من سعی دارم نکاتی رو که در رویدادها مطرح میشه در یک رشتهتوییت منعکس کنم. این برای من یک تمرین گزارشگری در لحظه و یک کانال برای شبکهسازی با افراد حاضر در جلسه است. نیما شفیعزاده عزیز بهم پیشنهاد داد تا این رشتهتوییتهام رو در ویرگول هم بنویسم. همه مطالبی که منعکس میشه نظر سخنرانان رویدادها هست و من صرفا یک گزارشگر هستم. در این پست نکاتی رو که در اولین گردهمایی «محتواگران» مطرح شده مینویسم که برگرفته از این رشتهتوییت خودم هست. ناهید عبدی، امیرمحمد شیخنژاد، احمد اردیبهشت، سجاد سعیدنیا و شاهین کلانتری سخنرانان این رویداد بودند.
شاهین کلانتری: چرا میخوام بنویسم؟ دائم در مورد این مساله فکر میکنم. تا حالا ۱۰۰ دلیل نوشتم، این دلایل دائما بیشتر میشه و انگیزه من رو برای «نوشتن» بیشتر میکنه. *** وب فارسی قبرستون سایتها و صفحات زیادی هست. دلیلش اینه که محتوا در نطفه خفه میشه و مشکل از اینجاست که «چرایی» نوشتن برای اون نویسندگان روشن نیست. *** هر چقدر بر روی «چرایی» نوشتن تمرکز کنیم، استمرار نویسندگی بیشتر میشه. اینکه «باید» امروز یک محتوا تولید کنیم وابسته به اون «چرایی» است. پس فهرستی داشته باشید از دلایل تولید محتوا. دائم لیست رو آپدیت کنید و همیشه پیش روتون باشه. *** چطوری توی حوزه «بازاریابی محتوا» به ما کار میدن؟ با «محتوا». تولیدکننده محتوا اول باید بتونه برای خودش محتوای خوب تولید کنه و برند شخصیش رو بسازه تا بهش کار بدن. ***
موضوع صحبتهای امیرمحمد شیخنژاد ۱+۹ اشتباه در بازاریابی محتوایی بود.
امیرمحمد شیخنژاد: جمله غلط اول: من سرم تو کار خودمه و به کسی کاری ندارم/ این جمله غلطه چون محتوا اومده که «ارتباطات» ما رو گسترش بده. *** جمله غلط دوم: چون همه انجام دادند منم انجام میدم/ مثلا چون همه دابسمش ساختند، منم باید بسازم. کپی کردن ایده، اشتباهه. باید به «جایگاه برند» و «مخاطب» توجه کرد. *** جمله غلط سوم: محتوا پادشاه است/ این جمله بیل گیتس هر چند درسته ولی گزینششده است. اگر بستر «توزیع محتوا» رو درست انتخاب کنیم، اونوقت محتوا پادشاهه. *** جمله غلط چهارم: استراتژی محتوا توی ذهنمه/ این غلطه، باید استراتژی رو بنویسید. با نوشتن استراتژی اطلاعات توی ذهنتون طبقهبندی میشه و اینکه بعدا میتونید بهش برگردید و اگه لازمه اصلاحش کنید. *** جمله غلط پنجم: محتوای من به اندازه کافی خوب نیست/ این غلطه، نباید از انتشار محتوا بترسیم. چیزی که مهمه «روند رشد» هست. *** جمله غلط ششم: بازاریابی محتوایی ساده است و همه میفهمند/ اگه شما بازاریابی محتوایی رو میفهمید لزوما به معنی این نیست مدیرعامل فلان شرکت هم بفهمه. اول با مفاهیم ساده شروع کنید و وقتی نتیجه کار رو دیدند، مسائل جدیتر رو مطرح کنید. *** جمله غلط هفتم: سئو مهم نیست، فقط محتوای خوب .../ شاید ۲۰۰ ۳۰۰ صفحه مطلب پر از غلط باشه ولی محتوای ارزشمندی باشه، آیا کسی میخونه؟! قرار نیست Seo-friendly بودن متن در تضاد با ارزشمند بودن محتوا باشه. اینها همجهتاند. *** جمله غلط هشتم: بازاریابی محتوایی جایگزین تبلیغات است/ هر کدوم از این موارد جایگاه خودشون رو دارند. تبلیغات خروجی کوتاهمدت داره و پیامش مستقیمه برخلاف بازاریابی محتوایی که نتیجه بلندمدت داره و عموما پیامش غیرمستقیمه. *** جمله غلط نهم: فقط باید محتوا تولید کنم. پلن همین است/ از اینکه صرفا تولید محتوا کنیم باید پرهیز کرد. تحقیق، تولید، توزیع و تحلیل چهار گام اساسی است. *** وقتی درگیر ایدهآلگرایی میشید روند رشدتون نزولی میشه. شما هر چقدر وقت بذارید، ممکنه محتواتون بهتر بشه ولی اینجا یه پروسه ایدهآلگرایی شکل میگیره. ایدهآلگرایی مرگ خاموش تولیدکننده محتواست.
