کاکتوس، فصل یکم قسمت پنجم
نیازهای جنسی افراد دارای معلولیت
موسیقی
( همهمه ای از صداهای ضبط شده جملاتی مانند خانواده سنتی، در چهارچوب خانواده، نه ندارند، نمیتوانند، افراد فکر میکنند ما نیاز جنسی نداریم...)
مرد: کریستوفر ریو سال 1978 دو سال قبل اینکه من به دنیا بیام نقش سوپرمن رو بازی کرد و سال 1995 از اسب میفته قطع نخاع میشه
تو مراسم بزرگداشتی که برای کریستوفر میگیرن، همسرش دینا روی سن میره که آواز بخونه، از اون بالا رو میکنه به کریستوفر و با صدای بلند میگه: کریس، تو هنوزم برای من اون کار رو میکنی عزیزم
زن: در اون لحظه، دینا به تمام جهان چیزی رو میگه که تا قبل از اون دانشمندا و سکس تراپیستها میدونستن. میل جنسی با معلولیت به پایان نمیرسه
مرد: طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی میل جنسی یک بخش از شخصیت هر انسان، مرد، زن و کودک. این یک نیاز ابتدایی و بخشی از انسان بودنه و نمیشه اون رو از سایر وجوه زندگی انسانی تفکیک کرد.
زن: آیا افراد دارای معلولیت هم نیاز جنسی دارند؟
صدای یک دختر مبتلا به ام اس: افرادی که معلولیت ندارن فکر می کنن ما نیاز جنسی نداریم. اما داریم.
صدای یک دختر دارای معلولیت جسمی و حرکتی : حالا من خودم رو مثال میزنم اول می گفتم ازدواج به چه درد میخوره. از اول با این سد مواجه بودم. یا مثلاً این همه آدم ازدواج نکردن ما هم روش. تا یه جایی آدم با این حرفها خودش رو فریب میده. بعد از یه مدتی آدم میبینه با این حرفا نمیتونه خودشو فریب بده و اون نیاز از بین نمیره. همیشه هست. مثل نیاز خورد و خوراک یک نیاز غریزی آدمیزادی. اگراینا رو از هم جدا کنی اصلاً چیز درست و قشنگی نیست. به نظرم این فرهنگ توی مملکت ما متأسفانه وجود نداره در مواجهه با نیاز این بچه ها و بچه های سالم فرقی نمی کنه توی جامعه ما همچین فرهنگی جا نیافتاده که هر فرد اونجوری که میخواد به خواستش برسه.
مرد: مشکلات جنسی افراد دارای معلولیت یا کسانی که بیماری جسمی دارن رو به چهار دسته تقسیم می کنیم:
زن: اول، مشکلات جنسی ای که از تاثیرات مستقیم یک بیماری خاص بر کارکرد جنسی ناشی می شن. مشکلات این گروه ممکنه ناشی از انواع خاص ضایعات نخاعی، دیابت، اختلال های عروقی، اختلال های هرمونی و غددی، نقایص عصبی و برخی سرطان ها باشند.
صدای پسرجوان دارای معلولیت: من یک جوان ۳۱ ساله هستم.
مرد: منم یک جوان سی و هشت ساله هستم
پسرجوان: من مشکلم ضایعه نخاعیه. مهره ال دو و ال سه
مرد: ال دو ال سه دو تا از مهره هایی هستن که جزو مهره های تحتانی ستون فقراتن و نزدیک دنبالچه ان
پسر جوان: توانایی برقراری رابطه اگه منظورتون بله توانایی دارم. البته یه مشکلاتی برام پیش اومده ولی میتونم نزدیکی با یه خانم رو انجام بدم. بعد اون حالت به رضایت رسیدن فقط مشکل دارم که اونم به حالت طبیعی افراد دیگه نیست فقط.
مرد: چه مشکلی داری؟ یعنی چجوریه؟
پسر جوان: برای رفع این نیاز چون من حسم خیلی کمه خود ارضایی که نمیتونم داشته باشم. تنها راهش اینه که با یک خانم ارتباط برقرار کنم که الان هم همین جوری هست. نیازم رو به این صورت برطرف میکنم. معاشقه و از طریق نزدیکی.
