ویرگول
ورودثبت نام
چرتکه
چرتکه
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

یادداشت چهارم پول: خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی

در یادداشت قبل گفتیم مهمترین اختیار بانک مرکزی چاپ پول است؛ به این پول چاپ‌شده، پایه پولی می‌گوییم. همچنین گفتیم پایه پولی در واقع هر ریالی است که از بانک مرکزی خارج می‌شود. برای فهم دقیق‌تر این مفهوم به سراغ اجزای تشکیل‌دهنده پایه پولی رفتیم و «خالص بدهی دولت به بانک مرکزی» را توضیح دادیم.

سمت منابع پایه پولی، واحد عددها هزار میلیارد تومان است که به اختصار «همت» نوشته می‌شود، ربطی هم به مستر همتی رئیس کل ندارد!
سمت منابع پایه پولی، واحد عددها هزار میلیارد تومان است که به اختصار «همت» نوشته می‌شود، ربطی هم به مستر همتی رئیس کل ندارد!


در این یادداشت می‌خواهیم در مورد دومین جزء پایه پولی صحبت کنیم که در حال حاضر در ایران بزرگترین جزء پایه پولی هم هست:

خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی

هر کشوری برای خودش یک واحد پول دارد که در داخل آن کشور برای مبادلات اقتصادی استفاده می‌شود. اما در مبادله‌های خارجی (مثلا واردات و صادرات یک کشور) لازم است پول‌ها به یکدیگر تبدیل شوند؛ یعنی مثلا بازرگان ایرانی به افغانستان سیمان صادر می‌کند و افغانی می‌گیرد؛ افغانی که در ایران کاربرد ندارد، پس باید به ریال تبدیل شود. یا اصلا ممکن است معامله با پول انجام نشود؛ مثلا ایران یک محموله بنزین به ونزوئلا صادر می‌کند و در ازای آن چند تن طلا تحویل می‌گیرد. شمش طلا هرچقدر ارزش داشته باشد، با آن نمی‌شود از بقالی خرید کرد؛ پس آن هم باید تبدیل شود.

اینجا یک مسأله مهم پیش می‌آید؛ نرخ برابری پول داخلی با طلا و بقیه ارزها. چه کسی تعیین می‌کند هر دلار آمریکا چند ریال ارزش دارد؟ یا هر گرم طلا چند ریال می‌شود؟ بازار آزاد! چطور؟

️وقتی صادرات یک کشور بیشتر از واردات باشد، ارز و طلای زیادی وارد کشور می‌شود و ارزش آن در مقابل ریال کاهش می‌یابد. برعکس وقتی واردات زیاد باشد، قیمت ارز و طلا بالا می‌رود.

بانک‌های مرکزی دنیا حجم زیادی طلا و ارز به عنوان ذخیره و برای کنترل ارزش پول ملی نگهداری می‌کنند. در مواقع لازم برای بالا و پایین کردن ارزش پول ملی وارد بازار شده و ارز و طلا خرید و فروش می‌کنند.
بانک‌های مرکزی دنیا حجم زیادی طلا و ارز به عنوان ذخیره و برای کنترل ارزش پول ملی نگهداری می‌کنند. در مواقع لازم برای بالا و پایین کردن ارزش پول ملی وارد بازار شده و ارز و طلا خرید و فروش می‌کنند.


حالا این وسط بانک مرکزی چه‌کاره است؟ کشور خودمان را در نظر بگیرید و فرض کنید همه‌ی مبادلات خارجی با دلار آمریکا انجام می‌شود. بانک مرکزی وظیفه‌ دارد ارزش پول ملی را حفظ کند؛ پس باید نرخ برابری ریال و دلار را کنترل کند، یعنی نه اجازه بدهد دلار خیلی گران شود، نه خیلی ارزان. بعضی وقت‌ها که صادرات کشور زیاد باشد، دلار اضافه را بانک مرکزی می‌خرد تا قیمتش کم نشود؛ برعکس وقتی واردات کشور زیاد باشد، بانک مرکزی دلار می‌فروشد تا قیمت آن خیلی بالا نرود.

به هر میزان که بانک مرکزی به طورخالص دلار بخرد، ریال جدید چاپ شده است. مثلا اول صبح ۱ میلیون دلار می‌فروشد، عصر ۲ میلیون دلار می‌خرد. پس به طور خالص ۱ میلیون دلار خریده و معادل آن پول چاپ کرده است. با این کار پایه پولی زیاد می‌شود، به همین سادگی!

️کجا اشکال پیش می‌آید؟ فرض کنید یک کشوری همواره وارداتش بیشتر از صادرات باشد؛ این کشور بعد از مدتی ارز کم می‌آورد، ذخیره‌ی ارزی بانک مرکزی هم ته می‌کشد و ارز مورد نیاز برای واردات وجود ندارد. چه اتفاقی می‌افتد؟ ما ایرانی‌ها که خیلی با این پدیده آشناییم، ارز خارجی گران می‌شود و ارزش پول ملی به باد می‌رود.

برعکس، فرض کنید کشوری همیشه صادراتش از واردات بیشتر باشد؛ بعد از مدتی ارز خارجی روی دست مردم و بانک مرکزی باد می‌کند. این بار پول ملی گران می‌شود و ارز خارجی کم‌ارزش. شاید باور نکنید، ولی ایران به طور تاریخی بیشترین ضربه را از این اتفاق خورده، نه جهش قیمت ارز! چطور؟

️دولت همیشه نفت دارد، بعضی وقت‌ها خیلی زیاد دارد! نفت صادر می‌کند و دلار می‌گیرد. اگر دلار را یک‌جا در بازار بفروشد، طبیعتا ارزان می‌شود. دولت طبق قانون موظف است دلار را به بانک مرکزی بدهد تا بانک طبق صلاحدید خودش در بازار عرضه کند. حالا اگر دولت دلار را صرفاً پیش بانک مرکزی امانت بگذارد، اتفاق خاصی نمی‌افتد. اما اگر بانک مرکزی دلار دولت را بخرد، باید معادل آن پول چاپ کند و به دولت بدهد. پس در این مرحله پول چاپ می‌شود. در مرحله بعد اگر بانک مرکزی دلار را در بازار بفروشد (به واردکننده)، انگار پولِ چاپ‌شده را جمع می‌کند. هرچقدر از دلار که دست بانک مرکزی بماند، معادل آن پول چاپ شده و پایه پولی بالا رفته است! رشد پایه پولی هم که یعنی تورم و کاهش ارزش پول ملی.

حالا «خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی» یعنی چه؟ بانک مرکزی در هر لحظه یک مقداری ارز یا طلا در اختیار دارد. بخشی از دارایی‌ها نزد بانک مرکزی امانت گذاشته شده و بانک مرکزی آن‌ها را نخریده، بنابراین پولی هم بابت‌شان چاپ نشده. اگر این امانت‌ها را کم کنیم، بقیه‌اش می‌شود خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی، یعنی آن مقدار ارز یا طلایی که بانک مرکزی خریده و به ازای آن‌ها پول چاپ کرده است. در شهریور ۱۳۹۹ این مقدار حدود ۳۶۰ هزار میلیارد تومان بوده، معادل حدوداً ۸۵ میلیارد دلار.

در یادداشت بعدی در مورد تاریخچه‌ی ارتباط بانک‌های مرکزی کشورها و مفهومی به نام «پشتوانه‌ی پول» صحبت خواهیم کرد.

داستان‌پول
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید