داستان از اونجا شروع شد که ما در زمان دولت اول آقای روحانی دیدیم که یک ثبات کمرنگی ایجاد شده و انشالله میشه یک مقدار کار را گسترش داد، لذا بر آن شدیم مقادیری خط تلفن به خطوط موجود شرکت اضافه کنیم و در جهت پیشرفت و شکوفایی و این حرفهای خانمان برانداز تلاش کنیم. سرعت اینترنت بهتر از پیش بود و میشد روی ویپ حساب ویژهای باز کرد و با هزینه بیشتری تلفنهای قجری را تبدیل به فناوری ویپ کردیم، تا بخواهیم چهار تا تماس با تکنولوژی جدید برقرار کنیم، به تعطیلات نوروز برخوردیم و گفتیم انشالله بعد این ایام با انرژی مضاعف برمیگردیم و حقیقتا هم برگشتیم، همه چیز بر وفق مراد بود تا اینکه با یک فروند قبض تلفن نجومی به ناگاه خودمونو داخل اختلاسگران و مولتی میلیاردرهای دوران احساس کردیم، مداد دستمون گرفتیم و سه رقم سه رقم از سمت چپ صفرها و باقی اعداد را جدا کردیم و چند تا از همکارها را هم صدا زدیم که نیشگونمون بگیرین ببینیم خوابیم یا بیدار و اصلا دویست و چند میلیون تومان وجه رایج مملکت چقدری میشود!؟ یک غلط کردن بابای غلیظ گفتیم و رهسپار دفاتر محترم پیشخوان شدیم و گفتیم یک پرینت از ریز مکالمات ما بده، استاد گرامی ۵ بسته آچهار را گذاشت رو میز، گفت پول کاغذ را جدا میگیرم پول پرینت را جدا پول برق را هم جدا! بالغ بر ۲۷ هزار تماس بینالمللی از لندن و واشنگتن تا تیمور شرقی و جزایر سلیمان و قبائل مائومائو در آن آچهارهای زبان بسته ثبت شده بود، آن هم تنها در ۱۷ روز که ۱۴روزش ایام نوروز بود و سه روزش هم حاصل فراخی ما و همکاران و عدم حضور در شرکت!
به پلیس محترم فتا مراجعه نمودیم و گفتند لابد هک شدهاید و ما هم دستمان به این هکرهای بووووق خارجی نمیرسد، بروید یقه مخابرات را بگیرید، حقیقتا خود اداره مخابرات هم باورش نمیشد روی چنین گنجی خوابیده و قراره یک مشترک بسیار معمولی دویست و چند میلیون تومان سال ۹۶ را بریزد توی این چاه ویل!
القصه کشمکشها آغاز شد و ما به هر جایی مراجعه کردیم و در نهایت از دل مصوبات سازمان تنظیم مقرارت مصوبهای استخراج کردیم مبنی بر اینکه اداره محترم مخابرات طبق قراردادش با مشترکین، موظف است به محض رسیدن هزینه تماسها به هشتاد درصد هزینه خطوط، از یکی از راههایی که مشترک در قرارداد علامت زده (ما حتی گزینه اطلاع رسانی از طریق دود و کفتر را هم تیک زده بودیم) اطلاع رسانی کند و البته گزینه قطع خط یک گزینه آپشنال است و مخابرات محترم موظف به اجرای این بند نیست و به صورت عشقی میتواند عمل کند، ولی گزینه اطلاع به مشترک الزامی بوده و راه دررو ندارد.
البته که بزرگواران اطلاع رسانی نکرده بودند و خودشانم اقرار فرمودند، با این همه نظر دادگاه محترم بدوی و خروی این بود که ما پنجاه درصد مبلغ مذکور را پرداخت کنیم!! چرایش را هنوز کسی رمزگشایی نکرده معالاسف.
اینها را نوشتم برای درس عبرت گرفتن سایرین و توصیه اینکه قبل از راهاندازی ویپ آن دو صفر لعنتی را ببندید یا تدابیر امنیتی لازم را بیاندیشید و به آدم کاربلد کار را بدهید. دوم اینکه جناب آقای آذری جهرمی عزیز! آیا در آخرین روزهای وزارت شما میتوانیم امیدی به شما و وزارت خانه تحت امرتان داشته باشیم؟ آیا میتوانم دلخوش باشم که آن یک رایی که برای دولت شما در صندوق انداخته شده یک جایی به کار خواهد آمد و من شرمنده خودم نشوم لااقل!؟
البته که قبلا چندین نامه الکترونیکی برایتان روان کردهایم ولی افادهای نداشته!!
@azarijahromi