مرد: بعد شریک جنسیت الان راضی دیگه؟
پسر جوان: الان کسی که با من در ارتباط هست مشکلی نداره راضیه.
مرد: هنوزم نفهمیدم مشکلت چیه!
پسر جوان: خودم چون از ناحیه تناسلی حسم کم شده. خودم خود ارضایی نتونستم انجام بدم، احساس میکردم که رابطه جنسی هم شاید نتونم داشته باشم. و نتونم رابطه رو شکل بدم و نتونم نیازهای طرف مقابل رو رفع کنم. اولش یک ترسی داشتم ولی بعد وقتی این کارو انجام دادم متوجه شدم که به عنوان یک مرد چون حالت آلت تناسلی مردان رو دارم فقط مشکل اینه که منی لحظه ایکه باید خارج بشه اون موقع خیلی دیر تر یا به اون شکل نمیاد این مشکل رو دارم. اول فقط یه ترس بود.
دکتر علی ناظری روانپزشک و دانشیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی: در مورد افرادی که ناتوانی و یا در واقع معلولیت های فیزیکی وناتوانی جسمی برای اونها مطرح هست و در مورد مسئله ذهنی اختلال یا مشکلی ندارن نوع برنامه ریزی طبیعتا متفاوته. قسمتی از زندگی اونها هم طبیعتا زندگی خانوادگیه. از ابتدا در ساختاری که در خانواده خودشون دارن، شکل گیری مسئولیت هاشون، شناخت صحیح جنسیتشون. شغل یابی یا ادامه تحصیل شون متناسب با نوع محدودیتیه که دارن. طبیعتنا به اونها فرصت ها و موقعیت هایی رو میده تا بتونن از جنس مخالف خودشون شناخته بهتری پیدا بکنن. محدودیتهای خودشون رو خوب بشناسن و با اعتماد بنفس لازم رشد بکنن و در این زمینه حرکت بکنن و احتمالاً از همین طریق بتونن برای خودشون همسری رو انتخاب کنن که خوب نیازهای جسمی و جنسی یا نیازهای عمیق عاطفی مرتبط با جنس مخالف رو از این طریق تامین می کنن.
زن: 2- مشکلات جنسی ناشی از معلولیت های ذهنی و روانی مانند اختلال دو قطبی، کم توانی ذهنی، adhd یا اختلال کمبود توجه و بیش فعالی. افراد دارای معلولیت ذهنی گروهی هستن که به شکل اغراقآمیزی حقوقشون در مورد میل جنسی نادیده گرفته میشه و حتا بهشون آموزش لازم هم داده نمیشه
مرد: اغلب تصور میشه افراد دارای معلولیت ذهنی دچار ناهنجاری جنسی هستن، چون ممکنه در جامعه رفتار نامناسب جنسی از خودشون بروز بدن. نکته اینه که این افراد در شرایط بسیار متفاوتی نسبت به بقیه رشد میکنن و آموزش میبینن و در واقع یه جورایی طبیعیه که واکنش متفاوتی هم به یه پدیده واحد در اجتماع داشته باشن. آموزشهای مرتبط با میل جنسی رو باید از کودکی و از طریق خانواده، معلمها و دوستان به این افراد ارائه کرد تا بعد از بلوغ بتونن واکنش درستی نسبت به موضوع در جامعه داشته باشن
زن: این آموزش باید چند موضوع اصلی رو پوشش بده:
1- یادشون بده افراد دارای معلولیت هم میتونن رابطه جنسی ارضا کننده داشته باشن
2- رابطه جنسی رو میشه جوری برقرار کرد که برای یه فرد دارای معلولیت ذهنی هم قابل درک باشه
3- قواعد اجتماعی رو توضبح بده، فرق رفتارهای عمومی و خصوصی رو تعریف بکن
4- مسائل جنسی رو به تناسب سن پوشش بده
دکتر ناظری: در مورد کسانی که محدودیتها و یا عقب ماندگی ذهنی دارن، مسئله کمی متفاوته. بسته به میزان درجات دشواری کند ذهنی شون و یا همراهی احتمالی مسئله با سایر بیماری ها یا اختلالات روانپزشکی باید مورد بررسی قرار بگیرن که تا چه اندازه می تونن در جامعه حضور داشته باشن تا چه اندازه تونستن صاحب مهارت شغلی و جایگاه اجتماعی باشن یا رفتارهای بهنجار از خودشون ارائه کنن خیلی تاثیر گذار هست بر پرداختن به موضوع نیاز جنسی و به تبع اون ورودشون به قضیه ازدواج احتمالاً، یا تشکیل خانواده و مسئولیت خطیری که این قضیه داره اهمیت پیدا میکنه.
