اگر کلمه سوسیالیسمِ را در وب جستجو کنید تعاریف متفاوتی رو می بینید و معانی همه تعاریف این می شود :
برابری اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی بری تمام اقشار جامعه جهانی .
ولی من یک سوال دارم ، تا به امروز کدام جامعه را با این قوانین دیده اید ؟
این ها فقط یک مشت دروغ هستند که استعمار گران و امپریالیسم ها برای کنترول جوامع دیگر استفاده می کنند و تا جایی که من می دانم خیلی خوب جواب داده است . در متن نوشته یگان انتقام قسمت غریزه حیوانی کمی درباره آبنبات سوسیالیسمِ نوشته بودم .
یک خرس و یا یک گله شیر هیچ وقت اجازه نمی دهند تا گله دیگر وارد قلم روی ان ها شوند و تا پای جان برای قلم روی خود می جنگند . تا به امروز دیده اید که یک خرس شکار آهوی خود را با یک خرس دیگر که گوزن شکار کرده است مبادله کند ؟
پس چرا ما باید این کار را بکنیم ؟
ما انسان ها تحت تاثیر افکار امپریالیسم ها زیاده خواه و مرفه طلب شده ایم . و این باعث شده است تا از بخشی از منافع مان چشم پوشی کنیم تا به بخشی از چیزهای که می توان بدون انها نیز زندگی کرد را به دست بیاریم .
مثال : ما هیچ نیازی به تلویزیون ، اینترنت ، نوشابه ، پفک و ... نداریم ولی در حال حاضر به بخشی از نیاز های روزانه ما تبدیل شده اند .
الان به خودتان فکر می کنید که چنگیز دوباره دیوانه شده و دارد چرت و پرت میگه .
می خواهم ثابت کنم .
اگر ما واقعاً نیاز به تکنولوژی داریم و باید با تکنولوژی پیش برویم . پس تکنولوژی به جای رسیده است که دیگر برای تولید انسان نیاز به ازدواج دو جنس مخالف انسان نباشد . چرا هنوز این روند کثیف و پر خطر ادامه دارد .
چون به نفع امپریالیسم ها نیست تا انسان ها بی دغدغه و بی نیاز باشند چون بسیار دردسر ساز می شوند و ترسی از مرگ نخواهند داشت .
با این همه پیشرفت و وا شکافی علمی چرا هنوز ادیان وجود دارند و انسان ها را از چیزی می ترسانند که از نظر علمی هیچ مدرک واقعی ندارد . و هنوز ادیان بین کشور ها تبادل می شوند ؟
چون یک انسان بی دین از چیزی نمی ترسد و پایبند به هیچ چیز دیگری نیست و این یک خطر برای قدرت ها است .
همان طور که قبلا گفته بودم که انسان ها قدرتی دارند که هیچ نوع موجود دیگری ندارد . این قدرت زمانی آزاد می شود که خود انسان از نظر روحی خود را آزاد کند.
هر جامعه باید خود را بشناسد و برای قلمروی خود بجنگد . برای انسان باید قلمرو پیش تر از چیز های دیگر باشد و این گونه می شود که قدرت ها حذف و قلمرو ها زیاد می شوند .
اگر این گونه بود آمریکا نمی توانست اورانیوم رو از سومالی برای ساخت بمب هستی ببرد . من نیاز به هیچ کشوری یا فرهنگی یا جامعه ای ندارم هر آنچه که نیاز دارم برای زندگی در قلمروی من هست . و این باعث می شود که کسی به فکر حمله به من نشود .
به این افکار پان سوسیالیسمِ می گویند .
من در یک خانواده دامدار به دنیا آمده ام و ما شده بود که در کل یک سال فقط از نان ، گوشت گوسفند ، لبنیات استفاده کنیم و چیز دیگری در برنامه غذایی ما نبود و فقط بهار از سبزی های کوهی استفاده می کردیم و هنوز زنده هستیم . به نوعی می شود گفت که ما یک جامعه مستقل بودیم . نه از برق استفاده می کردیم نه از گاز و نه از آب لوله کشی . آیا ما نمی توانستیم زندگی کنیم ؟
چرا می توانستیم ولی این به نفع هیچ حکومتی نبود بنابراین به ما روغن ، چای ، قند ، مواد شوینده ، حتی آب و برق رایگان دادند تا ما را از این مستقل بودن دور کنند . بعد وابسته شدن همه آن ها را از ما گرفتن و باید برای هر کدام از این ها پول پرداخت می کردیم . چیز های که قبلا بدون آن ها زندگی می کردیم و به آن ها نیازی نداشتیم .
