این که بخش بزرگی از کارآفرینان و صاحبان مشاغل با شکست مواجه می شوند بر کسی پوشیده نیست. مطالعات نشان داده است که 20 درصد از کسب و کار های کوچک در سال اول، 30 درصد در سال دوم و 50 درصد در سال پنجم شکست می خورند. و روی هم رفته حدود 70 درصد از کسب و کارهای کوچک از دهمین سال تأسیس خود به سلامت عبور نمی کنند.
به احتمال زیاد پیش روی شما که به عنوان یک کارآفرین برای شروع کسب و کار خود آماده می شوید، ابهامات زیادی درباره احتمال شکست کسب و کار وجود دارد. ممکن است خانواده و دوستان به شما یادآوری کنند که احتمال این که تلاش شما به راه اندازی یک کسب و کار موفق منجر شود پایین است. و شما دو دل شده اید که آیا حق با آن هاست؟ آیا دارید وقتتان را تلف می کنید؟
با این وجود، هنگامی که به روندهای شکست کسب و کار ها نگاه می کنیم، شاهد تکرار اشتباهات مشابهی در کسب و کار ها هستیم. با داشتن این اطلاعات، شانس شما برای تلاشی سودآور و به دور از شکست در کسب و کار به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. کلیدی ترین موارد منجر به شکست کسب و کار شامل:
در ادامه به بیان رفتار های اشتباهی که می تواند منجر به شکست کسب و کار شود می پردازیم.
همان طور که گفتیم، با بررسی دلایل شکست، به یک سری چارچوب ها و ترند های مشخص برای شکست کسب و کار ها رسیده ایم. این دلایل اصلی به شرح زیر هستند.
یکی از ویژگی های صاحبان مشاغل موفق این است که چشم انداز روشنی از هدف و مأموریت خود دارند. چشم انداز شما به عنوان یک نقشه راه عمل می کند تا به شما کمک کند که جایی که امروز هستید و موقعیتی که می خواهید فردا در آن باشید را مشاهده و ارزیابی کنید. داشتن یک طرح کسب و کار مشخص به شما ساز و کاری برای این که به این نقاط از پیش تعیین شده برسید می دهد.
اما احتمالاً بپرسید اگر چشم انداز واضحی از آینده نداشته باشم چه می شود؟ واقعیت این است که وقتی دید واضحی ندارید، مانند کاروانی هستید که در یک سفر، بدون هیچ راهنما و نقشه ای مشغول به سفر است. در واقع شما دقیقاً نمی دانید به کجا می روید و آیا در مسیر درست هستید یا نه. در نتیجه، در نهایت زمان، پول و انرژی زیادی را برای پیشروی در مسیر اشتباه تلف می کنید و با شکست کسب و کار خود مواجه می شوید.
حالا شاید یک نفر هم به سلامت از این مسیر عبور کرده و به سوددهی برسد، آیا این یعنی او کار درستی کرده است؟ پاسخ این پرسش مسلماً "بله" نیست!
اگرچه بالاخره توانسته به سود دهی برسد و به اصلاح از شکست کسب و کار قسر در برود، اما توجه کنید که اولاً موفقیت یک کسب و کار یک مسیر پویا است و اگر تا امروز موفق بوده اید تضمینی وجود ندارد فردا هم موفق باشید.
دوماً اگر به عملکرد چنین شخصی نگاه کنید احتمالاً میزان سرمایه، انرژی و زمانی که برای این مسیر طی کرده است چند برابر حالتی است که یک چشم انداز مناسب می داشت. یک چشم انداز مناسب و به خوبی تعریف شده به شما کمک می کند تا در مسیری درست قرار بگیرید و بهینه ترین حالت مصرف هزینه، زمان و انرژی را ارائه دهید تا از شکست کسب و کار در امان بمانید.
یکی از رایج ترین دلایل شکست کسب و کار ریشه در عدم وجود نیچ (به انگلیسی: Niche) مناسب (یا وجود یک نیچ نامناسب) است. بازار نیچ به یک بازار هدف یا حوزه تخصصی اشاره دارد. اگر سعی کنید کسب و کار خود را برای همه جذاب کنید، در نهایت برای هیچ کس جذاب نخواهد بود و با شکست کسب و کار مواجه می شوید.
بازار نیچ چیست؟
بازار نیچ یا بازار نیش (به انگلیسی: Niche Market) به یک بازار خاص یا بخشی از یک بازار بزرگ تر اطلاق می شود که می تواند با نیازها، علاقه مندی ها یا ویژگی های منحصر به فرد خود تعریف شود.این ویژگی های منحصر به فرد آن بخش را به طور کلی از بازار متفاوت می کند. به عنوان مثال، در بازار کفش های زنانه، بخش ها یا نیچ های مختلف وجود دارد: کفش های مخصوص زنان گیاه خوار، کفش هایی برای زنان سایز بزرگ، یا کفش هایی برای پرستاران، نمونه هایی از نیچ بازار هستند. تقریباً هر بازاری را می توان بر اساس نیازها، ویژگی ها و علاقه مندی های خاص افراد تشکیل دهنده آن به نیچ های مختلف پالایش یا تقسیم کرد.
