حدود ۵۰% از کسب و کارهای کوچک در چهار سال اول تأسیس و بیش از ۹۰% استارتاپها در بلندمدت شکست میخورند. بنیانگذاران استارتاپها برای رسیدن به قله موفقیت باید از مسیرهای پر پیچ و خمی عبور کنند و با چالشهای فراوانی روبرو شوند. با آگاهی از موانع موجود در این مسیر و آشنایی با تجارب استارتاپهای دیگر، شاید بتوان از دچار شدن به سرنوشت تلخ استارتاپ های شکست خورده جلوگیری کرد.
آکادمی چرخ با نظرسنجی از ۱۲ شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر معتبر و ۳۷ استارتاپ ایرانی، دلایل عمده شکست استارتاپ های ایرانی را بررسی کرده است. در ادامه نتایج نظرسنجی را بررسی کرده سپس ۶ دلیل مهم شکست استارتاپ ها را با جزییات بیشتری تحلیل میکنیم.
جداول زیر نتایج نظرسنجی آکادمی چرخ از ۱۲ شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر و ۳۷ استارتاپ ایرانی را نشان میدهد. در این نظرسنجی هر یک از شرکتکنندگان مهمترین دلیل شکست استارتاپ های ایرانی را از میان ۶ دلیل معرفی شده انتخاب کردهاند. درصدها نشانگر میزان پاسخ به هر یک از گزینههاست.
در ابتدا پاسخ استارتاپها را بررسی میکنیم.
از نظر استارتاپها مهمترین دلیل شکست استارتاپ های ایرانی، نبود سرمایه کافی است. با توجه به نوپا بودن صنعت کارآفرینی و سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران، تعداد کم شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر و همچنین چالشهای موجود برای ورود سرمایهی خارجی به دلیل تحریمهای بینالمللی، انتخاب این گزینه به عنوان مهمترین دلیل شکست استارتاپ ها توسط استارتاپها میتواند قابل درک باشد.
نکته قابل تأمل در پاسخ شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر به نظرسنجی، انتخاب گزینه سرمایه ناکافی به عنوان کماهمیتترین دلیل شکست استارتاپ های ایرانی است. در نظر شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، نقش همتیمی ضعیف، برتری رقبا و ضعف بازاریابی در شکست استارتاپ ها، بسیار پررنگتر از عدم وجود سرمایه کافی است.
شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر برخلاف استارتاپها معتقدند که سرمایه کافی برای شکلگیری استارتاپهای موفق در ایران موجود است، اما استارتاپها به دلیل ضعف در هر یک از موارد جدول بالا، امکان بهرهمندی از این سرمایه را ندارند.
اما هر یک از دلایل ذکر شده در نظرسنجی بالا چگونه میتواند منجر به شکست استارتاپ ها شود؟ در ادامه این ۶ دلیل را با جزییات بیشتری بررسی میکنیم:
اصولاً هیچ کسب و کاری بدون دسترسی به منابع و سرمایه کافی توانایی ادامه فعالیت در بلندمدت را نخواهد داشت. استارتاپها نه تنها از این قاعده مستثنی نیستند، بلکه در مقایسه با کسب و کارهای کوچک به سرمایه خیلی بیشتری برای دستیابی به رشد زیاد و تسخیر بازار نیازمندند.
اهمیت رشد در استارتاپها به قدری زیاد است که اگر استارتاپی به درآمدزایی هم رسیده باشد، برای آن که مقیاس خود را افزایش دهد، وارد بازارهای جدیدتر شود یا به دنبال جذب کاربران بیشتری باشد، نیازمند جذب سرمایههای کلان است. این سرمایه عموماً صرف جذب نیروی انسانی ماهر، تبلیغات و زیرساختهای فناوری اطلاعات (IT) استارتاپ میشود. استارتاپهایی که نتوانند سرمایه کافی جذب کنند، دیر یا زود سرمایه موجود خود را سوزانده و محکوم به شکست خواهند بود.
یکی از باورهای رایج در دنیای استارتاپی این است که ارزش استارتاپ به ایده آن است؛ اما واقعیت نشان میدهد که ارزش ایده برابر صفر است. ارزش یک استارتاپ در دنیای واقعی کسب و کار ناشی از توانایی بنیانگذاران و اعضای تیم برای پیادهسازی آن ایده است.
یک استارتاپ هر چقدر هم که بر اساس ایدهای جدید و ناب شکل گرفته باشد، در صورت نبود تیم قوی با مجموعهای از مهارتها برای مواجهه با چالشهای فراوان کسب و کار، به احتمال زیاد شکست خواهد خورد. اعضای تیم در استارتاپها علاوه بر داشتن مهارت و دانش تخصصی، باید از نظر مهارتهای ارتباطی، ویژگیهای شخصیتی و چشمانداز و اهداف بلندمدت نیز با یکدیگر و با بنیانگذاران استارتاپ همراستا باشند.