زن:3 - مشکلات جنسی که از درمان اختلال جسمی ناشی می شن. این درمان ها ممکنه شامل دارو درمانی (به عنوان مثال : شکل های به خصوصی از جراحی برداشتن پروستات) و برخی از درمان های سرطان ( به عنوان مثال: پرتودرمانی و شیمی درمانی) باشن.
صدای همسر فرد مبتلا به ام اس: همسرم بیماری ام اس داره از سال ۱۳۸۲. الان حدود ۱۳، ۱۴ ساله که مبتلا به این بیماریه. هشت سالم هست که شرایطش داره بدتر میشه و بیماری داره پیشرونده میشه.
مرد: این خیلی سوژه ی جذابیه چون هردو وضعیت رو تجربه کرده
همسر فرد مبتلا به ام اس: تا اون موقع من ارتباطی با معلولین نداشتم
مرد: واقعا؟
همسر فرد مبتلا: چرا دختر عمهام بود که معلولیت داشت. از اونجایی که توی خانواده سنتی بزرگ شدیم این تفکر رو برای ما جا انداخته بودن که اینا اصلاً نه نیازی به ازدواج دارن و نه نیازی به همدم دارن یه همچین تفکری رو برای ما ایجاد کرده بودن و اینکه ما خودمون هم بریم سراغشون ببینیم بفهمیم نبود برای ما ایجاد شده بود.
مرد: بله متاسفانه شما تنها نیستید خیلی ها اینجوری فکر میکنن
همسر فرد مبتلا: دقیقا مساله جنسی ارتباط مستقیم داره با روحیه فرد. چون روحیشو به خاطر بیماری از دست داده بود و داروهایی که تزریق میشد هم براش عوارض تب و لرز داشت تاثیر داشت خب کمتر کرده بود. من سعی می کردم با شرایط خاص ایجاد کردن کاری کنم نیازش کمتر نشه. خوب به هر حال با توجه به مشکلات زندگی که هی سخت ترو سخت تر میشه از یه طرفم بیماری پیشرفت میکنه احساس میکنم که داره موضوع برعکس میشه و انگار داره رو من هم غلبه میکنه این بار منفی
مرد: ام اس روی فعالیت جنسی شوهر شما تاثیری گذاشت؟
همسر فرد مبتلا: مثل سابق نیست ولی خوب در حدی که شرایط رو داریم درک میکنیم در حدی که توانمون هست راضی هستیم. ولی اینکه خوب مثل سابق شرایط باشه به اون شکل نیست و شرایط فرق کرده ولی اینکه مثلا بخوایم شرایط فرق کرده خودمونم با توجه به شرایط راضی نباشیم سعی می کنیم که همین شرایطی که هست رو بپذیریم.
مرد: ام اس هم درجات خفیف و شدید داره.
زن:4- مشکلات جنسی که به وسیله عوامل روانی اجتماعی ناشی از اختلال جسمی به وجود میاد. به عنوان مثال: اجتناب از آمیزش جنسی یا مشکلات نعوظی به دنبال سکته قلبی (حمله قلبی) که ممکنه ناشی از ترس از بروز سکته بعدی باشه تا پیامد مستقیم و جسمی بیماری.
مرد: واقعیتش کسی رو پیدا نکردیم حاضر باشه اعتراف کنه از ترس سکته سکس نمی کنه.
