کار رو تموم کن، حتی به غلط!
در زمینه هدف گذاری باورهای مختلفی داریم.
میخوام یکی از باورهای شایع بین همه مون رو نقل کنم:
«من آدم ناتوانی هستم و نمیتونم کارهام رو به سرانجام برسونم».
شاید شما هم این باور رو دارید یا تو برهه هایی از زندگی دچارش شدید.
اما آیا واقعا ما این طوری هستیم که میگیم؟
نه لزوما!
خیلی هامون اتفاقا خیلی از کارهامون رو به سرانجام میرسونیم.
اما مغز، دوست داره منفی ترین و ترمزترین باورهات رو به رخ بکشه.
چون دوست نداره تو تلاش کنی.
چون دوست نداره تغییر کنی.
چون انرژی زیادی ازش میگیری و شرایط مطلوب تو برای مغز «ماندن در وضعیت فعلی» هست.
پس وقتی سراغ یه کاری میری، یه جمله ی کلی میگه:
اما هیچ وقت قطعا غیر ممکنه!
تا حالا نشده یه کتاب بخونی؟
نشده امتحان بدی و قبول شی؟
نشده به ملاقات یه دوست بری؟
شده و شده و شده…
خیلی کارهای کوچیک و بزرگ تو زندگی مون انجام دادیم.
میدونی قبل از انجام هر کدوم از این کارها، تصمیم گرفتی که انجامش بدی؟
و میدونی به این تصمیم گرفتن میگن هدفگذاری؟
پس تو خیلی هدف هات رو به سرانجام رسوندی!
اما چرا مغز نمیاد این هدف های به سرانجام رسیده رو بهت نشون بده؟
چون به نفعش نیست…
یکی از راه های خیلی خوب برای حل این مشکل نوشتن کارهای انجام شده و انجام نشده س.
یه دفتر داشته باشه که ورق های سمت راست رو به کارهای انجام شده اختصاص بدی.
و ورق های سمت چپ رو هم به کارهای نیمه کاره اختصاص بده.
هر کاری که تصمیم گرفتی و انجامش دادی رو سمت راست بنویس.
و اگر تصمیمی گرفتی و انجامش ندادی، سمت چپ(با ذکر دلیل انجام نشدن) بنویسش.
یک سال بعد بیا و ببین چند هدف رو به سرانجام رسوندی و چند تا رو نه!
اما یه نکته ی خیلی مهم دیگه که میتونه بهتون کمک کنه اینه که:
«خودت رو مجبور کن هدفت رو به اتمام برسونی، حتی اگه ازش راضی نیستی!»
یعنی فکر کن جاده ی هدف، یه بزرگراه یک طرفه س که هیچ راه برگشتی نداره.
ممکنه یه هدف غلط رو انتخاب کرده باشی و ادامه ش برات خیلی هم سخت باشه
اما مهم نیست؛ تو باید تمومش کنی.
پس یا هدفی رو انتخاب نکن، یا اگه انتخاب کردی پای اون هدف بمون تا به مقصد رسیدن.
و بعد از به مقصد رسیدن تو صفحه سمت راست بنویسش و حتما تذکر بده که دوستش نداشتی!