودشون خواسته ها و نیازهای که تو لایحه آورده بودن و عنوان کرده بودن ولی هیچ گروه ناشنوایان دعوت نشد و هیچ وقت ازشون نخواستن که شما که درخواستتون به رسمیت رسیدن زبان اشاره ایرانی هست بیاین علتش رو بگین زبانتون رو تعریف کنین هیچ وقت این اتفاق نیفتاده اتفاقی که افتاده تو جامعه این نگرانی که شما گفتین همیشه ما شاهد این بودیم تو جامعه که همیشه افراد غیر افراد شنوا افراد غیر، مثل دکتر پزشکان کارشناس کسایی که تو حوزه ناشنوایان دارن کار میکنن نیتشون هم شاید خدمت باشه ولی از یک ناشنوا نظر نخواستن. نپرسیدن شما خودتون چی فکر می کنید که براتون مفیدتره، ما چه کاری رو برای شما انجام بدیم چه خدماتی رو به شما بدیم که برای شما بهتر باشه نیاز اصلی شما واقعا چی هست. من کارشناس خودم با پزشکم با همکارم کسی که حالا میدونستم میتونه به من کمک بکنه اکثرهم افراد شنوا بودن نشستیم دورهم تصمیم گرفتیم برای جامعه ناشنوایان در صورتی که میتونستیم از یک فرد ناشنوا در این زمینه کمک بگیریم. نظر اون‌هارو هم بپرسیم. نگرانی حقوقی که شما میگین فکر می کنم برگرده به اونی که هیچ وقت نخواستیم افراد ناشنوا رو جدی بگیریم. معلولیتشون رو همون بیماری دیدیم فکر کردیم که چون ناشنوا هستن چون زبانشون با زبان ما فرق داره ما زبان فارسی و گفتار داریم صحبت می‌کنیم و اونا صوت دارن و اشاره می کنن و نمی تونیم با هم ارتباط بگیریم این رو این برداشت کردیم که اینها شاید ببخشید من نمی خوام این کلمه رو بکار ببرم ولی مجبورم چون بارها ناشنواها این رو از کارشناسا شنیدن. ناشنواها نمیفهمن ما چی میگیم پس بهتره ما خودمون براشون تصمیم بگیریم. چون ما کارشناس و پزشک هستیم بهتر از اونا میدونیم که چه چیزی براشون مناسبه. یکی از مشکلات همین هستش و ر مورد مثلا آموزش. اگرآموزش افراد ناشنوا به زبان خودشون باشه خیلی درک مطلب برای افراد بهتر میشه خیلی راحت‌تر می‌تونن مالب درسی رو درک بکنن. از مطالب اموزش درک بهتر،،ی داشته باشن.

مرد: کلا یک انتقادی هم وارد بود به بحث درباره همین لایحه دفاع از حقوق افراد دارای معلولیت گفتن که کسایی که جزو هسته اصلی درواقع حقوقی پیشنهاد دهنده این لایحه بودن افراد نابینا بودن و میگن که لایحه خیلی به سمت نابینایان غش کرده

سلیمی: حالا نمی‌خوام خرده بگیرم.تمام معلولین به هر حال مشکلات خاص خودشون رو دارن نابینایان به شکلی ناشنوایی به شکلی جسمی حرکتی به شکلی ضایعات نخاعی سندروم دان بیماران روان همه مشکلات خودشون رو دارن و همه خیلی خوبه که خودشون بیان نظر بدن و تصمیم بگیرن این که گفتن نابینایان شاید علت این بوده که یک فرد نابینا بیشتر بولد شده و از نظر ایشان استفاده شده در تدوین قانون.

مرد: فیلم پرنده کوچک خوشبختی رو که حتمن یادتون هست، این قسمتش رو گوش کنیم با هم نظرتون رو بگین

تکه فیلم: هما روستا: دخترم داره حرف میزنه.

