افراد مبتلا به زوال عقل در مراحل پایانی، در نهایت به مراقبت و حمایت تمام وقت در کارهای روزمره و امور شخصی مانند غذا خوردن، شستشو و لباس پوشیدن نیاز خواهند داشت. این حمایت را میتوان با مراقبت در خانه ارائه کرد، اما اغلب در محیط خانههای مراقبتی ارائه میشود.
اطلاعاتی در مورد زوال عقل در مراحل پایانی و امید به زندگی در این مقاله وجود دارد. دمانس یک بیماری محدود کننده است و ممکن است برخی افراد این موضوع را ناراحت کننده بدانند و فکر کردن به آن دشوار باشد.
برای اطلاعات کلی بیشتر در مورد مراحل مختلف زوال عقل، به صفحه پیشرفت و مراحل زوال عقل مراجعه کنید.
علائم هر نوعی از زوال عقل ممکن است در این مرحله مشکلات قابل توجهی را برای فرد ایجاد کند، اما ادراک تغییر یافته و مشکلات جسمی اغلب قابل توجهترین مشکلات هستند. در مرحله آخر، علائم همه انواع زوال عقل بسیار شبیه به هم میشوند.
مرحله آخر زوال عقل معمولا کوتاهترین است و به طور متوسط حدود یک تا دو سال طول میکشد.
بسیاری از افراد مبتلا به زوال عقل در مراحل پایانی بیماری، در حافظه رویدادهای اخیر خود دچار مشکل میشوند. آنها اغلب ممکن است فکر کنند که در دوره اولیه زندگی خود هستند (پدیده معروف به "تغییر زمان"). این میتواند موقعیتهای چالش برانگیزی ایجاد کند، برای مثال، ممکن است بخواهند کسی را ببینند که دیگر زنده نیست.
افراد مبتلا به زوال عقل در مراحل پایانی ممکن است در شناخت مکانها، اشیاء و افراد آشنا با چالش مواجه شوند. ممکن است شخص نه خود را در آینه بشناسد و نه دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانوادهاش را.
این مسئله ممکن است به این دلیل اتفاق بیفتد که آنها فقط تصویر و خاطره فرد را در زمانی که بسیار جوانتر بوده به یاد میآورند.
اگر فرد مبتلا به زوال عقل در گذشته، به بیش از یک زبان صحبت میکرده است، در مراحل پایانی دمانس ممکن است یکی از زبانهایی را که بعداً در زندگی آموخته است، از دست بدهد. در نهایت، آنها ممکن است فقط زبان دوران کودکی خود را بفهمند.
زبان گفتاری فرد ممکن است در نهایت به چند کلمه کاهش یابد یا کلاً از بین برود. آنها همچنین ممکن است کلمات کمتری را بفهمند.
همچنین افراد مبتلا به زوال عقل در این مرحله ممکن است همچنان قادر به درک حرکات، حالات چهره و زبان بدن باشند. آنها همچنین ممکن است از ارتباطات غیرکلامی برای بیان احساسات یا نیازهای خود استفاده کنند.
تغییرات خلق و خو در مراحل پایانی زوال عقل باقی میماند و افسردگی و بیتفاوتی به طور ویژه شایع است.
هذیانها و توهمات (به ویژه بینایی و شنوایی) در مراحل پایانی زوال عقل بیشترین شیوع را دارند. آنها همیشه اذیت کننده نیستند اما میتوانند برخی از تغییرات در رفتار را توضیح دهند، زیرا درک فرد از واقعیت تغییر میکند.
افراد مبتلا به زوال عقل در مراحل بعدی اغلب بیشتر ارتباط حسی برقرار میکنند تا ارتباط کلامی. آنها ممکن است دوست داشته باشند به آهنگ گوش کنند یا از لمس بافت اجسام مختلف لذت ببرند.
تغییرات رفتاری مرحله میانی زوال عقل میتواند در مراحل پایانی ادامه یابد.
پرخاشگری در مرحله پایانی زوال عقل اغلب واکنشی نسبت به مراقبان شخص است. ممکن است فرد کسانی را که میخواهند به او کمک کنند بزند، هول بدهد یا فریاد بزند که میخواهد تنها بماند. در این زمان فرد مبتلا به زوال عقل ممکن است احساس ترس، تهدید یا سردرگمی کرده باشد. بیقراری نیز بسیار رایج است. گاهی اوقات ممکن است به نظر برسد که فرد در جستجوی کسی یا چیزی است.
مانند سایر مراحل، مهم است که در نظر بگیرید که آیا فرد نیازهای دیگری دارد که برآورده نشده است یا خیر. فرد مبتلا به زوال عقل در مراحل پایانی اغلب نمیتواند احساس خود را به دیگران بگوید. یک تغییر ناگهانی در رفتار ممکن است ناشی از یک مشکل پزشکی (به عنوان مثال، درد، عفونت یا هذیان) باشد.
به دلیل تغییرات فیزیکی مرحله آخر زوال عقل، فرد احتمالاً به حمایت بسیار بیشتری در زندگی روزمره نیاز دارد. در این مرحله ممکن است:
فرد آهستهتر، با حرکات نامنظم و بیثباتتر راه برود – در نهایت ممکن است زمان بیشتری را روی صندلی یا تخت بگذراند.در معرض خطر سقوط قرار دارند.برای غذا خوردن به کمک زیادی نیاز دارند – و ممکن است وزن کم کنند.در بلع مشکل دارند.به بیاختیاری و از دست دادن کنترل مثانه و روده مبتلا شوند.کاهش تحرک فرد، به طور ویژه، احتمال لخته شدن خون و عفونت را افزایش میدهد. بروز این مشکلات میتواند بسیار جدی یا حتی کشنده باشد، بنابراین ضروری است که فرد تا جایی که میتواند تحرک داشته باشد.