نیما شفیعزاده: استفاده از «خلق محتوا» به جای «تولید محتوا» به حاشیهبردن بحث بازاریابی محتواست. اگه همه هم بگیم «خلق»، دردی رو دوا نمیکنه. همه دنبال این هستیم که مسیر رو پیدا کنیم؛ اصرار بر استفاده از «خلق محتوا» نوک انگشتن رو دیدن هست به جای توجه کردن به هدف. *** «اسپانسرینگ» و «حمایت مالی» (Donation) دو نوع از راههای درآمدزایی برای بلاگپستهای من هست. «تمرکز» بر نوشتن محتوای موثر برای وبلاگم مانع از این میشه که بتونم به گرفتن پروژههای جانبی فکر کنم. *** الان اسپانسر شدن برای پادکستها راحتتر از بلاگپستهاست. در حالیکه این هم یک نوع کانال بازاریابی هست که بعضی برندها دنبالش هستند. اگه شما هم بلاگی دارید که میخواین برای محتواتون اسپانسر بگیرید، با من در تماس باشید ? @NimaShafiezadeh
ناهید عبدی: کتاب «۱۲ قانون زندگی» نوشته جردن بی. پیترسون رو به دلایل زیر به فعالان حوزه بازاریابی محتوایی توصیه میکنم: ۱. اهمیت تطبیقپذیری با بازار محتوا ۲. اهمیت ساختار دادن به محتوا ۳. اهمیت کدگذاری در خواندن *** کتاب «پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند» نوشته آلن دوباتن رو به دلیل ایجاد «احساس نیاز به تولید محتوا» به فعالان حوزه بازاریابی محتوایی توصیه میکنم. *** کتاب «مرغ دریایی» نوشته «چخوف» رو به دلیل ایجاد «دغدغه هنر» که میتونه «چرایی تولید محتوا» باشه به فعالان حوزه بازاریابی محتوایی توصیه میکنم. *** هر جا سخن از هنره بحث از «سخاوت» هست و بازاریابی محتوایی هم یک حرفه سخاوتمندانه است. به نظرم این مساله نقطه اشتراک این حوزه شغلی و هنر هست. *** مطالعه کتاب «قوی سیاه» نوشته «نسیم طالب» رو از این جهت به فعالان بازاریابی محتوایی توصیه میکنم که داستان و اهمیت استعاره در تولید محتوا رو جدی بگیرند. فاصله گرفتن از منطق صرف و «مثال زدن» میتونه «همدلی» ایجاد کنه. *** مطالعه کتاب «زندگی شجاعانه» نوشته «برنه براون» رو به فعالان بازاریابی محتوایی از این جهت توصیه میکنم که «بسط یک ایده» و «همدلی کردن» رو به عنوان حلقههای مفقوده تولید محتوا به ما یاد میده.