پسر دارای معلولیت آتاکسی: از لحاظ نیاز هیچ فرقی نمیکنه ولی مشکلاتی سر راه هست که شاید برای بقیه نباش. هم از لحاظ رفت و آمد هم از لحاظ نوع رابطه برقرار کردن.
مرد: رفت و آمد هم نکته ی مهمیه. به خصوص وقتی اکثر افراد دارای معلولیت زندگی مستقل ندارن
پسر دارای معلولیت آتاکسی: نمیدونم این کلمه خوبه یا نه
مرد: راحت باش
پسر دارای ملعلولیت آتاکسی: شاید با هر پوزیشنی نشه تماس برقرار کرد از یه سری پوزیشن های خاص باید استفاده بشه
مرد: کریستین سلنجر 19 سالش بود که موقع بندبازی افتاد و قطع نخاع شد، کریستین بعد از مرخص شدن از بیمارستان با خودش فکر میکرد که دیگه با هیچ پسری دوست نمیشه. وقتی داشت از بیمارستان مرخص میشد پرستارا یه لیست از مراقبتها و فعالیتهای بعد از بیمارستان بهش دادن، سلنجر به لیست نگاه کرد و پرسید چرا سکس توش نیست؟ مگه اینم یه نیاز مثل بقیه نیارهای دیگه انسان نیست؟ بعد نگران شد و با خودش گفت یعنی واقعن دیگه کسی پیدا میشه که بخواد با من سکس کنه؟ کریستین جایی رو سراغ نداشت که بتونه جواب سوالش رو پیدا کنه، پس شروع کرد به ارتباط گرفتن با افرادی که شبیه خودش بودن و سوالهاش رو از اونا پرسید. خودش میگه بهترین منابع رو کسایی در اختیار دارن که تجربه رفع این نیاز رو دارن. این دقیقا کاریه که ما تلاش کردیم در این قسمت انجام بدیم.
زن: صرف نظر از اینکه بیماری جسمی تا چه اندازه توانایی ارگاسم یا برانگیختگی رو دچار اختلال کرده باش، به طور کلی ، تا زمانی که تمایل جنسی وجود داشته باش، میشه از روش های متفاوتی برای ابراز تمایلات جنسی و لذت بردن از اونا استفاده کرد.
دکتر ناظری: بعضی وقتا میشه اونا به سمتی برند که این انتخاب و این همراهی از طریق کسانی یا افرادی صورت بگیر یا در همراهی با سایر افرادی قرار بگیرن که اونا هم معلولیت دارن یا به نوعی محدودیت رو می شناسن یاهمراهی دارن و بنابراین میتونن با یک شناخت کافی و یک بینش درست وارد خانواده و ایجاد رابطه بشن و طبیعتن دچار گرفتاری با همسر خودشون نمیشن.
مرد: افرادی مثل مجروحین و جانبازان جنگ هم که به صورت کامل یا ناقص دچار قطع نخاع از ناحیه خاجی و دنبالچه شدن در معرض اختلالات جنسی قرار دارن و غیر از اینها افرادی دیگری که ممکنه به دلیل بیماری دیسک یا هر علت دیگری مجبور شدن که کمرشون رو عمل کنن و این عمل بهشون آسیبی وارد کرده که این آسیب می تونه یا به خود تنه عصبی وارد شده باشه یا ریشه ها یا شاخه هاش این افراد هم در فعالیت زنا شویی در کنترل ادرار و مدفوع شون دچار مشکل میشن. یک دسته دیگه هم کسانی هستن که تحت عمل جراحی پروستات قرار میگیرن و ممکنه که از نظر فعالیت جنسی در معرض خطر باشن.
زن: ضایعه نخاعیا نمیتونن پوزیشن هجومی داشته باشن. در واقع اگه بخوام واضح بگم در مواردی که آسیب نخاع تا زیر سینه و روی شکم میرسه فرد دارای معلولیت برای یک ساعت سکس آمپول محرک جنسی تزریق میکنه اما تحت هر شرایط زن بالا قرار میگیره.
صدای فرد دارای معلولیت: متاسفانه من خیلی سعی کردم از طریق دوستایی که پیدا کردم یا تو جامعه سعی کردم اگه بشه دختری رو پیدا کنم خارج از ازدواج بیاد در حد دوستی رابطه ی جنسی داشته باشه متاسفانه هر کاری کردم کسی برای من این کار رو نکرد یا کسی منو درک نکرد. دخترایی هستن که پولکین دویست سیصد تومن میگیرن برای رفع نیاز جنسی که من همچین پولی ندارم بدم که با اون دخترا برم خونشون ارتباط برقرار کنم یا به دلیل پیشگیری از بیماری من خودم شخصا این کار رو انجام ندادم.
مرد: چیزی که ما تو اجتماع می بینیم اینه که هنوز خیلی از افراد بر این باور غلط هستن که نیازهای عاطفی و جنسی افرادی که مثلا معلولیت شدید جسمی دارن در اولویت نیست.
صحبت در مورد سکس خودش ناراحته، چه برسه به این که در مورد سکس افراد دارای معلولیت بخوایم ازشون بپرسیم
همسر فرد مبتلا به ام اس: شرایط قبلی نیست الان تمام کاربرعهده خودمه و این برای یه زن سنگین تره
زن: صحبت کردن در مورد سکس افراد دارای معلولیت تابوئه. بیش از 50 درصد افراد دارای معلولیت زندگی جنسی طبیعی و منظمی ندارن.
یک دختر دارای معلولیت: باید شناخت بیشتر بشه. معلولین و آدمهای عادی بهم نزدیکتر بشن و این که باور کنیم همه تو یه سطحیم.
مرد: تبلیغات و عکسای روی مجلات باعث میشه این تصورتو ذهن مردم شکل بگیره که کسی که از نظر ظاهری جذابیت نداره یا جوان نیست نمیتونه سکس کنه. اصلا میل جنسی با جوانی و جذابیت ظاهری گره خورده. ناخودآگاه برای خیلی از افراد جامعه اینجوری جا افتاده.
دختر دارای معلولیت: من یه دوستی داشتم که به واسطه همین مشکل جسمی که داشت موردی براش پیش اومده بود و به هم خورد. خیلی به لحاظ عاطفی ضربه خورد. به خاطر اینکه اون کسی که اومده بود جلو و پیشنهاد ازدواج داده بود شناخت کافی نداشت و تحقیق نکرده بود و اومد جلو وقتی شرایط رو دید چون آگاهی نداشت پشیمون شد.
زن: هر انسانی زن یا مرد در هر شرایطی نیازهای جنسی و عاطفی خاص خودش رو داره. اشخاص دارای معلولیت ثابت کردن که اونا هم به اندازه یک فرد بدون معلولیت دارای نیاز اولیه برای برقراری روابط صمیمانه هستن. با این حال تو فرهنگ عامه مردم نوعی جدایی معلولین از اجتماع وجود داره که باعث شده این اشخاص نتونن آزادانه به جامعه پیوند بخورن.
یک زن غیر معلول: شاید راهی باشه برای برطرف کردنش شاید هم نباشه من واقعا نمیدونم با جزئیاتش. ولی مطمئنن به نظرم راهش اینه که رابطه داشته باشن که بتونن حالا حداقل بخشی از بدنشون اگه توانایی این کار رو نداره از طریق احساسی و معاشقه اینها به تعادل برسن. اگه که کاملاً برطرف نشه لااقل به تعادل برسن.
مرد: نحوه انجام سکس ممکنه برای افراد دارای معلولیت به خاطر شرایط خاصشون دلهره آور باشه اما اونا میتونن از راههای گوناگونی مثه انواع اسباببازیهای جنسی یا ابزارهای کمکی دیگه مثل ویلچرها و تختخوابهای مناسبسازی شده، با قرار گرفتن در یک پوزیشن سکسی مناسب این دلهره ها برطرف میشه.
