می نویسم تا رها شوم...
یک نفس دلخوری«2»
هر زمان که نگاهم به مچ دستانم قفل میشود
از خودم دلگیر می شوم
نمیدانستم جای خالی یک دستبند می تواند تا این حد نفس گیر باشد
در حال و هوای بی رحم دل بریدن ها
خودم را غرق اجبار بی رحمانه ای کردم
تا هدیه ای را ببخشم که در مچ دستانم به یادگار نشانده بودی
شاید برایت عجیب باشد
چگونه میتوانم تا این حد با خودم بی رحم باشم؟!
اما من هر وقت از تو بی نهایت دلخور می شوم
خودم را شکنجه میکنم
ف.مهدی زاده(رها)
مطلبی دیگر از این نویسنده
چند خط دیوانگی برای تو «1»
مطلبی دیگر در همین موضوع
کپیرایتینگ شما افتضاح است! راهحلش اینجاست
بر اساس علایق شما
هوای شهر آلوده؛ پنآه بگیرید+ پادکست ۵