ببینین دخترم داره حرف میزنه

دختر: مامااااااان.... ماماااااااااان

سلیمی: آرزوی هر پدرو مادر یعنی تمام والدینی که کودک ناشنوا دارن آرزوشونه بچشون حرف بزنه. و یه اشتباهی که میشه همین جاست یعنی وقتی والدین مراجعه می‌کنن به پزشک اتفاقی که میفته که بهشون پیشنهاد میدن که کاشت کنین بچه شما بشنوه. میشه همین جایی که بچشون حرف بزنه. ولی این تنها راه نیست راهای مختلفی ما داریم مداخلات مختلفی داریم و همشون میتونن حرف بزنن. همه میتونن گفتارو داشته باشن، صوت رو داشته باشن. اگر مداخله به موقع انجام بشه اگر والدین همراهی بکنن. چون ناشنوایی معلولیتیه که خیلی نیاز هستش که خود پدر و مادر خیلی هم کاری بکنن. خانواده خیلی نیازه که همکاری داشته باش و بیشترین کمک رو به بچه خود پدر و مادر و خانواده می‌کنن. اگر این راهنمایی‌ها درست بشه نیازی نیست حتما کاشت انجام بشه. وبا سمعک این اتفاق می‌افته.

مرد: چرا انقدر احساساتی شدین وقتی این قسمت رو شنیدین؟

سلیمی: چون من خودم از خانواده‌ی ناشنوا هستم و درک می‌کنم کاملاً

مرد: توضیح بیشتر میدین؟

سلیمی: برادرم ناشنواست و اختلاف سنی زیادی داشتیم من به نوعی مترجم اونا بودم از بچگی یاد گرفتم که کنار این بچه ها باشم و همیشه زبان گویای برادرم بودم و همین باعث شد که وارد این جامعه بشم

مرد: توی انجمنتون آیا کارمند ناشنوا دارین؟

سلیمی: ما 75 تا ناشنوا داریم که به صورت افتخاری دارن کار میکنن به طور کلی تو انجمن ما برعکسه. همه کسانی که دارن با ما کار می کنن ناشنوا هستن و افراد شنوا انگشت‌شمارن.

مرد: دقیقاً یکی از نکته‌های که توی خیلی از انجمنا رعایت نمیشه. گروه هدفی که باید در واقع اون انجمن براشون کار بکنه هیچ کدوم از اون آدمای گروه هدف توی انجمن مشغول کار نیستن. کارمندان درک درستی از نیازهای جامعه هدف در انجمن ندارن. اولین بار که چند روز پیش خدمت شما رسیدم صحبت کردیم. برخوردی ازتون دیدم یه مراجعی که اومد باهاتون صحبت می‌کرد و بعد از اون واقعاً چند بار هی تو ذهنم مرور شده یه آقایی اومد شما دم در بودید یه آقایی اومد باهاتون سلام علیک کرد من خودم تجربه شخصی خودم و تجربه‌ای که توی خیابون دارم اینه که وقتی یه آدم می بینیم که کم شنوا و ناشنواست سعی میکنیم بلندتر باهاش صحبت کنیم. ولی شما اصلا صداتون نمیامد.ولی داشتین باهاش صحبت می کردین.

سلیمی: بله دقیقاً همینطوره یعنی من هم خودم خیلی دیدم که معمولا افراد تن صداشونو بالا میبرن و این ذهنیت هست که چون فرد ناشنواست اگر بلند حرف بزنن به اون کمک کردن که بشنوه. در صورتی که اون ناشنواست نمیشنوه. هر چقدر فریاد بزنید کمکی بهشون نمیکنه. بهتر آروم صحبت کنین و شمرده باشه. یا روبروش باشید. پشتتون نور زیادی نباشه که بتونه لب خوانی بکنه. آرامش خودتونو حفظ کنید و به فرد ناشنوا هم آرامش بدید که حرفش متوجه میشید. تایید بکنید با حرکت سر.

مرد: ماجرای کاشت حلزون چرا انقد حاشیه داره عده‌ای به صورت افراطی موافق هستن یه عده دیگه به صورت افراطی مخالفشن. شما یه نظر کارشناسانه بدید به ما لطفا