پس بهتر است یک زمینه تخصصی در بازار خود داشته باشید. هرچه بازار شما محدودتر و اختصاصی تر باشد، شانس شما برای تعامل و تجارت با همان افرادی که می خواهید به آن ها خدمت کنید، بیشتر می شود. خود را به عنوان یک متخصص در یک حوزه مشخص معرفی کنید و در عین حال خود را در بخشی اختصاصی از بازار قرار دهید که می تواند بیشترین بهره را از خدمات شما ببرید.
خیلی واضح بگویم که طرح کسب و کار شما استراتژی شماست. این طرح به بیان جزییات بازار نیچ و بازار هدف کسب و کار شما، طرح ها و استراتژی های بازاریابی، پیش بینی های مالی، کارکنان شما و ویژگی های محصولات یا خدمات شما می پردازد.
با داشتن طرح کسب و کار است که شما استراتژی های مورد نیاز خود را تبیین می کنید تا قادر باشید کسب و کار خود را از جایی که امروز در آن قرار دارید به موقعیتی که می خواهید در یک مدت مشخص شده در آن باشید منتقل کنید
اما اگر طرح کسب و کار مشخصی برای دنبال کردن نداشته باشید، شانس شما برای دستیابی به موفقیت کسب و کار بسیار کاهش می یابد. طرح های کسب و کار حاوی اطلاعات راهبردی برای تبدیل شدن به واقعیت هستند. طرح کسب و کار خود را با دقت طراحی کنید و از آن برای هدایت پیشرفت خود در آینده استفاده کنید. در غیر این صورت احتمال شکست کسب و کار شما بسیار بالا است.
فعالیت، اساس پیشرفت در کسب و کار شما است. شما باید کارهای مربوط به کسب و کار را انجام دهید. برخی از مالکان کسب و کار آن قدر درگیر فرآیند ها و فعالیت ها می شوند که قادر به تصمیم گیری نیستند. افراد دیگری هم هستند که آن قدر کمال گرا هستند که ایده ها را اجرا نمی کنند زیرا فکر می کنند به اندازه کافی خوب نیستند.
اگر شما یکی از این دو دسته هستید باید هرچه زودتر به فکر تغییر رویکرد باشید. زیر هیچ کدام از این دو حالت قابل قبول نیستند. پرداختن بیش از حد به فعالیت ها و عدم تخصیص زمان برای تصمیم گیری ها و ارزیابی ها باعث می شود که مانند دونده ای باشید که بدون داشتن هدف در حال دویدن است. فقط خودتان را خسته می کنید و در نهایت کسب و کار شما شکست می خورد.
اگر هم آن قدر کمال گرا باشید که تا زمانی که همه چیز از نظرتان عالی نباشد فعالیت نمی کنید، زمان خود را به مرور از دست می دهید و در حال هزینه برای هیچ هستید.
خلاصه اینکه، هر چیزی که شما را از حرکت به جلو باز دارد، شما را در مسیر شکست کسب و کار خردتان سوق می دهد. بالاخره یک جایی، یک زمانی می رسد که باید تصمیم بگیرید و ادامه دهید. بهتر است تصمیم بگیرید و دست به ریسک بزنید حتی اگر نتیجه آن اقدام چیزی نباشد که شما می خواهید.این فعالیت بسیار بهتر از این است که همواره روی گزینه های ممکن در حال فکر کردن باشید.
اگر می خواهید وارد دنیای کارآفرینی بشوید باید بدانید که در دنیای یک کارآفرینی جایی برای رضایت وجود ندارد. یعنی برای موفقیت باید همواره در حال جستجو برای راهکار ها و ایده های جدید باشید. ایده هایی که خدمت رسانی و فروش محصول را بهبود می دهند و باعث جذب مشتریان جدید و همچنین رضایت مشتریان کنونی می شوند.
اگر یادگیری را پشت گوش بیندازیم مگر اتفاق بدی می افتد؟ راستش را بخواهید بله! اگر شما خود را متعهد به یادگیری ندانید و بخشی از فعالیت های روزانه خود را به آن نپردازید. نمی توانید خود را با تغییرات بازار پویا تطابق دهید، یا از پس چالش های جدید بر بیایید. شاید فکر کنید که هر وقت تغییری یا چالشی پیش آمد به یادگیری می پردازم. البته که در آن زمان شما مجبور خواهید بود این کار را کنید، اما در عین حال ممکن است ضرر زیادی متحمل شوید.