طبق نظرسنجی انجام شده توسط CB Insights، سومین دلیل شکست استارتاپ ها که شامل ۲۳% از جامعه آماری نظرسنجی بوده، ضعف تیم ذکر شده است.
عدم اطلاع کافی از بازار موجب میشود که جامعه مخاطبان هدف و نیازهای کاربران به درستی شناسایی نشوند. شکست استارتاپ ها زمانی رخ میدهد که استارتاپ به جای رفع نیازهای بازار، به دنبال رفع نیازهای خود باشد. استارتاپی که دارای سرمایهگذاران خبره، نیروی انسانی قوی، فناوری پیشرفته و مزیت رقابتی خوبی نسبت به رقبا باشد، اما از نیازهای بازار آگاه نباشد، محصول یا خدمتی را به بازار ارائه خواهد کرد که هیچ نیازی را از کاربران خود برطرف نخواهد کرد و این مسئله منجر به شکست استارتاپ خواهد شد.
مدل کسب و کار نشانگر نحوه اداره استارتاپ است. در یک مدل کسب و کار دقیق، منابع درآمدی، مشتریان، مخاطبان هدف، محصولات، جزییات مالی و نیازهای سرمایهای استارتاپ مشخص شدهاند.
بنابراین اگر مدل کسب و کار به درستی طراحی نشده باشد، این احتمال وجود دارد که استارتاپ، محصول یا خدمت خیلی خوبی ارائه کند، اما مشتری کافی برای آن وجود نداشته باشد، یا ممکن است محصول به خوبی فروش رود، اما در جزییات مالی و پیشبینیهای هزینه استارتاپ اشتباهی رخ داده باشد. در نتیجه اشتباهات موجود در مدل کسب و کار استارتاپ میتوانند مستقیماً منجر به شکست استارتاپ شوند.
منظور از محصول بیکیفیت محصولیست که در آن به نیازها و خواستههای مشتری توجهی نشده است. ارائه محصول بیکیفیت، حتی اگر به صورت ناخودآگاه انجام شود قطعاً به شکست استارتاپ منجر خواهد شد. برخی استارتاپها برای آن که بتوانند در ابتدا و در نظر سرمایهگذاران خود را موفق جلوه دهند و یا فرصت تسخیر سهم از بازار را از رقبای خود بگیرند، منابع محدود خود را صرف توسعه محصولی بیکیفیت و با مشکلات فراوان میکنند.
این کار ممکن است در کوتاه مدت موجب جذب کاربران بیشتر و دستیابی به رشد سریع شود، اما در بلندمدت کاربران به دلیل کیفیت پایین محصول به سراغ محصولات جایگزین رقبا رفته و یا به طوری کلی محصول را کنار خواهند گذاشت که نتیجه این کار شکست استارتاپ خواهد بود.
در فضای استارتاپی به محض پدید آمدن یک ایده جدید و نشانههایی از موفقیت آن ایده در بازار، سایر افراد نیز مشتاق به ورود به بازار خواهند شد. در صورتی که موانع ورود برای بازیگران جدید کم باشد، به مرور رقبای جدیدی به بازار وارد خواهند شد که ممکن است به دلیل دسترسی آسان به سرمایه، توانایی جذب نیروی انسانی ماهر و یا تجربه موفق در اداره استارتاپهای پیشین، مزیت رقابتی استارتاپ شما را از بین برده و سهم بازار زیادی را در زمان کمی تسخیر کنند.
کاربران همواره به دنبال در دسترسترین محصول، سادهترین رابط کاربری و بیشترین ارزش خلق شده هستند. چنانچه استارتاپی به رقبای خود بیتوجه باشد و نتواند مزیت رقابتی خود را در بازار حفظ کند، احتمال کمی برای موفقیت آن وجود خواهد داشت. یکی از راههای اصلی برای جلوگیری از موفقیت رقبا و شکست استارتاپ خود، بازاریابی و تبلیغات هوشمندانه است. عدم شناسایی مشتریان و مخاطبان هدف و معرفی محصول خود به آنان میتواند در کنار رقابت شدید به شکست استارتاپ ها منجر شود.
بازاریابی، نیازها و خواستههای برطرف نشده را مشخص میکند. بازاریابی، اندازه بازار و پتانسیل سودآوری را تعیین و اندازهگیری میکند.
– فیلیپ کاتلر
با توجه به ۶ دلیل شکست استارتاپ ها که در این مطلب بررسی شدند و با توجه به نتایج نظرسنجی، استارتاپها چه راهی پیش روی خود دارند؟
بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط آکادمی چرخ میتوان نتیجه گرفت که استارتاپها پیش از هر چیز باید به دنبال:
و در نهایت ارائه محصولی با کیفیت باشند تا توانایی خود را برای جذب سرمایه کافی افزایش دهند.
نویسنده مطلب: سعید مشهدی
مطالب بیشتر در زمینه کارآفرینی و سرمایهگذاری خطرپذیر را بر روی بلاگ آکادمی چرخ مطالعه نمایید.