سلیمی: کاشت حلزون دقیقا همون کاری رو میکنه که سمعک برای فردا ناشنوا انجام میده. یعنی اگه شما سمعک بدید به بچه باید گفتار درمانی رو براش شروع کنید تربیت شنیداری رو شروع کنید که سمعک جوابگو باشه. گرفتن سمعک صرفا پاسخگو نیستش. در مورد کاشت حلزون هم همینطوره زمانی که کاشت می شه باید حتما گفتار درمانی رو طی بکنه روشهای بازی درمانی که وجود داره این دوتا سمعک و کاشت یک کار رو انجام میدن. حالا فرقش چیه این که سمعک برای افرادی توصیه میشه که یه مقدار شنوایی دارن و اون رو میزارن کم شنوایی ارتقا پیدا کنه همین. در مورد کاشتم برای افرادی توصیه میشه که شنوایی ندارن. سمعک رو دادن جوابگو نیست. پاسخ بچه رو نمیده توصیه می‌کنن بهتر که از کاشت استفاده بشه حالا چرا این کارو می کنن علتش این هستش که اگر کاشت بشه این بچه و کاشت بهش جواب نده شنوایی به طور کلی قطع میشه اون چند درصد شنوایی رو هم که داشت اگر حداقلش این بود که عکس العملی نشان می‌داد دیگه ناشنوای مطلق میشه بعضیا نگران این هستن و مخالفن. ایران نگاه اینطور نیست کاشت جوری شده که توصیه شده که از جانب کارشناسان بهترین راه و بهترین کمک کاشت حلزون بعد مداخلات دیگه رو انجام بدن. اولین مداخله برای نوزاد ناشنوا اینه که با زبان اشاره باهاش در ارتباط باشن. زبان آموزیش زبان اشاره باشه و سمعک بگیره. بعد اگه جواب نداد بعد کاشت بشه. تا سه ماهگی چهار ماهگی میتونه این اتفاق بیفته یعنی تو این مدت بهتره برای اینکه بچه مون خیلی ذهنش خالی نباشه به وسیله زبان اشاره باهاش ارتباط بگیریم. بچه واقعا درک میکنه من نمیگم کارشناس هایی که تحقیقات کردن دارن اینو میگن.

مرد: در واقع دو تا نکته داره من شنیدم زیاد مبلغشم در واقع کاشت حلزون ۳۵ میلیون فکر می‌کنم باشه. علاوه بر بعد تجاری ماجرا که طبیعتا عده‌ای ذینفع این ماجرای تجاری هستن سعی می‌کنن تبلیغ کنن. ماجرا رو حتی بصورت معجزه نشون بدن. مثلاً یک کار اینجوری بکند و غیر از این نکته هم هست که کسانی که با نوزادان ناشنوا سر و کار دارن یا قراره سرو کار کار داشته باشن اونام اصلا نمیدونن چه کار باید بکنن اون داره مزید بر علت میشه روی اون دلیل تجاری و بازرگانی ماجرا

سلیمی: دقیقاً همینطوره. مداخلات رو روش های مداخله ای که وجود داره به والدین درست توضیح داده بشه و راهنمایی کنن و اجازه بدن خود والدین تصمیم بگیرن یعنی وقتی مراجعه میکنه به من به عنوان کارشناس والدین خوب مطلع نیستن خیلی سردرگمن خیلی هم نگران هستن معمولا افسرده میشن طبیعی هم هست و خیلی سخته شما مواجه بشی با بچه‌ای که ناشنواست و ندونی که چور باید باهاش رفتار کنی. معمولا اولین جایی که مراجعه میکنیم پزشک و کارشناسه و خوبه اون کارشناس راهنمایی درستی داشته باشه. تمام مداخلات رو توضیح بده روش‌ها رو همه رو توضیح بده و این انتخاب رو بزاره به عهده والدین، خودشان تصمیم بگیرن الان برای بچشون چه چیزی مناسب تره من نمیام تاکید کنم که این کار انجام بدین این اتفاق میفته. مثلا شنوا میشه. وقتی به پدر و مادر میگی بچه‌ات شنوا میشه دست به هرکاری میزنه که این عمل رو انجام بده حالا هزینه‌اش هرچقدر باشه حتی عوارضش هم بعدها متوجه بشه میگه خب من اینکارو کردم که بچه‌ام شنوا بشه. عوارض هم داره کاشت حلزون

مرد: یعنی در واقع چون تنها گزینه ای که در اختیار پدر مادر قرار می دن کاشت حلزونیه عملا گزینه دیگری برای انتخاب ندارن میرن طرف کاشت حلزون.

