امروز در خدمت خانم ساجده جبار پور، از شاعران غزلسرای خوب کشورمون هستیم.
خانم جبارپور درخدمت شما هستیم، به عنوان اولین سوال خودتون رو برای مخاطبان شعرانگیز معرفی بفرمایید.
ابتدای امر سلام عرض میکنم خدمت مخاطبان سایت شعرانگیز.
من ساجده جبارپور ماسوله، از سال 88 به طور جدی شعر مینویسم و در دانشگاه تا کارشناسی ارشد حقوق بینالملل خوندم. دو کتاب مجموعه شعر ازم منتشر شده و یک کتاب در حال چاپ دارم. (کتاب)حرفبیربط در نشر نیماژ و (کتاب) مؤنث توسط نشر نزدیکتر، منتشر شدند.
شعر و شاعری رو از چه زمانی شروع کردید؟صرفا علاقه مند بودید یا نشانه های استعداد رو خودتون یا اطرافیان دیدند؟
در کنگرههای ادبی بسیاری برگزیده شدم که مهمترینش جشنواره شعر فجر بوده و امروز(28 مهر ماه 98) هم کتابم به عنوان یکی از نامزدهای دریافت جایزه قیصر امین پور معرفی شد.من از 11سالگی مینوشتم و خب خانوادم هم شعردوست بودند اما به مرور زمان برام جدیتر شد. درزمان دانشآموزی با کانون پرورش فکری به صورت مکاتبهای در تماس بودم اما خب به دلیل اهمیت تحصیلم خانوادهم چندان علاقهمند به فعالیت جدی در دوران دانشآموزیم نبودند. ابتدای امر با شعر سپید شروع کردم و بعد کم کم به سمت غزل کشیده شدم و غزل حلاوتی داشت که هنوز هم رهام نکرده.
چقدر حس می کنید که شعرهای شما زنانه هست؟
ابتدای امر بگم که من به نظرم شعر زنانه و مردانه نداریم چون ما در مورد شعر آقایون نمیگیم شعر مردانه که شعر خانومهارو استثنا بر شعر به صورت کلی قرار بدیم. اما خب من به عنوان یک خانوم دنیا رو از زاویه دید خودم میبینم و این زاویه دید میتونه مقدار زیادی متاثر از جنسیتم باشه مثل جزنگری که بیشتر مختص خانوم هاست اما خب یه آقاهم میتونه شعر جزنگر داشته باشه.
آیا حس کردید ک بیشتر مخاطبان شما یه جور همزاد پنداری با شعر شما دارند؟
حقیقتش نمیدونم، بیشتر خانوم ها رو دیدم که با شعرم حس همذاتپنداری دارن اما اگر براساس علایقم بخوام صحبت کنم دوست دارم که همه این حس رو با شعرهام داشته باشن.
برترین شاعر زن در ادبیات فارسی رو کدوم شاعر میدونید؟
خب حقیقتا هرکس به نوعی باعث گسترش مرزهای شعر شده فروغ هنجارشکنی مضمونی داشته و دو دفتر آخرش واقعا بر هر شاعری تاثیرگذاره و اگر در قید حیات میبود شاید انتخابم ایشون بود اما درنهایت من سیمین بهبهانی رو از بین زنان شاعری که دیگه دربین ما نیستند بیش از همه دوستدارم. از بین شاعران در قید حیات هم اشعار پانتهآ صفایی عزیزم رو میپسندم.
ممنون از شما، نظر شما در مورد شعر زنان معاصر چی هست؟
در حال حاضر به نظرم خیلی خوبه خانومهای شاعر بسیاری فعال هستن و خب این باز بودن فضای جامعه رو برای حضور زنان شاعر نشون میده و اتفاقا به نسبت شاعران گذشته شاهد هنجارشکنیهای زبانی بیشتری هستیم و مضمونها و سبکهایی که کار میشه متنوعه.
چه بازخوردی از مخاطبین خودتون در ارتباط با آثارتون دریافت کردید؟
در ارتباط با کتابم مؤنث خیلی نظرات خوبی گرفتم و حقیقتا تشویق شدم و خستگیم بعد از 5 سال فاصله از کتاب اول و صبوریم، در رفت.
اما همچنان مشتاقم نقدهم بشنوم تعاریف خوبی شده اما خب اون چیزی که راه آینده رو برام روشن میکنه نقدهاست که هنوز نقد چندانی نگرفتم و انشاءالله اگر جلسه نقدی برگزار بشه شفاف تر می تونم در مورد سبک شعریم تصمیم بگیرم.
عالیه موفق باشید، داستان سرایش کتاب شعر مونث چی هست؟
در کتاب قبلیم چند شعر داشتم که منحصرا در مورد مسائل زنان بود. در صحبتهایی که از استادهای شعرم میشنیدم همیشه این نکته رو قید میکردند که این اشعار بهتر هستند یا در این فضا بهتر مینویسم خواه ناخواه با افزایش تجربیاتم در زمینه حقوق و در زندگی شخصی دیدم به این زمینه دقیقتر شد و آثارم هم بیشتر به این سمت رفت و در نهایت با افزایش حجم شعرها تصمیمم براین شد که کتابی رو به صورت کلی به شعرهایی با مضمون دنیای زنان اختصاص بدم. با توجه به بار کلمه مؤنث در ادبیات ما و مضمون اشعار اسم کتاب هم اینگونه انتخاب شد.
خانم جبارپور عزیز «سین جیم» کی چاپ خواهد شد؟
«سین جیم» دربردارند آثار آیینی من هست و در جشنواره حوزه هنری هم برگزیده شد و باید توسط سوره مهر منتشر شه متاسفانه علت منتشر نشدنش کاهلی خودم در پیگیری بوده وگرنه خیلی زودتر باید منتشر میشد.
سه مورد از معروفترین شعرهاتون از دید مردم رو کدوم شعر ها می دونید؟
در بقچهام شکوفه و باران گذاشتم
***
فرمان بده پیغمبر اعجاز برقصم
***
و شعری که چند ماه پیش نوشتم
مرد از دست اخبار خسته ست...
***
از شعرهای آیینیم
ای پاسخ تمام اگرها و کاش ها
پیش بینی شما از آینده شعر و نوشته هاتون چی هست؟
نمیدونم... فقط امیدوارم عاقبت خوبی داشته باشه و راهو کج نره
ان شاالله که آینده روشن است، خانم جبار پور به نظر شما یه نفر برای چاپ یک کتاب شعر باید چه مسیری رو طی کنه؟
صبوری و صبوری و صبوری
متاسفانه اغلب میبینم شاعرهای جوونتر خیلی عجولن هنوز غزلها، پخته نشده و به کمال نرسیده، منتشر میشه و به همین خاطر زودتر هم دچار غرور میشن و دست از مطالعه میکشن.
بله ممنون از راهنمایتون اگه حرفی سخنی ک فک میکنید جا مونده ممنون میشم ک بیان کنید.
نه حرفی نیست
غیر از اینکه ممنونم بابت ترتیب دادن این مصاحبه
از مصاحبت باشما و حضور در گروه لذت بردم.
سپاسگزارم از خانم جبار پور که بزرگواری فرمودند و در این برنامه ما رو همراهی کردند.
امیدوارم همواره پیروز و سرافراز و سربلند باشید.
چند نمونه از اشعار ساجده جبارپور:
در بقچه ام شکوفه و باران گذاشتم
امروز صبــح سر به بیابان گذاشتم
بی خود به انتظار جنونم نشسته ای
در راه عقـل چند نگهبــان گذاشتم
گفتی که دوستت...ننوشتی نداشتی
این حرف کهنـه را سر هذیان گذاشتم
عمری که سوخت پای دلت قابلی نداشت!
هر چند من برای تو از جان گذاشتم
من مادری فقیرم و فرزند خویش را
با درد نان کنار خیابان گذاشتم
حرفی که نیست، میروم از خانه ات ،بیا!
این هــم کلید! داخل گلدان گذاشتم!
***
فرمـان بده پیغمبر اعجـــاز برقصم
در چشم چهل رند نظر باز برقصم
تو تار، دوتاری و سه تــاری و سماعی
با شور بخوان گوشه ی شهناز برقصم
نه دف د د دف ...نای نی و عود بیاور
تا یاد بگیرم کــــه به هر ساز برقصم
با دامن پرچین خودم چــــرخ...بچرخم
قلیان بکشی...قل بزنی...باز برقصم
با تن ت ت تن تن ت ت تن شور بگیرم
هی سکّه ی زرکـــوب بیانداز برقصم
از داغی خرماپـــز اهـــــواز بیایـــــم
در مستی میخانه ی شیراز برقصم
دیوانه که از حکم وجزا ترس ندارد
مطرب تو بزن باز از آغـــاز برقصم
***
ای پاسخ تمام اگرها و کاشها
مادر نوشته اسم تو را روی آشها
دارد برای آمدنت نذر میکند
دستش همیشه پر شده از این تلاشها
من رد پای آمدنت را کشیدهام
با رنگهای سبز و سپید گواشها
- ما لقمه لقمه نان و نمک میخوریم و بعد
دنیا گمست بین بریز و بپاشها
دین مرا دوباره به بازی گرفتهاند
درگیر و دار همهمهها اغتشاشها
پایان جنگهای جهانی به دست توست
گل میشود گلوله داغ کلاشها
تنها به عشق آمدنت شعر گفته است
امشب مداد آبی من با تراشها
ای کاش صبح جمعه بعدی ببینمت
ای پاسخ تمام اگرها و کاشها