در عوض دام ما را به هر قیمتی که می خواهند می خرند در صورتی که قبلا ما دام مان را اصلا نمی فروختیم تا کسی بخواهد بخرد .
تمام صحبت من این است که یک جامعه با افکار پان سوسیالیسمِ می تواند یک جامعه قدرتمند و مستقل باشد.
در جامعه پان سوسیالیسمِ نه کسی خارج از جامعه به جامعه وارد می شود و نه کسی از جامعه خارج می شود بنابراین نه فرهنگی وارد می شود و نه این فرهنگ به جای صادر می شود . وقتی فرهنگ جامعه ای از ان خارج نشود نقطه ضعف های ان جامعه نیز از سایر جوامع پوشانده می ماند .
برای مثال انگلستان از فرهنگ سینه زنی ایرانی ها مطلع شدن و نوع سینه زنی را تغییر دادند که ایرانی ها را از دیدگاه جهان وحشی نشان دهند و تا حدی این دیدگاه در بین سایر اقوام نیز پیش آمد . همچنین حکومت ما نیز از اعتقاد دینی جامعه به عنوان یک ابزار برای حکومت استفاده می کند . همچنان می دانید که این دین از یک جامعه دیگر وارد جامعه ما شده است . تمام این ها می تواند یک دلیل بسیار محکم برای نوشته ای من باشد .
تقریبا می دانید ما 2500 سال است که هنوز نتوانستیم بین جامعه آریای اتحاد ایجاد کنیم . دلیل آن هم مشخص است بعد قدرت طلبی جامعه ماد و سپس جامعه پارس و برون گریزی این جوامع برای گسترش قلم رو باعث از هم جدا شدن جامعه شد .
تاریخ نشان داد با این که مغولستان در دوره چنگیزخان قدرت برتر جهان بود با گسترش قلمرو و وارد شدن به جامعه های دیگر باعث نابودی جامعه خودشان شدند . اگر آنها فقط قدرت را در بین خود گسترش می دادند و اجازه ورود هیچ جامعه ای به جامعه خودشان نمی دادند در حال حاضر برترین قدرت جهان بودنند.
اروپایی ها هیچ درکی از علم نداشتند آن ها با وارد شدن به فرهنگ های شرقی اطلاعات زیادی را از جوامع شرقی خارج کردند و همین اطلاعات باعث سرکشی آن ها در برابر جوامع شرقی شده است . اگر جوامع شرقی اجازه ورود آن ها را نمی دادند در حال حاضر اروپایی ها در یک جامع تاریک کلیسا زندگی می کردند .
شاید بگوید در حال حاضر چگونه می توان از سیستم پان سوسیالیسمِ استفاده کرد ؟
قبلا کشور آمریکا از این سیستم استفاده کرده است . نمی توانیم یک کشور را پایبند به یک فرهنگ ، دین ، زبان واحد در آورد . تاریخ نشان داد که هر کسی این کار را کرده است نابود شده است . اما می شود هر یک از این جوامع را با فرهنگ ، دین ، زبان و حتی پرچم مستقل به یک جامعه پان سوسیالیسمِ متحد تبدیل کرد . فقط کافی است که هر جامعه را به یک ایالت مستقل تبدیل کرد یا چند فدرال مستقل ساخت و آن ها را زیر یک پرچم متحد کرد .
مانند آمریکا یا روسیه و سپس منافع مشترک تعریف کنیم همچنین به منافع خصوصی هیچ یک از جوامع کاری نداشته باشیم . این می شود یک کشور پان سوسیالیسمِ قوی .
نیاز نیست به کسی دروغ بگویم هیچ جامعه ای در دنیا نیست که برابری در جهان بخواهد همه برای قدرت جامعه خودشان تلاش می کنند و سعی در نابودی جوامع دیگری دارند . پس به جای سوسیالیسمِ می گویم جامعه پان سوسیالیسمِ .