مرد: انجمن شما چه اهدافی رو دنبال میکنه؟

سلیمی: اینکه فرهنگ ناشنوایان رو توسعه بده یعنی فرهنگ زبان اشاره رو توسعه بده خواسته ها و نیازهای اصلی جامعه ناشنوایان رو بهش بپردازه و هدف دیگری که دنبال میکنه آموزش و افراد ناشنوایی که نتونستن آموزش های مورد نیاز خودشون رو در طول تحصیل دریافت کنن این آموزش‌ها رو انجام میدیم که بتونن راحت تر در جامعه زندگی بکنن و ارتباط با افراد داشته باشن.

مرد: من یادمه حدود دو سال پیش تو مترو به فاصله ۱۵ متر 20متر از جایی که من بودم سه چهار تا دختر جوان ناشنوا با لباس های رنگی رنگی خیلی شیک و خوشگل و اصلا مرتب و منظم شهر خوشگل کن باهم دیگه حرف میزدن میخندیدن. از بیست متری انرژیشونو میشد حس کرد.خیلی برام سوال بود که یک بار فقط با یه همچین تصویری مواجه شدم. به نظرم همین ماجرای که میگین فرهنگ‌سازی واقعا این همچنین صحنه هایی مردم بیشتر ببینن اتوماتیک این ماجرا اتفاق می‌افته یعنی خود به خود مردم میفهمن یه زبان دیگری هم وجود داره علاوه فارسی و ترکی و عربی زبان اشاره ایرانی که یه سری آدم دارن باهاش ارتباط برقرار میکنن و زندگی میکنن. چرا نمیبینیم از اینا؟

سلیمی: خاصیت زبان اشاره همین که شما خیلی راحت میتونید عشق رو توش درک بکنید.تعریف زبان اشاره همینه از بدنتون حرکاتی که با دستتون انجام میدید و با صورتتون باید به طرف مقابل انتقال بدین و اینکه شما اگه بخواین عشق و دوست داشتن و انتقال بدین به طرف مقابلتون و با تمام وجودتون بهش نشون بدید و اینکه زبان اشاره برای خود حتی خانواده هایی که اشاره رو میدونن خیلی شیرینه و همه دوست دارن این زبان رو وقتی می‌بینن آشنا میشن دوست دارن که فرا بگیرن آموزش بگیرن و ارتباط برقرار کنن. و در مورد سوال شما الان فکر می‌کنم نسبت به سال قبل خیلی بهتر شده این حضور بچه‌های ناشنوا در جامعه خیلی بهتره و پررنگ‌تر می‌بینیم که قبلا با نگاهی که بود و این خفقانی که وجود داشت اجازه نمی‌دادن که افراد ناشنوا از زبان خودشون استفاده کنن و این رو یک تابو میدیدن و فکر می‌کردن که افت هست برای خانواده اش که معرفی کنن و بگن بچه‌اشون ناشنواست والان داره از زبان اشاره استفاده میکنه. الان هم هست. همین نگاه وجود داره الان هم هنوز خیلی از خانواده‌‌ها منع میکنن که بچشون از زبان اشاره استفاده کنن.دستاتو بالا نبر اشاره نکن تو خوبی تو صدا داری الان صدات باز شده من می‌فهمم تو چی داری میگی. این رو درک نمیکنن که زبان اشاره برای اینکه فرد احساسات خودش رو بیان بکنه راحت تره براش. مثل فارسی میمونه شما به فارسی خیلی راحت‌تر میتونی صحبت کنی. حتی اگر زبان انگلیسی فرانسه ترکیه هر زبانی رو هم بدونی براتون راحت تر و شیرین تر به زبان فارسی صحبت کنی چون زبان مادری تونه. زبان اشاره هم زبان مادری افراد ناشنواست. والدین پزشکان جامعه افرادی که دینفع هستن هر چقدر هم جلوگیری بکنند دستای بچه ها رو بگیرن باز هم نمیتونن زبان اشاره رو از جامعه ناشنوایان بگیرن.

مرد: جمعیت جامعه ناشنوایان ایران چند نفره؟

سلیمی: آمار دقیقی که وجود نداره. ایران زندگی میکنیم و آمار دقیقی نداریم. ولی حدودا ۵۰۰ هزار نفر تو ایران ما ناشنوا داریم و اگر تخمین بزنیم بگیم که با این افراد ناشنوا چون معلولیت ناشنوایی جوری هستش که شما خانواده رو میبینی که درگیر میشه به هر حال. اگر تخمین بزنیم 3 نفر باشن دومیلیون نفر درگیر و در ارتباطن با معلولیت ناشنوایی.

