نشست دادهخوانی مهاجرت به همت مرکز رصد فرهنگی و اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه، اولین جلسه از سلسلهنشستهای دادهخوانی فرهنگی و اجتماعی با محوریت مسئله «مهاجرت» در 21 تیر 1402، با موضوع بررسی دادهها، آمار و ارقام پیمایشها در خصوص مسئله مهاجرت در کشور به ابتکار مرکز رصد فرهنگی و اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه برگزار شد.
در این جلسه کمیل قیدرلو؛ مدیر اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه، محمد اصغری؛ مدیر مرکز رصد فرهنگی کشور، میثم مهدیار؛ معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، آرش وکیلیان؛ مدیر فرهنگی اجتماعی مرکز ملی فضای، فرشاد کرمی، پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس، قمر تکاوران؛ پژوهشگر مرکز رصد فرهنگی مجازی، مریم جانقربان و محمد وجدانی پژوهشگران اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه به بررسی تحلیل و تفسیر دادههای مختلف مهاجرت پرداختند.
محمد اصغری در خصوص برگزاری نشست گفت: از مهمترین اهداف برگزاری این نشست تحلیل و تفسیر دادههای خام پژوهشها و پیمایشها برای رسیدن به فهم درستی از موضوع است. همچنین با اغتشاش قابلتوجهی از داده درباره این موضوع مواجه هستیم که باعث شده نتوانیم بهدرستی ابعاد بحث مهاجرت را بفهمیم، مطالعه کنیم، بسنجیم و پیشنهادهای سیاستی را در اختیار سیاستگذاران قرار دهیم.
وی افزود: دادههای مسئله مهاجرت مستعد داده هیجانی است و گزارشهای بعضی از مراکز نظرسنجی در همین راستا، گزارشهای مبتنی بر دادههای غیرقابل تعمیم است. این اعداد متفاوت به علت فقدان روایت رسمی است که این دادهها را به ملاک اصلی برای تحلیل وضعیت مهاجرت تبدیل میکند. در این وضعیت بسیاری از تحلیلگران دادههایی را مبنای تحلیل خود قرار میدهند که روایی و اعتبار مناسبی ندارند.
در ادامه تکاوران به خوانش دادههای وضعیت مهاجرت در ایران پرداخت. وی با اشاره به برخی دادهها در این خصوص گفت: دادههای بانک جهانی حکایت از این دارد که نسبت مهاجرین ایرانی در 30 سال اخیر نزدیک 2.2 برابر بیشتر شده است. مجموع مهاجرهای ایرانی در وضعیت فعلی نیز حدود 4 میلیون نفر است. کشورهای اصلی مقصد مهاجرین ایرانی ترکیه، امارات، کانادا و آمریکا هستند. در پیمایش داخلی 1401 نیز نرخ تمایل ایرانیان به مهاجرت به عدد 24 درصد رسیده است و شاهد رشد تمایل به مهاجرت در ایران بودهایم که این عدد در میان جوانان بیشتر است.
اصغری در خصوص نحوه مهاجرت گفت: نوع خروج از کشور بستگی به شرایط داخلی دارد. مهاجرین ایرانی معمولاً دو دسته هستند؛ بعضی از آنها با حفظ هویت اصلی خود به دنبال تشکیل اجتماع ایرانی هستند، اما بعضی از آنها برای هویت خود بعد از مهاجرت اهمیتی قائل نیستند.
در ادامه بررسی و تحلیل دادهها در خصوص عوامل مهاجرت به نظام دانشگاهی و تربیت دانشجویان اشاره شد. نزدیک 80 درصد از محصلان دانشگاههای برتر کشور (شریف، علوم پزشکی امیرکبیر و..) از دهکهای 8 تا 10 جامعه هستند که که نخبه نامیده میشوند. این افرادکه به صورت بالقوه مستعد مهاجرت هستند، به فرار مغزها شناخته میشوند.
در همین خصوص مهدیار افزود: علت این پتانسیل بالقوه مهاجرت، تصویری است که ما از خودمان در موضوع مهاجرت و در مواجهه با کشورهای دیگر داریم. با فراگیر شدن شبکه اجتماعی ما خودمان را با خوبی دنیا بهصورت گزینشی و انتخابی از هر کشور (مثلاً درامدسرانه عربستان یا میزان تعهد ژاپن و…) مقایسه میکنیم. علت جامعهشناختی این امر نیز تصویر آرمانی ساخته شده از هویت ایرانی است که همواره با تصویر فعلی فاصله زیادی دارد و این موضوع باعث تزریق عدم اعتماد به نفس به جامعه ایرانی شده است؛ به طوری که اتفاقات و حوادثی که بهصورت عادی و طبیعی در بسیاری از کشورهای دنیا نیز اتفاق میافتد، در کشور ما به یک معضل و ماتم بزرگ تبدیل شده و به نماد ناتوانی ما بدل میشود.
کمیل قیدرلو در خصوص ساخت این تصویر گفت: رسانههای ذینفع مبلغ این تصویرند. در میان گروههای مختلف، توزیع اصلی رسانهای در اخیار قشر روشنفکری و دانشگاهی ماست که گروههای سیاسی متفاوت وابسته به خلق این تصویر هستند و در اشاعه این تصویر از جامعه و هویت ایرانی نقش فعالی دارند. پس طبیعی است که این افراد، ذینفع سیاسی این تصور از جامعه ایرانی باشند.
در ادامه این تصویر از بعد اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت که علت اصلی آن وضعیت «اقتصاد سیاسی کشور» عنوان شد. وکیلیان در این باره افزود: وجود طبقه واسطهگر که ذینفع اقتصاد سیاسی موجود هستند از علل اصلی ایجاد این تصویر است. این طبقه واسطهگر، سود خود را در فروش نفت خام و واردات کالاها میداند. با افزایش واردات کالا، اعتماد به نفس و خلاقیت در میان تولیدکنندگان کاهش یافته و ما با کاهش تولید مواجه میشویم. بنابراین طبقه اقتصادی واسطهگر به دنبال حفظ این تصویر در داخل کشور است.
مریم جانقربان با اشاره به نقش اقتصاد سیاسی در نهادینه کردن این تصویر در دانشگاهها گفت: به علت تسلط اقتصاد سیاسی بردانشگاه، این تصویر در میان دانشجویان نهادینه میشود. همچنین بیشتر خروجی دانشگاههای ما از طبقه متوسط هستند؛ بنابراین قشر متوسط حتی اگر خود مهاجرت نکند، انگیزه بالقوه مهاجرت را به فرزندان و نسلهای بعدی منتقل میکند. لذا ما شاهد این هستیم که حتی دانشآموزان ما به دنبال مهاجرت و خروج از کشور هستند.