فرد مبتلا، با هر نوع زوال عقلی که داشته باشد، به طور متوسط امید به زندگی کمتری نسبت به افراد عادی خواهد داشت. به همین دلیل است که زوال عقل یک وضعیت محدود کننده در زندگی است. فکر کردن به این موضوع میتواند بسیار ناراحت کننده باشد.
با این حال، خوب است که به یاد داشته باشید، مهم نیست که زوال عقل فرد در طول زمان چگونه تغییر میکند، همیشه راههایی برای زندگی خوب با این بیماری وجود دارد.
حمایت خوب میتواند تفاوت زیادی در کیفیت زندگی فرد در تمام مراحل زوال عقل ایجاد کند.
مدت زمانی که یک فرد با زوال عقل زندگی میکند از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. این به عوامل زیادی بستگی دارد، مانند مواردی که در صفحه پیشرفت و مراحل زوال عقل ذکر شده است.
عوامل دیگر عبارتند از:
زمانی که بیماری فرد تشخیص داده شد، زوال عقل چقدر پیشرفت کرده است.
فرد مبتلا به زوال عقل چه بیماریهای جدی دیگری دارد - مانند دیابت، سرطان یا مشکلات قلبی (و مدت زمانی که این موارد را داشته است)
زمانی که علائم شروع شد، فرد چند ساله بوده است - افراد مسن (بالای 65 سال) بیشتر از افراد جوان (زیر 65 سال) به سایر بیماریها مبتلا میشوند که ممکن است امید به زندگی آنها را کاهش دهد.
زوال عقل از دو طریق باعث کاهش امید به زندگی میشود:
اول، برخی از بیماریهایی که ارتباط نزدیکی با بیماری آلزایمر و زوال عقل عروقی دارند، مانند دیابت و بیماریهای قلبی عروقی، میتوانند به معنای کاهش امید به زندگی باشند. به عنوان مثال، زوال عقل عروقی ارتباط نزدیکی با بیماری قلبی و سکته دارد. یک فرد مبتلا به زوال عقل عروقی در معرض خطر مرگ در هر مرحله از زوال عقل است.
راه دیگری که زوال عقل امید به زندگی را کاهش میدهد از طریق اثرات شدید بیماری است. در مراحل پایانی زوال عقل، فرد و سیستم ایمنی او اغلب بسیار ضعیف است، به احتمال زیاد زمان زیادی را در رختخواب میگذراند و احتمالاً مشکل بلع دارد. همه اینها احتمال ابتلا به سایر مشکلات پزشکی را که میتواند منجر به مرگ شود، مانند عفونتها (مانند ذات الریه) یا مشکلات قلبی عروقی (مانند لخته شدن خون در مغز یا ریه) در آنها بسیار بیشتر میکند. به همین دلیل است که مرحله پایانی زوال عقل اغلب کوتاهترین مرحله است.
یک فرد مبتلا به زوال عقل همچنین میتواند در هر مرحله از بیماری دیگری که ارتباط نزدیکی با دمانس او ندارد بمیرد. سرطان و بیماری ریه نمونههای رایج هستند.
نوع زوال عقلی که یک فرد دارد نیز میتواند بر مدت زمان زندگی آنها با زوال عقل تأثیر بگذارد. ارقام زیر متوسط تعداد سالهایی است که ممکن است یک فرد پس از تشخیص زندگی کند و برخی افراد بیشتر از این عمر میکنند.
خواندن و فکر کردن درباره این اطلاعات ممکن است ناراحت کننده باشد، اما یادآوری این نکته بسیار مهم است که با حمایت مناسب، افراد مبتلا به زوال عقل میتوانند در تمام مراحل به خوبی زندگی کنند.
میانگین امید به زندگی برای شایعترین انواع زوال عقل به شرح زیر است:
بیماری آلزایمر - حدود 8 تا 10 سال. اگر در دهه 80 یا 90 سالگی تشخیص داده شود، امید به زندگی کمتر است. تعداد کمی از افراد مبتلا به آلزایمر بیشتر عمر میکنند، گاهی اوقات 15 یا حتی 20 سال.
زوال عقل عروقی - حدود 5 سال. این میزان کمتر از میانگین آلزایمر است، به این دلیل که احتمال مرگ فرد مبتلا به زوال عقل عروقی، در اثر سکته مغزی یا حمله قلبی بیشتر از خود زوال عقل است.
زوال عقل با اجسام لویی - حدود 6 سال. این مقدار کمی کمتر از میانگین بیماری آلزایمر است. علائم فیزیکی این نوع بیماری، خطر زمین خوردن و عفونت را در فرد افزایش میدهد.
دمانس فرونتوتمپورال - حدود 6 تا 8 سال. اگر فردی این نوع از بیماری را همراه با بیماری نورون حرکتی - یک اختلال حرکتی - داشته باشد، زوال عقل او بسیار سریعتر پیشرفت میکند. امید به زندگی برای افرادی که هر دو بیماری را دارند به طور متوسط حدود 2 تا 3 سال پس از تشخیص است.