مرد: چقدر طول میکشه آدم زبان اشاره یاد بگیره؟

سلیمی: زبان اشاره ای که بخوایم باهاش ارتباط برقرار کنیم و ارتبا مستقیم برقرار کنیم با فرد ناشنوا تو هر سطح شنوایی حدوداً ۲ سال باید کلاس بگذارند و تو جامعه ناشنوایان باشیم ارتباط بگیریم که متوجه صحبت های فرد ناشنوا هم بشیم. ولی اگه شما فقط بخوای صحبتهای فرد شنوا رو به اشاره انتقال بدین زمان کوتاهتر میشه. همه بستگی به مهارت فرد داره ولی فقط ارتباطات اولیه رو یاد بگیریم یه چیزی حدود ۶ ماه زمان میبره.

مرد: من توی سایتتون دیدم که به مناسبت همین در واقع هفته جهانی ناشنوایان رویدادی این هفته دارید برگزار می‌کنید راجع به اینم توضیح بدین و بعد از هم خداحافظی کنیم.

سلیمی: با توجه به اینکه این لایحه رو داشتیم و تصویب شد و زبانش اشاره داخلش نبود کمپین راه اندازی کردیم به نام کمپین به رسمیت رسیدن زبان اشاره ایرانی این کمپین زمان زیادی نیست راه اندازی شده. حدود 8000 ناشنوا بهش پیوستن و خواستار این هستن که این زبان به رسمیت شناخته بشه و ما امیدواریم که واقعاً تا آخر امسال حداقل این زبان به رسمیت شناخته بشه و بچه های ناشنوایان به حقی که دارن برسن و واقعا فکر می‌کنم که اگر کنوانسیون اجرا نشه و این زبان به رسمیت شناخته نشه شما میتونید نقض حقوق بشر رو کاملا ببینید. یه خفقانی به وجود اومد تو جامعه ناشنوایان زبانشون رو دارن ازشون می گیرن و شما حق نداری از این استفاده کنی چرا چون من که شنوام متوجه نمیشم شما چی میگین. به همین دلیل زبانشونو ازشون میگیرن. این فقط یک زبان نیست زبان اشاره کمک میکنه به اینکه افراد ناشنوا راحت تر بتونن توی جامعه حضور داشته باشن. راحت تر دسترسی داشته باشن به اطلاعاتی که همه افراد جامعه میتونن داشته باشن.

مرد: ممنونم از لطف و محبتتون و اینکه دعوت مارو پذیرفتید.

صدای محبوبه جمالی: سخته ها اینکه نشنوی مخصوصاً اینکه یه جایی که بحث علمی هست خیلی ناراحت میشم که نشنوم خیلی دوست دارم وقتی که جاهایی که در ارتباط با علم بیشتر دوست دارم بشنوم تا جاهایی که مثلا تو خانواده ها بحث هایی که میشه اصلا برام مهم نیست هیچ وقت توجه نمی کنم چی میگن ولی کلاس‌های آموزشی که میرم اگه یه موقع متوجه نشم واقعا کلافه میشم اذیت میشم ولی یه جاهایی هم هست که مثلا من سمعکمو در میارم راحت میخوابم این مزیتی که داره.

مرد: ماده ۲۴ کنوانسیون در زمینه آموزش میگه: دولت موظف به تسهیل در یادگیری زبان اشاره و ارتقا هویت زبانی جامعه ناشنوایانه. در ماده ۲ زبان اشاره به عنوان یک زبان به رسمیت شناخته شده است.

تو ماده ۲۱ هم در زمینه آزادی بیان به این موضوع اشاره میکنه که ناشنوایان حق انتخاب زبان اشاره رو به عنوان زبان رسمی خودشون دارن.