احمد اردیبهشت: چرا «تقویم تولید محتوا» برای تولیدکنندگان محتوا یک ضرورته؟ چون زمانبندی دقیقی به ما میده از کاری که قراره انجام بشه. مثل هر کار دیگه وقتی «برنامهریزی» داشته باشیم، احتمال موفقیتمون بیشتر میشه. *** تقویم «تولید محتوا» داریم یا تقویم «توزیع محتوا»؟ ما در تقویم تولید محتوا باید زمانبندی برای «توزیع محتوا» (یعنی زمان انتشارش) هم داشته باشیم. *** مهمترین ویژگیهای یک تقویم محتوایی خوب چیاست؟ ۱. موضوع محتوا ۲. فرمت محتوا ۳. تاریخ تولید محتوا ۴. تاریخ توزیع محتوا ۵. رسانه توزیع محتوا ۶. و درنهایت اقدام بعدی (مثلا استوری کردن پست بعد از انتشارش یا معرفیش توی تلگرام) ۷. ارزیابی عملکرد *** فهرست اولویتهای محتوایی کدوماست؟ ۱. رسانه (مثلا اینکه اولویت من اینستاگرامه) ۲. فرمت (اولویت فرمت محتوای تصویریه) ۳. موضوع (اولویت موضوعیم آموزشه) *** وقتی تصمیم گرفتین یه «محتوا» رو بنویسید، قانون ۵ثانیه رو جدی بگیرید. یعنی بلافاصله برید یه اقدام عملی انجام بدید بعد از اینکه تصمیم گرفتید. مثلا توی سایتتون، عنوان و دو سه خط از محتوا رو بنویسید. *** صفحات صبحگاهی رو جدی بگیرید. هر روز صبح ۳ ۴ صفحه بنویسید. این کار حداقل برای من این دستاورد رو داشت که نوشتن کتاب برام راحتتر شد. پست شاهین کلانتری رو مورد صفحات صبحگاهی بخونید. *** «بدون مخاطب» کارتون رو ادامه بدید. خیلیا به این دلیل تولید محتوا رو رها میکنند که مخاطب پیدا نمیکنند و مثلا لایک نمیگیرند. مطمئن باشید در بلندمدت مخاطب خواهید داشت. *** از حاشیه فرار کنید. مهم نیست که بگیم «تولید محتوا» یا «خلق محتوا». مهم نیست که بگیم «بازاریابی محتوایی» یا «بازاریابی محتوا». مهم نیست که بگیم «سئو» یا «اسایاو». عملگرا باشید و کارتون رو بکنید.
سجاد سعیدنیا: بعضیا creator هستند بعضیاfollower اند بعضیا منتقدند و بعضیا appreciator هستند. appreciator ها کسانی هستند که یه چیز رو خیلی خوب میدونند با همه حواشیش (یه چیزی تو مایههای شارح) *** افرادی که appreciator هستند شاید «خالق» نباشند ولی به واسطه اونهاست که یک ایده ترویج پیدا کرده و یه عالمه آدم عاشق اون ایده شدن. توجه به این مسأله خیلی خوبه برای تولید محتوا. *** ما در کسبوکارهامون یک «توافق شر» داریم که همه صنف بهش عمل میکنند. اینکه: «همینه که هست». اما کسبوکارهای جدیدتر این توافق رو تونستند بشکنن. مثلا تاکسیهای اینترنتی توافق شر تاکسی تلفنیها رو شکستند. *** همه کسانی که دارند «محتوا» مینویسند همهشون دارن در مورد «شروع بازی» مینویسند مثل اینکه «چطور رژیم بگیریم» و چیزهای انگیزشی. اما کسی در مورد میانه و آخر بازی چیزی نمیگه/ *** اول بازی آسونه چون «نسخه پیچیدن» براش آسونه ولی میانه و آخر بازی «چالش» هست که ما با موانع درونی و بیرونی مواجه میشیم. تولیدکنندگان محتوا چیزی از این دو مرحله برای مخاطب نمیگن. *** میانه و پایان بازی عرصه «منطق» و «عادت» هست ولی شروع بازی در مورد «هیجان» هست که البته میفروشه. اگه بخواین در محتوا «تغییر» ایجاد کنید به میانه و پایان بازی توجه کنید. *** پیش از تامل، تامل، آمادگی، عمل، نگهداری مراحل تغییر پروچسکا است. مخاطب در مرحله «عمل» هست که اولین قدم رو برمیداره. اگه میخواین در محتوا تغییر ایجاد کنید از مرحله «عمل» وارد بشید که «عادت»ها مانع حرکت میشن. *** «معنایی» که برای تولید محتوا دارید چیه؟ پیشبرد فروش؟ جلب توجه؟ اگه میخواین جلوتر از اینها برید، تولید کننده محتوا باشید به عنوان «تسهیلگر تغییر». اینجاست که «معنا» خلق میشه. خودتتون رو مطالعه کنید و در قالب محتوا ارائه بدید. *** به جای تقلید از نوع تولید محتوای اینفلوئنسرها، روششون رو یاد بگیرید. گریوی و صدفبیوتی دارن زندگیشون رو «محتوا» میکنه. از زندگی خودتون بگید به جای «تجویز» که در مرحله شروع بازی هست.
من مرتضی چرخزرین هستم، کارشناس بازاریابی محتوایی و دانشجوی دکتری جامعهشناسی فرهنگی. خوشحال میشم اگه از طریق اینستاگرام یا توئیتر با هم در ارتباط باشیم.