تحول دیجیتال بر مدل های کسب و کار همچنین بر بسیاری از مدلهای تجاری سنتی تأثیر گذاشته است. اینها به لطف ظهور غولهای آنلاین مانند آمازون و گوگل، بازیکنان داخلی دیجیتالی مانند AirB’n’B، Expedia و Netflix و سرمایهگذاری سنگین رهبران صنعت مانند Walmart و Tesco به سرعت تکامل یافتهاند.
شرکتهایی مانند اینها و هزاران شرکت دیگر، مدلهای کسبوکار تثبیتشده و فناوری یکپارچه را به روشهایی انتخاب کردهاند که نوآوری را هدایت میکنند و انواع جدیدی از تجربه مشتری را با تمرکز بر راحتی، ارزش و کارایی ایجاد میکنند.
در همان زمان، مدلهای کسبوکار بومی دیجیتالی جدیدی مانند فریمیوم و نرمافزار بهعنوان سرویس ظهور کردهاند. این مقاله بر روشهایی تمرکز میکند که مدلهای کسبوکار «سنتی» تکامل یافتهاند و مدلهای جدیدی پدیدار شدهاند که فرصتهای جدیدی را ایجاد میکنند اما چالشهای جدیدی را ایجاد میکنند.
یک توضیح ساده این است که مدل کسب و کار چارچوبی استراتژیک است که توسط یک شرکت به منظور ایجاد ارزش از طریق ارائه محصولات و خدمات خود اجرا می شود. کسبوکارها با ایجاد مدلهای کسبوکار جدید و منحصر به فرد یا اصلاح مدلهای موجود برای ایجاد جریانهای درآمد، توسعه عملیات کارآمد و ایجاد روابط با مشتریان خود شکوفا میشوند.
به عنوان مثال، مشاغل تولیدی محصولاتی را از مواد خام تولید می کنند، آنها را بین خرده فروشان و مشتریان توزیع می کنند و از فروش درآمد کسب می کنند. این مدل شامل گام هایی است که برای افزایش کارایی در سراسر عملیات تولید و توزیع و ایجاد تقاضا برای محصولات خود از طریق بازاریابی انجام می شود.
با استفاده از فناوریهای نوظهور، کسبوکارها میتوانند عناصر مدل را برای افزایش مقدار ارزش تولید شده، کاهش هزینههای متحملشده توسط عملیات و فرآیندها، و حتی ایجاد محصولات و خدمات جدید با نیازهای متغیر مشتریان خود اصلاح کنند.
این مدل شامل فروش محصولات، یا به مصرف کننده نهایی یا به صورت عمده (عمده فروشی) به خرده فروش دیگری است که آنها را بفروشد. این شامل خردهفروشان سنتی «آجر و ملات» است که فروشگاههای فیزیکی را اداره میکنند، کسبوکارهای تجارت الکترونیکی که به صورت آنلاین فعالیت میکنند، و بسیاری از مدلهای تجاری ترکیبی که در طیف بین آنها وجود دارد.
تحول دیجیتال در 20 سال گذشته تأثیر شگرفی بر خردهفروشی داشته است و افزایش محبوبیت تجارت الکترونیک بهترین نمونه از آن است. خرده فروشان بومی آنلاین (مانند آمازون، eBay یا Alibaba، به عنوان مثال) هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل را به کار می گیرند تا مشتریان را با توصیه های شخصی و تجارب خرید، و همچنین قیمت گذاری هوشمند و تدارکات هوشمند هدف قرار دهند.
در نتیجه، خردهفروشان سنتی مانند والمارت و تسکو سرمایهگذاری زیادی در استفاده از فناوریهای دیجیتال برای بهبود تجربیات مشتری، سادهسازی عملیات زنجیره تامین خود و ایجاد خدمات مشتری همهکانالی انجام دادهاند.
چالشها شامل نیاز روزافزون کسبوکارها برای رسیدگی به حجم زیادی از دادههای حساس مشتری، از جمله دادههای شخصی و اطلاعات مربوط به عادتهای خرید و امور مالی ما است. این امر چالش هایی را در مورد رعایت مقررات، حریم خصوصی داده ها و امنیت ایجاد می کند.
همانطور که در مقدمه توضیح داده شد، این شامل خرید مواد خام و ایجاد محصولات یا اجزای نهایی برای محصولاتی است که توسط دیگران در طول زنجیره ایجاد می شود.
این مدل سنتی دیگری است که برای هزاران سال وجود داشته است، اما اکنون با ظهور بسیاری از فناوریهای دگرگونکننده جدید به سرعت در حال تغییر است. اینها عبارتند از اینترنت اشیا (فعال کردن کارخانه های هوشمند و تعمیر و نگهداری پیش بینی شده)، فناوری رباتیک و چاپ سه بعدی (گاهی اوقات به عنوان تولید افزودنی شناخته می شود).
برخی از بزرگترین چالشها در اینجا شامل سرمایهگذاریهای بزرگی است که شرکتها باید در اطراف زیرساختها انجام دهند تا سود ببرند. همچنین چالشهایی در مورد آموزش یا استخدام وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که افراد دارای مهارتهای مناسب برای پیادهسازی و اجرای این فناوریها هستند. علاوه بر این، نیاز به بررسی پیامدهای اخلاقی و قانونی استقرار اتوماسیون در مقیاس بزرگ در مشاغل تولیدی، به ویژه با توجه به تأثیری که می تواند بر نیروی انسانی داشته باشد، وجود دارد.
اینها مشاغلی هستند که خدمات را به جای محصولات ارائه می دهند - از خدمات حرفه ای مانند حسابداری، امور مالی و حقوقی گرفته تا مهمان نوازی، مراقبت های بهداشتی، مسافرت و گردشگری، رویدادها و خدمات شخصی مانند آرایشگری و آموزش شخصی. مدلهای کسبوکار جدیدتر در این دسته شامل ارائههای نرمافزار بهعنوان سرویس مانند Microsoft 365 و خدمات اشتراک سرگرمی مانند Netflix و Spotify میشوند.
تحول دیجیتال بسیاری از کسبوکارها را که قبلاً به دلیل تولید محصولات شناخته شده بودند، قادر میسازد تا به یک تحویل مبتنی بر خدمات تبدیل شوند. قابل توجه، این شامل فروشندگان نرم افزار همانطور که در بالا ذکر شد، اما همچنین تولید کنندگان خودرو از جمله Volvo و Porsche، تولید کنندگان لوازم خانگی مانند Nespresso و دستگاه های تناسب اندام مانند Peloton و Fitbit نیز می شود.
این به کسبوکارها اجازه میدهد تا به جای تکیه بر پرداختهای یکباره، جریانهای درآمدی قابل پیشبینی و تکراری ایجاد کنند و در عین حال تجربیات جدیدی را برای مشتری ارائه دهند، مانند دریافت ارتقاء محصولات و مدلهای جدید در حین عرضه. کسبوکارهایی که این نوع خدمات اشتراک را ارائه میکنند.
همچنین سازمانهای خدمات حرفهای مانند بانکها، حسابداران و شرکتهای حقوقی - میتوانند از دادهها، هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل برای درک نحوه استفاده و تعامل مشتریان با خدماتشان، پیشبینی و جلوگیری از ریزش مشتری و شخصیسازی پیشنهادات خود استفاده کنند.
در مقیاس یک چالش کلیدی در اینجا این است که رفتار مشتری سریعتر تغییر می کند و حفظ وفاداری در عصر دیجیتال دشوارتر است. به هر حال، تعویض ارائه دهندگان یا کاوش پیشنهادهای جدید تنها با یک ضربه روی صفحه یا کلیک ماوس فاصله دارد. برای مقابله با این امر، ارائه دهندگان خدمات برای ارائه سطوح بالاتر خدمات به مشتری، و همچنین برای ایجاد طرح های پاداش و وفاداری برای ایجاد روابط "چسبنده" با یکدیگر رقابت می کنند.
با افزایش تاثیر تحول دیجیتال، ما به طور فزاینده ای اثرات آن را در ظهور مدل های کسب و کار جدیدتر، از جمله کسب و کارهای فریمیوم، تبلیغاتی و سرمایه گذاری جمعی خواهیم دید. مدلهای Freemium - که در آن نسخه اصلی یک سرویس یا محصول به صورت رایگان ارائه میشود در حالی که ویژگیهای پیشرفتهتر برای مشترکین محفوظ است - میتوانند برای ایجاد تجربیات شخصیتر اصلاح شوند. کسبوکارهایی که از تبلیغات پشتیبانی میکنند، از تبلیغات هدفمندتر و همچنین پیامهای شخصیشدهتر بهرهمند خواهند شد.
همه کسبوکارها میتوانند استراتژیهای قیمتگذاری خود را بهتر بهینه کنند، سطوح مختلف خدمات و پشتیبانی را در پاسخ به تغییرات جمعیتی و تغییر عادتهای خرج کردن مشتریان خود ارائه دهند.در عین حال، نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی، تغییرات در الزامات مقرراتی و انطباق و تأثیر فزاینده جرایم سایبری بر مشاغل چالشهای مداوم خواهند بود.
هر مدلی که یک کسب و کار اتخاذ کند، ضروری است که این چالش ها شناخته شوند. این بدان معنی است که پیش بینی و واکنش به آنها باید به یک ستون اصلی استراتژی تجاری تبدیل شود.برای همه کسبوکارها بهطور فزایندهای مهم میشود که انگیزه تغییر و رشد را با نیاز به در نظر گرفتن مسئولیتهای اخلاقی و نظارتی متعادل کنند. بحران مداوم مهارت در فناوری احتمالاً موانع بیشتری ایجاد می کند، به این معنی که سرمایه گذاری در ارتقاء مهارت و آموزش نیز حیاتی است.
با این حال، در نهایت، میتوان انتظار داشت که با افزایش سرعت توسعه فناوری، شاهد تکامل مدلهای کسبوکار باشیم. این امر مستلزم آن است که رهبران ذهنیت آگاهی، آموزش و نوآوری مستمر را اتخاذ کنند. پذیرفتن این تغییرات در عین درک خطرات و چالشهایی که آنها ایجاد میکنند، کلید پیشرفت است، مهم نیست که چه تحولاتی در گوشه بعدی وجود دارد.