صدای الهام: از اون بدتر تو مسائل کیفری موقعی که جرمی اتفاق میافته و شما اگر روزنامه ها رو بررسی کنید می‌بینید که خیلی مواقع برمی‌خوریم که یه نفر ناشنوا متهم به قتل یا جنایتی شده و سالها طول کشید تا بهتون ثابت بکنه که انجام نداده بدون اینکه از خودش دفاع کنه بردنش به پاسگاه، اداره آگاهی، کلانتری. یه موردی چند وقت پیش داشتیم به نام حسین خسروی که این تا مرحله تجدید نظر مترجم زبان اشاره نداشت. مثل اینه که شما را ببرن دادگاه روی دهنتون چسب بزنن براتونم حکم صادر کنن. یعنی نتونین از خودتون دفاع کنین. نتونین بفهمید که چه اتفاقی تو پرونده‌ شما افتاده و سواد خوندن نوشتن نداشته باشین. دیگه واقعا اوج بی‌عدالتی رو میشه توی همچین پرونده هایی دید در صورتی که اگر مفاد کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت به درستی اجرا بشه و ناشنوایان بتونن از مترجم زبان اشاره برخوردار باشند و به خصوص در مواردی دادگاه و پلیس این حق رعایت بشه اونم به صورت رایگان چون مثلا در مورد دانشگاه ممکن بشه یه هزینه گرفت ولی وقتی که پای پلیس و دادگاه کیفری وسط دیگه این خدمات باید رایگان باشه که همه افراد بتونن بهشون دسترسی داشته باشن. اون وقت اگر پلیس بخواد یه فرد ناشنوایی رو بازداشت کنه وظیفه داره مترجم زبان ناشنوایان با خودش ببره. در تمام جلسات بازجویی یه مترجم زبان اشاره که اون فرد ناشنوا بتونه باهاش ارتباط برقرار کنه بیاره تو جلسه. هیچ دادگاهی بدون حضور مترجمه زبان اشاره قابل تشکیل شدن نیست. این دقیقا مثل اینکه شما فارسی حرف می‌زنید ببرنتون آلمان و با پلیس و بازجو قاضی آلمانی محاکمه کنن حکمم صادر کنن و شما رو ببرن زندان به همین اندازه مسخره و به همین اندازه ناعادلانه است و دلیل اینکه ما بهش توجه نمیکنیم فقط و فقط این که ناشنواها در اقلیت هستن.

موسیقی

مطالب این قسمت از کاکتوس رو با کمک محمدرضا دشتی، آذین مهاجریان، مرضیه صادقی، مولود مولوی و طیبه سیادت‌زاده تهیه کردیم. امیدواریم روند رو به رشدی رو که طی چند هفته اخیر تجربه کردیم با کمک و همراهی شما ادامه بدیم. یکشنبه هفته آینده یعنی 8 مهر به همت شنوتو رویدادی برگزار میشه در کتابخانه ملی به مناسبت روز جهانی پادکست. تو یکی از پنل‌های این رویداد جادی عزیز، سیاوش عقدایی، امین چیتگران و من قراره در مورد روش‍های معرفی پادکست در وب صحبت کنیم.

اگه به ساخت پادکست علاقه دارین این رویداد میتونه براتون جنبه آموزشی و آشنایی با فعالان بزرگ این حوزه باشه.

این قسمت رو با صدای ثمین باغچه‌بان و آهنگی که شعرش رو جبار باغچه‌بان سروده تموم میکنیم

ثمین باغچه بان: تبریز پدرم آموزش ناشنوایان را شروع کرد این طور بود که یک کودکستان داشت و در اونجا آقای آذرخش برادرش لطفعلی رو آورد به مدرسه پدرم. لطفعلی اون موقع ۱۰ ۱۱ سال داشت و گفت که آقای عسگر زاده این بچه دلش میخواد مثل بچه های دیگه بره مدرسه اما چون ناشنواست راهش نمی‌دن. اجازه بده تا ظهر بیاد با بچه های کودکستان بازی کنه. بعد از چند روز دو فرزند آقای قزوینی اومدن سه تا ناشنوا و پدر من تحت تاثیر سکوت اینا قرار گرفت فقط شنیده بود که در خارج به ناشنوایان زبان می آموزند فکر کرده بود که خودم هم بیاموزم و خودش تنها ارتباطی که میشه بگیم از خارج داشته این بود که شنیده بود این کار میشه.



زبان اشارهناشنوایانارتباطحق اجتماعی
زندگی برای همه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید