همه چیز توی یه شب پاییزی و از یک کیوی شروع شد، به محض نوش جان کردن اون کیوی که از شدت رسیده بودن کاملا له شده بود ، سوزش عجیبی سمت راست زبونم و در ناحیه زیرین حس کردم . هر چی آب خوردم فایده نداشت. در نهایت زیر زبانم را در آینه دیدم و متوجه تغییر رنگ در قسمتی کوچک شدم.
شنیده بودم که رب انار برای دهان و لثه خیلی خوب است. چند روزی رو با رب انار سر کردم اما در نهایت خوب نشد.
بالاخره به یک دکتر بی ربط مراجعه کردم و داستان من از اینجا کمی جدیتر شد، اون دکتر محترم تعدادی دارو تجویز کرد و در نهایت گفت اگر تا دو هفته زخمم خوب نشد باید احتمالا نمونه بدم. اما خب من از نمونه دادن خوشم نمیومد. داروها اثر نکرد و من هم کمی درگیر بودم و به جای دو هفته، یک ماه بعد به دکترم مراجعه کردم. راستی یادم رفت بگم که دکتر متخصص داخلی بود.( به خاطر همین در اول گفتم دکتر بی ربط.)
خلاصه که دکتر برام معرفی نامه نوشت و من رو به دکتر مرتبط واگذار کرد. یه دکتر گوش حلق بینی مرتبط و به نام و البته پیر!
بعد از اینکه یه دوره درمانی با دارو با این دکتر به نام و پیر پیش بردم به تعطیلات عید خوردیم. بعد از عید وقتی که دید خوب نشدم، بهم گفت باید بریم اتاق عمل و نمونه برداری انجام بشه. اردیبهشت ماه امسال به اتاق عمل رفتم و جواب نمونه برداری اومد.
جواب نشان دهنده این بود که مورد مشکوک به سرطان است. بله، سرطان زبان ...
دکتر بهم گفت جای نگرانی نیست، باید چند ماه زیر نظر باشم و ببینیم چی میشه. اینجا بود که من یکم حساس شدم و به خودم گفتم که بهتره با دکترهای دیگه هم مشورت کنم. با پرس و جو با دکتری آشنا شدم که جراح خوبی توی موضوع گوش و حلق و بینی بود. اما متاسفانه بسیار عاشق پول و کمی بیادب بود و هم بیاهمیت نسبت به دغدغههای بیمار.
به توصیه خودش من رو برد اتاق عمل و کل اون قسمتی رو که مشکوک به سرطان بود، به طور کامل برداشت و دوباره اون قسمت زبان برای پاتولوژی ارسال شد تا مشخص شود آیا سرطانی هست یا خیر.
بالاخره جواب اومد... بله موضوع جدیتر بود. اون ناحیه کاملا سرطانی بود و من وارد فصل جدیدی از زندگیم شدم.
بهم صریح و بدون هیچ رحمی گفت باید نصف زبونم و حتی شاید کلش را بردارم. همینطور باید غدد لنفاوی سمت راست و چپ گردنم را هم بردارم و هنوز حرفش کامل تموم نشده بود که اعلام کرد مبلغ هنگفتی هم برای این عمل میگیرد.
حالا موضوع هزینه عملش نبود، موضوع این بود که به هیچ طریق راضی نمیشد که کمتر از نصف زبان را قطع کند. حتی راههای دیگهای هم پیشنهاد نمیداد.
اون شب رو با افکار شلخته به صبح رسوندم، سعی کردم به خودم مسلط باشم و واقعا موفق هم بودم. در تمام اتفاقاتی که بعدا برام افتاد یک لحظه هم خودم رو نباختم و تا تهش پیش رفتم.
یهجورایی خودم رو آماده کرده بودم که نصف زبونم و حتی در صورت نیاز کل زبونم را قطع کنم که دقیقا فردای همون روز یکی از دوستانم یه روش جراحی رو بهم معرفی کرد. روش mohs ...
ظاهرا هدف از این روش جراحی این هستش که به بافت سالم آسیب زده نشود و بررسی میکروسکوپی رو ناحیه های آلوده انجام میشود. میزان موفقیت این مدل عمل حدود ۹۷ درصد بود.
با هر دکتر گوش حلق و بینی که مشورت میکردم این روش رو توصیه نمیکردند. چرا ؟؟؟ چون چند دهه است دارن به همین روش قدیمی و اثبات شده پیش میرن و زحمت بروزرسانی به خودشون رو نمیدهند.
با چند تا از دوستانم که خارج از کشور بودند و آشنایانی در بیمارستان داشتند مشورت کردم و جالبه که شدیدا از روش mohs استقبال کردند و کاملا توصیه شده بود.
با پرس و جو متوجه شدم دکترهای خوبی هستند که توی ایران این روش جراحی را انجام میدهند و موردهای موفق زیادی در زمینه سرطان زبان داشتند. حتی تونستم با دو مورد از مریضهایی که قبلا این روش رو تست کرده بودند صحبت کنم و کاملا خیالم راحت شد.
در نهایت به این جراحی تن دادم و خودم شخصا از نتیجه کار به شدت راضی بودم. نه اختلالی در حرف زدنم به وجود اومد و نه حتی قسمت زیادی از زبانم قطع شد. میتونم بگم بسیار جزئی بود و این خیلی خوب بود .
بعد از اینکه به طور کامل زبانم از هر گونه عامل سرطانی پاک شد، دکتری که برام عمل mohs را انجام داد معرفینامهای برای یک دکتر مجرب در زمینه گوش و حلق و بینی داد و من برای برداشتن لنف راست و چپ مراجعه کردم که این کار در نهایت انجام شد.
باید اضافه کنم هر مرحله دردها و دردسر های خودش را داشت، اما خب با صبر کردن و روحیه داشتن میشه از هر مرحله رد شد.
در نهایت با بررسی غدد لنفاوی توسط پاتولوژی مشخص شد که نیازی به پرتو درمانی نیست، چون این مورد بسیار مهم هستش، اگر غدد لنفاوی درگیر شده باشند و پارامترهای دیگری هم نشان دهنده این باشه که امکان برگشت سریع سرطان و خطر متاستاز هست، باید با پرتو درمانی جلوی این موضوع را گرفت.
الان که در حال نوشتن این نوشته هستم کاملا پاکم و تا آخر عمرم باید چند ماه به چند ماه آزمایش بدم که اگر دوباره اتفاقی افتاد، بتوان زود درمانش کرد.
من نه سیگار و نه پیپ میکشم، ظاهرا کسایی که استعمال دخانیات دارند بیشتر در معرض سرطان دهان هستند اما در بررسی متوجه شدم مشکل من از یک دندون تیز شروع شد.
به عنوان جمع بندی میتونم بگم از علل شایع سرطان زبان اینها هستند:
سیگار، قلیان، پیپ، مشروبات الکلی، ایمپلنت و پروتز دندان
امیدوارم هیچ کس دچار این مشکل نشه، قصدم از نوشتن این نوشته این بود که اگر کسی به سرطان زبان مبتلا شد و در اینترنت جستجو کرد و با نوشته من روبرو شد، نصف زبان یا کل زبانش رو از دست نده و حداقل با روش mohs میزان تخریب کمتری رو تجربه کنه و مهمتر اینکه موقع تشخیص یه بیماری نذاریم استرس به ما غلبه کنه و بخوایم سریع رفعش کنیم، با دکترهای دیگه ای هم مشورت کنیم شاید راه های بهتری برای درمان وجود داشته باشه چرا که علم هرروز درحال پیشرفته.