آیا برای شما هم پیش آمده است که در میانهی یک بحث جدی یا زمانی که میخواهید از حق خودتان دفاع کنید، بغض گلویتان را بگیرد و اشکها ناخواسته جاری شوند؟ شاید در آن لحظه، احساس کردهاید این واکنش از شما فردی آسیبپذیر و ضعیف نشان میدهد، اما حقیقت این است که گریه در چنین شرایطی، واکنشی طبیعی و پیچیده است که ریشه در عملکرد مغز و روان ما دارد.
در این متن، به بررسی این پدیده از منظر روانشناسی میپردازیم. چرا هنگام خشم، اشک به سراغمان میآید؟ آیا این نشانهی ضعف است یا واکنشی عمیقتر و معنادارتر در روان انسان؟
گریه و خشم هر دو واکنشهایی طبیعی به احساسات شدید هستند. برای درک این ارتباط، باید نگاهی به مغز و سیستم عصبی بیندازیم:
آمیگدال، بخشی از مغز است که مسئول پردازش احساسات شدید، از جمله خشم و ترس، است. وقتی در موقعیتی قرار میگیرید که احساس میکنید باید از خودتان دفاع کنید، آمیگدال بهسرعت فعال میشود و واکنش «جنگ یا گریز» را تحریک میکند. اما اگر این موقعیت با احساسات پیچیدهتری مانند ناامیدی، غم، یا آسیبپذیری همراه باشد، گریه بهعنوان راهی برای تخلیهی این تنشها ظاهر میشود.
خشم اغلب با فعال شدن سیستم عصبی سمپاتیک همراه است که بدن را برای واکنش آماده میکند: ضربان قلب افزایش مییابد، نفسها کوتاهتر میشوند و بدن در حالت تنش قرار میگیرد. اما گریه به سیستم عصبی پاراسمپاتیک مربوط میشود که هدف آن بازگرداندن بدن به حالت آرامش است. این تضاد میتواند به شکل گریه در اوج خشم ظاهر شود، بهویژه اگر احساس کنید نمیتوانید بهطور مؤثری خشم خود را ابراز کنید.
زمانی که برای دفاع از حق خودتان خشمگین میشوید، ممکن است خاطرات ناخوشایند گذشته نیز در ذهن شما فعال شوند. این خاطرات میتوانند احساساتی مانند بیعدالتی یا ضعف را تشدید کنند و باعث شوند که بدن به گریه واکنش نشان دهد.
بر خلاف باور عمومی، گریه هنگام خشم لزوماً نشانهی ضعف نیست. در واقع، این واکنش میتواند بازتابی از پیچیدگیهای روانی و عاطفی شما باشد:
بسیاری از ما بهدلیل فشارهای اجتماعی یا تربیتی یاد گرفتهایم که احساسات خود را سرکوب کنیم. وقتی در لحظهای حساس مانند دفاع از حق خود قرار میگیریم، این احساسات ممکن است به شکل گریه فوران کنند. درواقع اشکها زندان احساسات را میشکنند. این نشاندهندهی آزاد شدن هیجانات سرکوبشده است، نه ضعف. تسکینی برای خشمهای فروخورده.
گریه یک مکانیزم طبیعی برای کاهش تنش است. تحقیقات نشان دادهاند که اشکهایی که در واکنش به احساسات شدید ریخته میشوند، حاوی هورمونهای استرس مانند کورتیزول هستند. با گریه کردن، بدن شما این هورمونها را دفع میکند و با کمک این قطرات شفاف، احساس آرامش بیشتری پیدا میکنید.
گریه، نوعی پیام غیرکلامی است که به دیگران نشان میدهد شما دردی عمیقتر از خشم تجربه میکنید. این واکنش مانند یک دعوت، میتواند باعث شود دیگران با شما همدلی بیشتری داشته باشند.
تفاوت افراد در گریه کردن هنگام خشم به عوامل مختلفی بستگی دارد:
وقتی بیولوژی، اشکهای شما را فرماندهی میکند.
برخی افراد به دلیل ساختار مغزی یا حساسیتهای زیستی، بیشتر مستعد گریه کردن هستند.
آیا اشکهایتان بازتاب فرهنگی است که در آن بزرگ شدهاید؟
در برخی خانوادهها یا فرهنگها، ابراز احساسات پذیرفتهتر است. افرادی که در چنین محیطهایی بزرگ شدهاند، راحتتر گریه میکنند.
چگونه زخمهای گذشته، در دریای چشمان ما میخروشند؟
کسانی که در گذشته تجربههای دردناک یا بیعدالتیهای مکرر داشتهاند، ممکن است حساسیت بیشتری نسبت به موقعیتهای مشابه داشته باشند.
اگر گریه در زمان خشم باعث میشود احساس ضعف کنید یا پیام شما بهدرستی منتقل نشود، میتوانید از تکنیکهای زیر برای مدیریت آن استفاده کنید:
1. شناخت احساسات: قبل از اینکه خشم به گریه تبدیل شود، احساسات خود را بشناسید و به آنها اسم و نام بدهید (مثل «من عصبانی هستم»). این کار میتواند کمک کند تا بهتر روی احساسات خود کنترل داشته باشید.
2. هنر نفس کشیدن: وقتی متوجه میشوید که گریه در حال نزدیک شدن است، چند نفس عمیق بکشید. این کار سیستم عصبی شما را آرام میکند.
3. تمرکز بر هدف نه احساسات: بهجای تمرکز بر احساسات، روی چیزی که میخواهید به آن برسید تمرکز کنید. این کار میتواند به شما کمک کند احساسات را بهتر مدیریت کنید.
4. تمرین بیان احساسات: یاد بگیرید احساسات خود را در موقعیتهای کمتنشتر ابراز کنید تا در موقعیتهای دشوارتر کنترل بیشتری داشته باشید.
گریه هنگام خشم، واکنشی انسانی و پیچیده است که به مغز و روان ما گره خورده است. این اشکها نهتنها راهی برای تخلیهی احساسات سرکوبشده و کاهش تنش هستند، بلکه نشانهای از قدرت عاطفی ما نیز به شمار میآیند. یادگیری مدیریت این واکنش، نه برای سرکوب آن، بلکه برای هدایت بهتر احساسات میتواند به ما کمک کند تا در لحظات حساس قویتر عمل کنیم.
به عنوان یک گریهکن قهار که مسافر سفر سلامت روان و در تلاش برای هدایت احساسات است، امیدوارم دفعهی بعد که هنگام دفاع از حق خودتان اشک ریختید، به جای احساس ضعف، آن را بهعنوان نشانهای از عمق و انسانیت خود بپذیرید.
منابع:
1. Gross, J. J. (2013). Emotion regulation: Conceptual and empirical foundations.
2. Lazarus, R. S. (1991). Emotion and Adaptation.
3. Bowlby, J. (1980). Attachment and Loss.
4. Articles from APA (American Psychological Association): https://www.apa.org