ویرگول
ورودثبت نام
مدرسه روانشناسی روان بنه
مدرسه روانشناسی روان بنه
خواندن ۵ دقیقه·۲ ماه پیش

روان درمانی پویشی کوتاه مدت یا ISTDP چیست ؟

شاید برای خیلی از افراد سوال پیش بیاید که بین روانکاوی و روانپویشی کوتاه مدت (ISTDP) کدام رویکرد و روش درمانی انتخاب بهتری است ؟ قبل از اینکه به این سوال پاسخ بدیم توضیح مختصری درباره رویکرد رواندرمانی پویشی کوتاه مدت (ISTDP)خواهیم داد .


رواندرمانی پویشی کوتاه‌مدت(ISTDP) چیست ؟

نخستین بار توسط روانپزشک حبیب دوانلو در دهه 1960 توسعه یافت. او به دنبال روشی برای غلبه بر مقاومت بود که آن را تجلی دفاع‌های هشیار و ناخودآگاه می‌دید. با ناامیدی از طولانی و غیرقابل اعتماد بودن روانکاوی سنتی، او به دنبال مداخله‌ای کوتاه و فعال برای دسترسی به ناخودآگاه بود. از طریق مطالعه فشرده جلسات درمانی ضبط شده، او روشی یافت که معتقد بود در کوتاه‌ترین زمان ممکن بر مقاومت غلبه می‌کند.

رواندرمانی پویشی کوتاه مدت ISTDP
این رویکرد، برداشتی مدرن از روانکاوی کلاسیک است که می‌تواند سال‌ها به طول بیانجامد. دوانلو معتقد بود که احساسات سرکوب‌شده در ناخودآگاه منجر به علائم منفی و مشکلات شخصیتی می‌شوند. این احساسات ناخودآگاه عمدتاً نتیجه ترومای دلبستگی پردازش نشده هستند. هدف اصلی ISTDP کمک به بیمار برای غلبه بر مقاومت و رویارویی با احساسات درونی خود است. با رهایی از مقاومت، آن‌ها می‌توانند شروع به شناخت تضادهای روانی خود کرده و برای غلبه بر مشکلات خود تلاش کنند.

مفاهیم اصلی در رواندرمانی پویشی کوتاه مدت ( ISTDP)

  • بررسی اولیه یا آزمایشی

بخش اول ISTDP یک مرحله ارزیابی ۲ تا ۳ ساعته است، که در آن درمانگر بر مداخله تمرکز کرده و پاسخ بیمار را با تمرکز بر ماهیت و درجه مقاومت آن‌ها بررسی میکند. سپس درمانگر می‌تواند جهت‌گیری‌های درمان را تعیین کند.

  • فشار

فشار تکنیک اصلی مورد استفاده توسط درمانگر است. این تکنیک برای سوق دادن مراجع به خارج شدن از منطقه امنش استفاده می‌شود. به این ترتیب، به مراجعین کمک می‌کند تا موقعیت هایی را که از آن‌ها اجتناب کرده‌اند، پیدا کنند. به عنوان مثال، یک درمانگر ممکن است از بیمار افسرده‌اش بپرسد، "بیایید ببینیم چه افکار و احساساتی غم شما را هدایت می‌کنند".

تکنیک فشار احتمالاً اضطراب را راه اندازی میکند و مکانیسم‌های دفاعی به دنبال آن فعال میشود . هدف از تکنیک فشار، بسیج احساسات انتقال پیچیده (یعنی احساساتی که نسبت به درمانگر تجربه می‌شود که مربوط به احساسات حل نشده در مورد ترومای دلبستگی است) است. کشف این احساسات کلید درمان است.
  • توضیح یا بینش دهی

توضیح راهی است که درمانگر به مراجع نشان می‌دهد که در چه موقعیت هایی از مقاومت استفاده می‌کند و چگونه از خود دفاع می‌کنند. این بینش دهی ضروری است زیرا مراجعان اغلب از این موضوع آگاه نیستند که از مکانیسم‌های دفاعی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال:

درمانگر ممکن است بگوید: "آیا متوجه شده‌اید که هر وقت عصبی هستید می‌خندید؟ آیا فکر می‌کنید از خنده برای پوشاندن اضطراب استفاده می‌کنید؟"
  • چالش

پس از شناسایی، مقاومت باید به چالش کشیده شود. یک چالش تلاش می‌کند تا مراجع را وادار کند تا دفاع‌های خود را کنار بگذارد تا به احساسات ناخودآگاه ترومای دلبستگی خود دست یابد.

