تولید در یک کشور توسط ابزارهای مختلفی اندازهگیری میشود و تحلیل و بررسی نتایج بدست آمده کمک شایانی در راستای بازنگری به سیاستهای اقتصادی برای پیشرفت در زمینههای مختلف تولیدی و اقتصادی میشود.
کارشناسان در حوزه اقتصاد شاخصها، واژهها و مفاهیم گوناگونی را تعریف کردهاند که بین کشورهای مختلف یکسان بوده تا سنجش معیارها هماهنگ صورت گیرد. یکی از این مفاهیم ارائه شده عبارت " تولید ناخالص داخلی " یا به اختصار GDP (Gross Domestic Product) است.
این شاخص مهمترین پارامتر در ارزیابیهای اقتصاد کلان بوده و تحلیل این شاخص یک زندگی استاندارد در بازههای اقتصادی را مشخص میکند به همین دلیل به عنوان با اهمیتترین پارامتر برای سنجش مردم یک کشور در نظر گرفته میشود.
به طور جامع GDP ارزش پولی تمام کالا و خدمات تولید شده در داخل یک کشور در بازه زمانی مشخص است. محصولات در یک پروسه تولید مراحل مختلفی را برای تبدیل شدن به تقاضای بازار سپری میکنند و برای برآورد محصول مورد نظر باید آنچه را که به عنوان خروجی نهایی ایجاد میشود را برای تحلیل ارزش بازار در نظر گرفت چرا که در نظر گرفتن ارزش در هر یک از مراحل نتیجهی حاصل را بیش از ارزش واقعی در اقتصاد بیان خواهد کرد.
مطالعه مقاله آشنایی با کنترل کیفیت و مزایای آن را از دست ندهید!
روشهای اندازه گیری GDP را حسابداری درآمد ملی میگویند؛ برای محاسبه این شاخص از جریان دایرهوار درآمد و هزینه استفاده میشود. در هر دوره زمانی در جریانهای درآمد و هزینه مبالغی وارد یا خارج میشوند که به انها تزریق یا نشتی میگویند.
در یک دوره زمانی یکساله با در نظر گرفتن نشتها تزریقها طرف مخارج کل جریان دوری درآمد، برابر طرف درآمد کل است که بر این اساس GDP از روش مخارج، درآمد و تولید محاسبه میشود.
در یک دوره زمانی مشخص مخارجی که صرف خرید کالاها و خدمات میشود، ارزش تولید کالاها و خدمات خریداری شده را نشان داده و کل درآمدهای عوامل تولید به کار گرفته شده روش دیگری برای محاسبه ارزش تولید است. به همین علت هر سه روش گفته شده یک جواب را برای تولید ناخالص داخلی بدست میآورند.
در این روش ارزش پولی کالا و خدمات نهایی تولید شده در یک کشور طی یک بازه زمانی مشخص با هم جمع میشوند؛ برای محاسبه GDP از این روش میتوان با محاسبه ارزش افزوده در هر یک از مراحل تولید به جواب نهایی رسید. ارزش افزوده هم از تفاضل بین ارزش کالا و خدمات فروخته شده توسط یک بنگاه اقتصادی، هزینه مواد خام و واسطهای به کار گرفته شده در فرآیند تولید بدست میآید.
مطابق با این روش درآمدهای بدست آمده به وسیله عوامل تولید مانند: کار، سرمایه، دارایی و کارفرما که شامل مزد و حقوق، بهره، اجاره و سود است، با یکدیگر جمع میشوند.
مزد و حقوق شامل همهی درآمدهای ناشی از کار است؛ بهره شامل پرداختها در مقابل استفاده از سرمایه پولی در یک سال است. اجاره هم درآمدهای مالکین با در اختیار قرار دادن زمین و ساختمان به بنگاهها، دریافت میشود.
در روش درآمد سهم عوامل تولید از GDP مشخص شده که نام دیگر این روش را به روش توزیع هم میشناسند. چنانچه سهم عامل کار از تولید ناخالص داخلی افزایش پیدا کند، در آن صورت توزیع درآمد در جامعه متناسب میشود.
از مجموع درآمدهای عوامل تولید ارزش درآمد ملی بدست میآید که برای رسیدن به GDP باید دو تعدیل در درآمد ملی انجام شود؛ یکی تمایز بین اصلاح ناخالص و خالص و دیگری تمایز بین قیمت بازار و قیمت عوامل.
مقاله پیشنهادی: عارضه یابی | حذف موانع رشد سازمان
اگر هزینههایی را که خانوارها، بنگاهها و دولت صرف خرید کالاها و خدمات با هم میکنند را جمع کنیم و هزینههایی را که خانوارها صرف خرید کالاها و خدمات میکنند مصرف مینامیم. مخارج مصرفی خانوارها شامل سه دسته کالاهای مصرفی با دوام، کالاهای مصرفی بی دوام و خدمات است.
برای استقاده از روش مخارج به سرمایهگذاری ناخالص نیاز داریم که از طریق سرمایهگذاری ثابت و سرمایهگذاری در گردش بدست میآید. در صورتی که استهلاک را از این پارامتر کسر کنیم سرمایهگذاری خالص و به دنبال آن تولید ناخالص داخلی بدست میآید.
در حالت ایدهآل استفاده از هر سه روش برای محاسبه تولید ناخالص داخلی باید جواب یکسانی ارائه دهد اما بدلیل برخی از اشتباهات که به آنها اشتباهات آماری گفته میشود جوابها یکسان بدست نمیآیند.
برای رسیده به حالتی ایدهآل از تولید ناخالص داخلی باید در درآمدها و هزینههایی که به اقتصاد در یک کشور تحمیل میشود توجه داشت و همواره آنها را مورد تحلیل و بررسی قرار داد تا رفاه اقتصادی در یک کشور پدیدار شود.
تولید شده در گروه تولید محتوای هلدینگ کاسپین | نویسنده: سیده فاطمه حوائجی