
آیا تا به حال با دومینوی مشکلات زندگی روبرو شدهاید؟ همان مشکلاتی که از یک زمان مشخص و بدون هیچ دلیل و منطق مشخصی یکی پس از دیگری رخ میدهند و حتی در اتفاق افتادن نیز از هم سبقت میگیرند و طوری پشت هم در میآیند که یکوقت خدای ناکرده زمانی برای نفس کشیدن و استراحت کردن نداشته باشید. طبعا همه ما فراز و فرود مشکلات زندگی را به تناسب شرایط خودمان دیدهایم و تجربه کردهایم و در همین فراز و فرودها وجوه ناشناختۀ دیگرِ شخصیتمان را یافتهایم و برایمان ثابت شده که صبر و توانایی ما در مقابله با سختیها چه میزان با واقعیتی که در آن روبرو هستیم فرق دارد. طبعا برای حل کردن آن مشکلات به این در و آن در زدهایم و به هرکه دستمان رسیده از او یاری جستهایم. اینطور نیست؟
فیلم «یک مرد جدی» با چنین مضمونی تولید شده است و قصد دارم برداشت شخصیام از این فیلم را برایتان بنویسم.
فیلم سینمایی «یک مرد جدی» (A Serious Man) یک فیلم کمدی سیاه محصول سال ۲۰۰۹ کشور آمریکا است که به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی جوئل و ایتن کوئن است.
این فیلم درباره یک خانواده یهودی است که در دهه شصت در آمریکا زندگی میکنند و بر اساس خاطرات برادران کوئن از دوران کودکیشان و با نگاه به قصه ایوب نبی (ع) ساخته شده است و شخصیت آدمهای فیلم را از آنها الهام گرفتهاند.
این دو برادر فیلمساز که اولین فیلم بلندشان را در سال ۱۹۸۴ ساختند، کار نوشتن فیلمنامه، تهیه کنندگی، کارگردانی و تدوین فیلمهایشان را بهطور مشترک انجام میدهند؛ هرچند در عنوانبندی اکثر آثار آنها نام جوئل به عنوان کارگردان، و نام ایتن به عنوان تهیهکننده ذکر میشود. مجله توتال در سال ۲۰۰۶ کوئنها را به عنوان نوزدهمین فیلمساز برتردنیا انتخاب کرد. جوئل کوئن در سال ۲۰۲۱ با ساخت تراژدی مکبث اولین فیلم بدون همکاری برادرش را ساخت.
در این فیلم، لری با بازی درخشان مایکل استولبارگ در نقش پدر سختگیر یک خانواده طبقه متوسط یهودی در سال 1967 است. او استاد درس فیزیک در دانشگاه است که در حال گذران زندگی عادی و روزمرهاش است ولی کم کم اوضاعش تغییر میکند و با مسائل و مشکلاتعجیب و غریبی روبرو میشود. اولین چالش او که فیلم با آن آغاز میشود بیماریش است که وی را در مطب پزشک مشاهده میکنیم. سپس شیطنت دنی -پسرش- سر کلاس مدرسه به تصویر کشیده میشود. داستان از آنجایی اوج میگیرد که او پس از مشاجره لفظیاش درباره نمره با دانشجویش وقتی به خانه میرود، جودیت -همسرش- بی هیچ مقدمهای بحث طلاق و جدایی را مطرح میکند و شوک دیگری را به وی وارد میکند و همینطور مسائل و مشکلات پشت یکدیگر برای لری ردیف میشود.
او اگرچه شخصیتی تنها و منزوی در فیلم نمایش داده میشود اما یک تنه به دنبال حل مسائل و فهم معنا و چرایی این اتفاقات است و مکرر به خاخامها و رهبران دینی مراجعه میکند و با حالتی درمانده شرح ماوقع را میگوید و از آنها طلب جواب میکند. این سوال مدام در ذهنش مرور میشود: دلیل این اتفاقات چیست؟ چه معنایی در پس این مشکلات وجود دارد؟
لری شخصیتی همدل و حمایتگر دارد. تا جایی که وقتی بعد از جدایی از جودیت در مسافرخانه ساکن میشود باز هم پسرش برای اینکه آنتن تلویزیون را درست کند با او تماس میگیرد و به سای همسر جدید مادرش حرفی نمیزند. حتی وقتی سای در تصادف کشته میشود، لری برای او مراسم مذهبی هفتگی میگیرد و اورتر را نیز حمایت میکند تا پلیس نتواند او را دستگیر کند.
اما چرا با این همه مشکلات و وجود آدمهای متعدد در اطراف لری، او باز هم تنهاست؟ آیا او در برقراری ارتباط موثر با اطرافیانش حتی همسرش نیز ناتوان است؟ چرا فرزندانش -دنی و سارا- او را جدی نمیگیرند و به حرفش گوش نمیدهند؟
لری یک دیالوگ کلیدی و نسبتا پرتکرار دارد و آن «همه چیز روبراه است»! او با تکرار این دیالوگ در بخشهای مختلف فیلم، به مخاطب میگوید در هر شرایطی بر خود مسلط باشید و شرایط را خوب و ایدئال تصور کنید و تصویر کنید. شاید در ادبیات ما بتوان مفهوم شکرگزاری یا تفأل به خیر را برای آن بیان کرد. لری آنجایی به مفهوم این جمله پی میبرد که اورتر -برادرش- مواردی را برمیشمارد که خودش فاقد آنهاست ولی لری صاحب همه آنهاست.
فیلم با یک پایان باز روبرو است. آنجایی که به مرور گرهها دانهدانه باز میشود و مشکلات لری حل میشود، ناگهان با طوفانی روبرو میشویم که این انگاره را به ذهن میرساند که نباید مشکلات زندگی را تمام شده بدانیم، مشکلات فراز و فرود دارند ولی تمامی ندارند. چه بسا آنجایی که فکر میکنیم مشکلات در مسیر حل شدن هستند، یک مشکل بزرگ و پیشبینی نشده تمامی محاسبات ما را بهم بزند.
تماشای این فیلم، ما را با یک حقیقت تلخ روبرو میکند: مسائل و مشکلات جزئی از یک زندگی عادی هستند و این هنر ماست که بتوانیم با تسلط بر خود و مدیریت شرایط بتوانیم به استقبال یک به یک مسائل برویم و آنها را در آغوش بگیریم و حل کنیم. قطعا همه مشکلات علت یکسان و مشابهی ندارند و برخی ناشی از غفلتها و کوتاهیهای ماست و برخی دیگر ناشی از عوامل دیگر است ولی فهم معنا و تحلیل مشکلات و پذیرش درسی که قرار است به ما بدهد با استفاده از حداکثر ظرفیتی که در اطرافمان قرار دارد، ما را در مواجهه با آنها توانمندتر و صبورتر خواهد نمود.
شما در این ژانر و با این مضمون چه فیلمهایی را تماشا کردهاید؟