یک درمانگر ممکن است بگوید: "اگر وقتی عصبی هستید نخندید، چه احساساتی را تجربه میکنید ؟"
  • باز کردن قفل ناخودآگاه

با استفاده از فشار، بینش دهی و چالش، درمانگر تلاش می‌کند به مراجع کمک کند تا به احساسات ناخودآگاهی که پشت دفاع‌های آن‌ها پنهان شده‌اند، دست پیدا کند. هنگامی که یک بیمار می‌تواند دفاع‌های خود را کنار بگذارد و اجازه دهد احساساتش به سطح بیاید، این به عنوان باز کردن قفل ناخودآگاه شناخته می‌شود.

این یک مرحله دشوار اما ضروری برای هر دو طرف، مراجع و درمانگر است. بیمار احساسات دردناک پیچیده‌ای را تجربه خواهد کرد و آن‌ها را به سمت درمانگر هدایت خواهد کرد. این احساسات که اکنون هشیار هستند ، می‌توانند مورد بررسی قرار گرفته و با مشکلات فعلی آن‌ها مرتبط شوند. این فرآیند هسته اصلی درمان با استفاده از رویکرد روانپویشی کوتاه مدت ISTDP را تشکیل می‌دهد.

  • بازخوانی

بازخوانی را به‌عنوان تثبیت فرآیند روانپویشی کوتاه مدت ( ISTDP )در نظر بگیرید. یک درمانگر ISTDPتا زمانی که ناخودآگاه باز نشود، یافته‌ها را تفسیر نمی‌کند. اما هنگامی که آن‌ها موفق به شکستن این سد شدند، با مراجع همکاری می‌کنند تا ارتباط بین احساسات درونی، مکانیسم‌های دفاعی و مشکلات فعلی مراجع را پیدا کند . بازخوانی درک آن‌ها را تقویت می‌کند، اتحاد با درمانگر را تقویت می‌کند و به تضعیف مقاومت مراجعین ادامه می‌دهد.

حالا به بررسی سوال اصلی این مقاله میپردازیم که تفاوت بین روانکاوی و روان درمانی پویشی کوتاه مدت( ISTDP ) در چیست؟

تفاوت روانکاوی و رواندرمانی پویشی کوتاه مدت در چیست ؟

روانکاوی و روان درمانی پویشی کوتاه مدت (ISTDP) هر دو ریشه در نظریه های فروید دارند و بر اهمیت ناخودآگاه، تعارضات درونی و تجربیات گذشته در شکل گیری شخصیت و رفتار تاکید می کنند. با این حال، تفاوت های قابل توجهی بین این دو رویکرد وجود دارد.

دوره اصول بالینی روانکاوی

روانکاوی

  • مدت زمان: روانکاوی معمولاً یک درمان طولانی مدت است که می تواند چندین سال طول بکشد.
  • فرکانس جلسات: جلسات روانکاوی اغلب چندین بار در هفته برگزار می شود.
  • تمرکز: روانکاوی به دنبال درک عمیق ناخودآگاه و ریشه های اولیه مشکلات روانشناختی است.
  • تکنیک ها: تکنیک های روانکاوی شامل تفسیر رویاها، تحلیل انتقال و مقاومت است.
  • هدف: هدف اصلی روانکاوی، ایجاد تغییر اساسی در شخصیت و ساختار روان است.

روان درمانی پویشی کوتاه مدت (ISTDP)

  • مدت زمان: ISTDP معمولاً یک درمان کوتاه مدت است که معمولاً کمتر از دو سال طول می کشد.
  • فرکانس جلسات: جلسات ISTDP معمولاً یک یا دو بار در هفته برگزار می شود.
  • تمرکز: ISTDP بر روی مشکلات فعلی و علائم بالینی تمرکز دارد و به دنبال تغییر سریع و موثر در رفتار و احساسات است.
  • تکنیک ها: ISTDP از تکنیک های مستقیم و رو در رو برای مقابله با مقاومت و تسریع روند درمانی استفاده می کند.
  • هدف: هدف اصلی ISTDP، کاهش علائم و بهبود عملکرد در زندگی روزمره است.

چه زمانی از کدام روش استفاده کنیم؟

  • روانکاوی: برای افرادی مناسب است که به دنبال درک عمیق از خود و ریشه های مشکلات خود هستند و حاضرند به یک فرآیند درمانی طولانی مدت متعهد شوند.
  • رواندرمانی پویشی کوتاه مدت: برای افرادی مناسب است که به دنبال تغییر سریع و موثر در علائم خود هستند و تمایل به یک رویکرد فعال‌تر در درمان دارند.
در نهایت، انتخاب بین روانکاوی و ISTDP به عوامل مختلفی از جمله شدت مشکلات، ترجیحات شخصی، و توصیه‌های درمانگر بستگی دارد.
روان درمانیistdpرواندرمانگرروانکاویروان‌درمانی پویشی
مدرسه روانشناسی مجموعه ای است که تلاش می کند محیطی فراهم کند تا بتوانید آموزشی منحصر به فرد و متناسب با نیازهای تخصصی شما ارائه نماید و از آموزش و شناختی که حاصل می شود لذت ببرید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید