وقتی مطالعات زنان خوانده باشی کتابهایی که زنان روایت گر داستان هستند برایت طعم دیگری دارند. جذاب اند و پر از نکته از زیست زنانه.
یک زن مسلمان.
مادر سه فرزند.
زاده امریکا از پدر و مادری فلسطینی.
با حجاب.
عدالتخواه و فعال حقوق زنان.
او روایت میکند
کتاب ما اینجا نیستیم تا نظاره گر باشیم.
لیندا صرصور
ترجمه فاطمه اردستانی
هر کدام از این مشخصه ها روایتی جذاب دارد. فلسطینی ست و زاده امریکا. به عنوان شخصی از یک نقطه حساس عالم، چالشهایی در یک مدرسه امریکایی داشته.
اگر زندگی زنان مسلمانی که در امریکا بودند را خوانده باشیم یک بخش هیجانی انتخاب حجاب و پای بندی به آن است و مشکلات این راه که بسیار خواندنی است.
نقطه عطف زندگی لیندا صرصور شاید مدیر انجمن عرب های امریکایی شدن باشد آن هم به صورت ناگهانی!
و این پایان یک زندگی آرام برای او بود...
و آغاز یک زندگی پر چالش که حتی بارداری هم او را به دراز کشیدن روی مبل و استراحت نکشاند همان طور که ترس از تهدید ها و نگرانی فرزندانش او را از مسیر حق طلبی اش منصرف نساخت.
حتی وقتی فهمید که اسرائیل از او جاسوسی میکند... .
شاید برای یک مطالعات زنانی روایت و نگاه او به فمینیسم بخش جذاب ماجرا باشد. در بخشی از کتاب آمده است:
"مدت طولانی بود که زنان رنگین پوست احساس میکردند زنان سفید پوست فمینیست، آنها را نادیده میگیرند. از زمان تصویب اولین کنوانسیون حقوق زنان در سال ۱۸۴۸ و سنکا فالز نیویورک، زنان سیاهپوست از مسیر فمینیستی کنار رانده شدند.
طرفداران حق رای زنان سفید بود که با جدیت برای پایان دادن به ممنوعیت رای دادن در انتخابات مبارزه می کردند، در تظاهراتشان آشکارا جداسازی نژادی را در آغوش گرفتند و زنان سیاه پوست را مجبور کردن برای شرکت در تظاهرات جانشان را به خطر بیندازد و در انتهای جمعیت بایستند. حتی سوزان بی آنتونی و الیزابت استنتون، قهرمانان طرفدار حق رای زنان، با اصلاحیه پانزدهم که در ساله ۱۸۷۰ به مردان سیاه پوست حق رای داده بود مخالفت کرده بودند. "
لیندا صرصور برای من یک الگوست. زن مبارز مسلمان در راه حق طلبی. نعمتهایی که حتی لحظه ای به چشم من نمیآیند، او برای به دست آوردنش تلاش کرده حتی تهدید شده و سرخم نیاورده.
امروز نعمتهای زیادی به برکت جمهوری اسلامی داریم که حتما مسئولیتی به گردن ما دارد.