زن: برای افراد مجردی که معلوليت اونا در حرکت دست هايشون محدوديت ايجاد کرده به نوعی که حتی خودارضايی هم نمی تونن بکنن، دستگاه هايی تهيه شده که البته برای افراد مختلف بنابر نيازشون خودشون انتخاب ميکنن که با ماساژ و يا لرزشی که بر روی ناحيه تناسلی ايجاد ميکن نياز جنسی فرد رو برطرف کنه. اما بعضی معلوليت ها به حدیه که فرد حتی برای انجام اين کار هم به شخصی نيازمنده. در بعضی کشور ها افرادی هستن که پول می گيرن و بصورت حرفه ای با افراد معلول ارتباطات جنسی صرفا در حد ماساژ و غيره بر قرار می کنن که فرد صرفا تماس پوست به پوست رو تجربه کن و همين کار از تنش های اين افراد کم می کن. البته بايد اصول اخلاقی اين مسئله رو کاملا رعايت کرد. يعنی از فرد معلول سوء استفاده نشه، بهش آسيبی وارد نشه، قول بر قراری ارتباط عاطفی به او داده نشه.
دختر دارای معلولیت آتاکسی: اطلاعات مردم و آگاهی شون برای برخوردشون با معلولان کمه. نمیدونن فردی که معلوله اینم نیاز جنسی داره با بقیه فرقی نداره.
میترا دختر فومنی میگه
من نیاز دارم در شب های مهتابی کسی کنارم باشد و موهایم را نوازش کند و من را در آغوش بگیرد. اما متاسفانه اینجا در فرهنگ ما گویا ما زنان معلول حق نداریم عاشق بشویم یا دوست داشته بشویم. این باعث میشود که من به عنوان یک زن معلول رنج بکشم. رنج میکشم که چرا پدر من نباید به من اجازه دهد وارد یک رابطه با کسی که دوستش دارم بشوم. من و زنهای معلول بسیاری این رنج را میکشیم و نیازهایمان سرکوب میشوند.
زن: البته ما چیزی فرا تر از سکس تو ذهنمونه. دقیقا مثل داستان میترا. چیزی مثه آرامش درونی که از هم صحبتی و کنار هم بودن تو افراد ایجاد میشه. نه فقط ارضا نیاز جنسی.
چیزی شبیه عشق و رابطه عاطفی.
همسر فرد مبتلا به ام اس: معلولین هم مثل بقیه ما آدما تو جامعه هستن. مگه من که الان دارم روی پا راه میرم خیلی سالمم؟ منم معلولم. معلولیت این نیست که نتونی راه بری یا نتونی حرف بزنی یا نتونی ببینی. به نظر من اونی که نمیتونه باز فکر کنه و روشن فکر کنه معلوله. ولی کسی که میتونه از محبت های خدا به هر شکلی که هست استفاده کنه اون سالمه. حالا چشم نداره با عصای سفید راه میره کارشو انجام میده محدودیتی وجود نداره براش ولی کسی که محدود فکر میکنه اون معلوله. استاد روانشناسی توی دانشگاه داشتیم که میگفت شخصیت انسان توی سختیا صیقل پیدا میکنه مثل یه تیکه سنگ که از کوه میفته این به شدت لبههاش تیز و برندست. همون تکه سنگ وقتی میفته کف رودخانه فشار آب و گذشت زمان چنان صیقلش میده که از توی دست گرفتن اون سنگ سیر نمیشی انقدر صیقلی و صافه که لذت میبری که تو دستته. شخصیت انسان تو سختی ها دقیقا به همین شکل صیقل پیدا می کن. من از اینکه تو این شرایط قرار گرفتم با وجود اینکه خیلی سخته و مشکلات به وجود میاد الان دست من به خاطر شرایط همسرم یه دستم آسیبدیده، دیسک کمر دارم، مهره های گردنم آسیب دیدن همه رو دارم ولی از بابت اینکه دیدم نسبت به جامعه نسبت به تک تک افراد هر مدلی که هستن تغییر کرده واقعا این رشد رو با هیچ چیز دیگه عوض نمیکنم.
موسیقی پایانی