در مرحله میانی زوال عقل، علائم بیشتر محسوس میشوند و فرد در مدیریت زندگی روزمره به حمایت بیشتری نیاز دارد. این مرحله از زوال عقل اغلب طولانیترین مرحله است و به طور متوسط حدود دو تا چهار سال طول میکشد.
در مرحله میانی زوال عقل، علائم بیشتر محسوس میشوند و فرد در مدیریت زندگی روزمره به حمایت بیشتری نیاز دارد. ممکن است فرد اکنون به یادآوریهای مکرر و کمک برای شستن و پوشیدن لباس نیاز داشته باشد(مثلاً اینکه لباسهایش را برایش بچینند).
برای بسیاری از افراد مبتلا به زوال عقل، مرحله میانی زمانی است که علائم بدتر میشوند. در همین حین تغییرات در رفتار به طور کلی شروع میشود. در این مدت علائم به روشهای زیر ظاهر میشوند:
مشکلات موجود در حافظه و تفکر در مرحله میانی بدتر میشود. برای بسیاری از افراد مبتلا به دمانس تشخیص خانواده یا دوستان نزدیک دشوارتر است و ممکن است آنها را با غریبهها اشتباه بگیرند. به خاطر سپردن اطلاعات جدید نیز سختتر خواهد شد. این مسئله ممکن است باعث شود فرد یک سوال را بارها و بارها تکرار کند.
نحوه صحبت کردن یا استفاده از زبان شخص نیز در این مرحله احتمالا بدتر میشود. آنها ممکن است در یافتن کلمه مناسب مشکل داشته باشند و ممکن است آنچه را که در وسط جمله میگویند فراموش کنند. ممکن است پیروی و دنبالکردن صحبتهای شخص دیگری برای آنها سختتر شود.
مشکلات جهت یابی نیز شدیدتر میشود. ممکن است اشخاص در مورد زمان گیج شوند - برای مثال، ممکن است در نیمه شب بلند شوند و لباس بیرون بپوشند. یا ممکن است در مورد جایی که هستند، حتی در خانه، گیج شوند.
علائم بی تفاوتی، افسردگی و اضطراب تا مرحله میانی زوال عقل ادامه پیدا میکند. در این مرحله بسیاری از مردم شروع به باور جدی چیزهایی میکنند که درست نیستند(توهم). آنها اغلب احساس میکنند که دیگران به آنها آسیب میرسانند یا نمیتوان به آنها اعتماد کرد (پارانویا). بسیار متداول است که فرد باور کند که کسی از او دزدی میکند یا شریک زندگی او خیانت میکند.
یک فرد در این مرحله ممکن است شروع به دیدن و شنیدن چیزهایی کند که وجود ندارد(توهم). این در مرحله میانی بیماری آلزایمر بیشتر از دمانس عروقی است.
تغییراتی مانند این تا حدی توضیح میدهد که چرا ممکن است فرد برای کنترل احساسات خود تقلا کند. ممکن است شخص به سادگی ناراحت، ترسیده یا عصبانی شود - و خیلی سریع احساساتش تغییر کند. آنها ممکن است به از دست دادن استقلال واکنش نشان دهند، چیزهای اطراف را اشتباه تفسیر کنند یا از اینکه نمیتوانند نیازهای خود را بیان کنند، ناامید شوند.
تغییرات در رفتار معمولا از مرحله میانی زوال عقل شروع میشود. این تغییرات رایج هستند و علائم فرد ممکن است ظاهر شوند و از بین بروند. تغییرات در رفتار برخی از چالش برانگیزترین علائم برای افراد مبتلا به زوال عقل و مراقبان آنها میباشد.
تغییرات رایجی که در همه انواع زوال عقل در این مرحله مشاهده میشود، میتواند شامل موارد زیر باشد:
بی قراری و پریشانیفریاد زدن یا جیغ کشیدنرفتار تکراری – برای مثال، کشیدن مکرر لباس یا پرسیدن یک سوال تکراریدنبال کردن فرد مراقب در خانه یا دائماً چک کردن نزدیک بودن آنهااختلال در الگوهای خواب - خواب به طور خاص در فرد مبتلا به زوال عقل اجسام لویی مختل میشود.از دست دادن بازداریها- برای مثال، گفتن چیزهای نامناسب در ملاء عامافراد ممکن است در هنگام بعد از ظهر یا اوایل شب بیشتر آشفته، پرخاشگر یا گیج شوند، الگویی که به نام الگوی «غروب آفتاب» شناخته میشود.
این رفتارها اغلب به این دلیل است که فرد نیاز فیزیکی یا عاطفی خاصی دارد (مثلاً گرسنگی یا کسالت) که برآورده نمیشود.
در همه انواع زوال عقل، مشکلات استفاده از توالت میتواند از این مرحله شروع شود.
در زوال عقل اجسام لویی، مشکلات حرکتی احتمالا بدتر میشود. راه رفتن فرد آهستهتر و بیثباتتر میشود و خطر سقوط را بیشتر میکند.
همچنین بخوانید: علائم و نشانههای مرحله پایانی زوال عقل