مجمع جهانی اقتصاد با مطالعه و مصاحبه با ۳۵۰ مدیر ارشد نُه صنعت در پانزده کشور توسعه یافته دنیا به نتایج جالبی درباره ۱۰ مهارت برتری انسان موفق رسیدهاند.
مسئله با مشکل تفاوت دارد، که در زندگی روزمره بسته به نوع مسأله (ساده یا پیچیده) نیاز است.
گرچه طراحی و ساختارگرایی به روند حل مسأله کمک میکند اما تصمیمگیریهای به موقع در موقعیت، میزان موفقیت را بیشتر خواهد کرد که شامل:
شناسایی مسأله
ساختن تصویری واقعی و شفاف از آن
پیدا کردن راه حل مناسب تصمیم گیری
اجرا و بررسی و آنالیز بازخوردها است.
این مفهوم از ۲۵۰۰سال پیش هم بوده است
ما با این نوع مهارت، توانایی این را داریم که ارتباط منطقی بین ایدهها را درک کنیم و قدرت تشخیص و ارزیابی را داشته باشیم.
خودمان قدرت بیان عقاید و نظرات خود را داشته باشیم، این مهارت باعث پیشرفت مهارتهای زبانی و کلامی، خلاقیت و… میشود.
که احتمالاً همه دوستان با آن آشنا باشند.
خلاقیت و نوآوری در واقع تبدیل یک ایده یا تصویر جدید به یک واقعیت است.
توانایی دید و درک جهان به روشی جدید برای پیدا کردن الگوهای مخفی و نادیده شده است.
البته خلاقیت و نوآوری دو روند دارد. تفکر و تولید.
اگر ایده یا تفکر جدید داشته باشید ولی نتوانید آن را عملی کنید میتوان گفت خلاقیتی ندارید.
اشاره به نقشپذیری به عنوان یک رویه در تربیت افراد یا انگیزه دار کردن آنها برای بهبود و اجرایی کاراتر است. که سختترین و مهمترین نقش در بحثهای مدیریتی و رهبری است.
این مهارت شامل توانایی سازماندهی کار خود و پیوند آن با دیگران است و توجه به فعالیتهای مختلف به طور همزمان دارد.
البته با اولویتبندی و تفویض اولویتها و ترتیبها در صورت لزوم بنا به شرایط محیطی، شرایط اقتصادی و شرایط بازار مورد نظر
این مهارت که از مهمترین مهارتها در دنیای امروز بشمار میآید:
اشاره به توانایی شخص برای کنترل احساسات و استفاده از آن برای بالا بردن قدرت تفکر و اندیشه و تصمیمگیری است.
افرادی با هوش هیجانی بالاتر در تشکیل و حفظ روابط بین فردی و گروهی بهتر و کارا عمل میکنند. و دایره ارتباطات سبز بیشتری هستند.
قضاوت الزاماً بد نیست، این میشود داوری بدون اطلاعات درست که بد است.
در این مهارت فرد برای حل مشکلات از بین چند گزینه امکانپذیر و یا ممکن یک گزینه را انتخاب میکند. مسأله ای که واضح و مشخص است خطرپذیری و قبول آن از طرف فرد است.
این مهارت یک جزء کلیدی از مهارتهای مدیریت محسوب میشود.
که به توانایی و تمایل به پیشبینی، تشخیص و رفع نیاز دیگران گفته میشود. افراد دارای این مهارت در فراهم آوردن رضایت افراد و در دسترس و تمرکز افراد اطراف خود تلاش میکنند.
مذاکره یعنی بردن مناقشه و مجادله
به سمت مفاهمه و مصلحت
مذاکره در دو حالت پیش میآید:
جلوگیری از تعارضات و بحرانهای جدید
حل کردن مسئله ها و مشکلات قبلی
روشی است که افراد آن را برای حل و فصل اختلافات به کار میگیرند.
در این روش افراد برای درک مسأله و رسیدن به بهترین نتیجه ممکن تلاش میکنند.
در مذاکره افراد به دنبال منافع متقابل و حفظ یک رابطه کلیدی برای نتیجهای موفقیتآمیزانه هستند.
توانایی ذهن است برای سوئیچ بین تفکر در دو مفهموم متفاوت یا به عبارتی تفکر در مورد مفاهیم متعدد به طور همزمان با در نظر گرفتن جنبههای مختلف فکر