اما اگر همواره در حال یاد گیری باشید، بسیاری از تغییرات و چالش ها را پیش از ظهور شناسایی می کنید و آماده مقابله با آن ها و استفاده حد اکثری از شرایط جدید هستید. این گونه شما می توانید در بازار رقابتی به حیات کسب و کار خود ادامه دهید.
کارآفرین ها از جدید ترین ترند ها و روندها آگاه و مدام در حال نوآوری هستند. پس اگر می خواهید از شکست کسب و کار خود دوری کنید باید به یادگیری و پیاده سازی فرآیندهایی بپردازید که اثربخشی اقدامات روزمره شما را افزایش می دهد. شما به عنوان مالک کسب و کارها با متعهد ساختن خود به یادگیری و نوآوری، خود را متعهد به موفقیت در تمام بخش های کسب و کار خود می کنید.
اگر به عنوان یک مالک کسب و کار به پیگیری مشتریان خود نپردازید، به شما به چشم فردی بی اعتنا، بی توجه و غیر حرفه ای نگاه می شود. و باور کنید که این چیزی نیست که شما می خواهید. عدم پیگیری مشتریان راهی بسیار مطمئن و قطعی برای شکست در کسب و کار است! با این کار مطمئن باشید که مشتریان خود را از دست می دهید و بازگشت مشتریان جدید نیز نخواهید داشت.
این پیگیری می تواند از پاسخ دادن به تماس های تلفنی و ایمیل ها گرفته تا ارائه محصولات یا خدمات به مشتری طبق وعده داده شده، باشد. هر چیزی که هست باید مطمئن شوید که این وظایف را به درستی و به موقع انجام داده اید.
پیگیری برای ایجاد روابط بلندمدت با مشتری یک مسئله اساسی است. این کار نه تنها نشان می دهد که شما به مشتریان خود احترام می گذارید، بلکه از نظر متخصصان کسب و کار به عنوان استانداردی برای برتری و جلوگیری از شکست کسب و کار است.
اگر واقعاً می خواهید از شکست در کسب و کار خود دوری کنید، پیوستگی در فعالیت ها یکی از مهم ترین رفتار هایی است که باید آن را در خود پرورش دهید. به قول معروف "رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود"، شما باید بتوانید در بلندمدت به کسب و کار خود متعهد بمانید، زیرا پایه گذاری کسب و کار شما کاری زمان بر است. شما باید فعالیت کنید. استقامت یکی از ویژگی های هر کارآفرین موفق است.
هر روز، خود را متعهد به انجام یک اقدام کنید که باعث افزایش وجهه یا اعتبار شما می شود. از اینکه این گام های کوچک با چه سرعتی به موفقیت های بسیار بزرگ تری تبدیل می شوند شگفت زده خواهید شد. و اگر چنین نباشد مطمئن باشید خود را به سمت شکست کسب و کار می برید.
شکست در کسب و کار می تواند برای شما ناراحت کننده باشد، آخرین چیزی که به عنوان یک کار آفرین می خواهید با آن مواجه شوید. اما شکست کسب و کار امری اتفاقی نیست. شاید اغراق نباشد اگر بگویم برای شکست خوردن باید خیلی خوب اشتباهات را انجام دهید! درست است، کسب و کار های بسیاری به خاطر عدم آگاهی، اقدام صحیح و برنامه ریزی درست مالکان با شکست مواجه می شوند.
در این مقاله ما به شما مجموعه ای از دلایل رایج منجر به شکست در کسب و کار را ارائه دادیم. از عدم وجود بازارهای اختصاصی گرفته و توجه نکردن به مشتریان تا تعهد و فعالیت ضعیف مالکان کسب و کار.
چیزی که شما باید انجام دهید ساده است، این اشتباهات را به هیچ وجه تکرار نکنید! در این صورت است که شما قادر خواهید بود با موفقیت به کسب و کار خود ادامه دهید. اگر تا حالا این اشتباهات را کرده اید، تغییر رویه دهید. جلوی ضرر را هر وقت بگیرید منفعت است!
1- طرح کسب و کار چیست؟
طرح کسب و کار سند مکتوب و رسمی است و لازمه راه اندازی و توسعه آن است. این طرح حاوی اهداف یک کسب و کار، روش های دستیابی به آن اهداف و چارچوب زمانی برای دستیابی به اهداف است.
2- چشم انداز در کسب و کار به چه معناست؟
چشم انداز تصویر واضحی از آن چیزی است که می خواهید کسب و کارتان در زمان مشخص در آینده باشد. داشتن چشم انداز به کسب و کار شما جهت دهی و تمرکز می دهد و می تواند شما را از مسیر شکست در کسب و کار نجات دهد.
3- بازگشت مشتری یعنی چه؟
حفظ و بازگشت مشتری یعنی کسی که قبلاً یک بار محصولات یا خدمات شما را خریده، برای خرید دیگری برگشته است. هدف هر کسب و کاری این است که مشتریان اولیه را به مشتریان بازگشتی تبدیل کند.