نازی فدایی
نازی فدایی
خواندن ۱۱ دقیقه·۹ ماه پیش

درمان شناختی رفتاری یا CBT چیست؟

درمان شناختی رفتاری (CBT) یک نوع درمان ساختاریافته و هدفمند است. بسیاری از درمانگران از این رویکرد برای درمان طیف وسیعی از مشکلات روانشناختی استفاده می کنند. این رویکرد یکی از پر طرفدارترین و پربازده ترین تکنیک های روان درمانی است. باور بنیادین این رویکرد این است که باورها و طرز فکر ما اعمال و احساسات ما را شکل می دهند، در نتیجه روان درمانگران شناختی رفتاری معمولا سعی دارند افکار منفی و باورهای ناکارآمد مراجع را اصلاح کنند تا به دنبال آن تغییر در احساسات و رفتار فرد به وجود آید. در واقع درمانگر به مراجع کمک می کند تا دیدگاه درست تری نسبت به منشا مشکلاتش پیدا کند و راه های کنار آمدن با آنها را یاد بگیرد. منشا تعداد زیادی از مشکلات روانی الگوهای مخرب و غیرمفیدی هستند که در کودکی یا در اثر تجارب ناخوشایند شکل گرفته اند.


درمان شناختی رفتاری روی فرد و مشکلات حال حاضر متمرکر است و کمتر گذشته را مورد بررسی قرار می دهد. این به این معنی نیست که هیچ وقت در جلسات درمانی در مورد گذشته صحبت نمی شود بلکه به این معنی نیست که مرکز توجه قرار نمی گیرد. هدف درمان شناختی رفتاری این است که با آموزش تشخیص رابطه بین افکار، احساسات و رفتار، وضعیت ذهنی فرد را بهبود ببخشد.

کاربرد درمان شناختی رفتاری (CBT)

درمان شناختی رفتاری به خوبی توانسته از پس درمان تعداد زیادی از اختلالات و مشکلات روانی بربیاید. به همین دلیل بسیاری از درمانگران به تنهایی یا در کنار سایر نکنیک های درمانی از این رویکرد استفاده می کنند. از جمله این اختلالات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

تاثیر درمان شناختی رفتاری (cbt) در اختلالات اضطرابی

اختلالات اضطرابی شامل حملات پانیک، اختلال اضطرابی فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال وسواس فکری عملی و اختلال استرس پس از سانحه است. همه انواع اختلالات اضطرابی دارای جنبه های بدنی، هیجانی، فکری و رفتاری هستند و فرد ممکن است در هر یک از این موارد علائمی را نشان دهد. علائمی مانند افزایش ضربان قلب، احساس ضعف و سرگیجه، افکار منفی در مورد خود یا موقعیت، احساس ترس، عدم امنیت، اجتناب از موقعیت تنش‌زا و بسیاری علائم دیگر. درمان شناختی رفتاری در مورد اختلالات اضطرابی مانند هر اختلال دیگری در وهله اول به سراغ باورهای بنیادین و طرز تفکر فرد می‌رود. و با تکنیک‌های مختلف، سعی در تغییر باورها در جهت مثبت دارد. زیرا طبق اصل اساسی دیدگاه شناختی رفتاری، تغییر فکر و باور منجر به تغییر احساسات و رفتار فرد می‌شود. طبق تحقیقات مختلف تکنیک بازسازی شناختی و مواجهه درمانی در مقابله با اختلالات اضطرابی بسیار موثر بوده‌اند. بازسازی شناختی، سوگیری‌های شناختی فرد را مورد هدف قرار می‌دهد و آنها را با تفکر منطقی و سالم جایگزین می‌کند. مواجهه‌درمانی نیز سعی می‌کند واکنش‌های غیرمنطقی و نامتناسب با محیط فرد را در مواجهه با محرک اضطراب‌زا بررسی کند و از همین طریق باعث تغییر دیدگاه و باور او بشود.

تاثیر درمان شناختی رفتاری (cbt) در روابط

ازجمله کاربرد مهم دیگر درمان شناختی رفتاری در روابط بین فردی است. منظور از روابط بین فردی نه تنها رابطه بین فرد با اعضای خانواده، دوستان و اطرافیان است بلکه شامل روابط زوجین نیز می‌شود. در درمان زوج‌ها نیز دیدگاه شناختی رفتاری در ابتدا به سراغ افکار و باورها می‌رود. در روابط زوجین موضوع کمی پیچیده‌تر می‌شود زیرا افکار و باورهای یک زوج نه تنها بر احساسات و رفتارش تاثیر می‌گذارد بلکه روی احساسات و رفتار شریک زندگیش نیز تاثیرگذار است. نکته مهم دیگری که در درمان زوجین وجود دارد این است که دو طرف باید بپذیرند که شریک زندگیشان ممکن است باورها یا دیدگاه‌های متفاوتی به زندگی داشته باشد. در نتیجه به کمک درمان شناختی رفتاری افراد یاد می‌گیرند که چگونه با وجود باورهای متفاوت با هم تعامل داشته باشند، به درک و شناخت درستی از یکدیگر برسند و روی آن چیزهایی تمرکز کنند که واقعا در یک رابطه اهمیت دارد. در درمان شناختی رفتاری، درمانگر با به کمک زوجین سعی می‌کند اهداف درمانی روشنی را تعریف کند و همچنین به هر دو طرف کمک می کند تا در مواقعی که درگیر تعارض هستند، یاد بگیرند انتظارات خود را تعیین کنند. بخش بزرگی از درمان اغلب برای ایجاد ارتباط سازنده تر به ویژه در مسائلی است که در آن اختلاف نظر و درگیری وجود دارد. زوج‌هایی که روابط پرتعارض دارند، در مورد رفتار منفی شریک زندگیشان، گزینشی‌تر عمل می‌کنند و این به نوبه خود باعث می شود که رفتار منفی خود آنها بیشتر شود. این الگوی رفتاری به تدریج یک چرخه منفی دائمی ایجاد می‌کند که معمولا منجر به اختلاف  بیشتر در رابطه می‌شود. با استفاده از مدل زوج‌درمانی شناختی رفتاری، درمانگر و زوجین سعی می‌کنند با همدیگر منطق پشت باورها و رفتارهای خود را بررسی کنند تا محرک های غیرمفیدی را که به طور منظم منجر به تعارض می شوند را شناسایی کنند.

علاوه بر این، درمان شناختی رفتاری موجب بهبود کیفیت روابط جنسی در زوجین نیز می‌شود. درواقع، درمان شناختی رفتاری با تغییر شکل الگوهای افکار منفی و تقویت گفتگوی باز، استراتژی‌های عملی را برای بازسازی صمیمیت ارائه می‌کند. درمانگران شناختی رفتاری معتقدند که مسائل شناختی در درمان هر مشکلی موثرتر از عوامل فیزیولوژیکی هستند. بر همین اساس، افکار منفی در مورد فعالیت جنسی می‌تواند عامل اصلی ایجاد مشکل در این زمینه باشد. بنابراین کشف این افکار اولین قدم برای حل مشکلات جنسی است.

تاثیر درمان شناختی رفتاری (cbt) در افسردگی

نظریه شناختی اینطور بیان می‌کند که مردم تحت تأثیر رویدادها نیستند، بلکه از دیدگاهی که نسبت به رویدادها دارند، تأثیر می پذیرند. به این معنی که تفاوت‌های فردی در نوع تفکر و ارزیابی منفی رویدادهای زندگی منجر به ایجاد واکنش‌های شناختی ناکارآمد می‌شود. این اختلال شناختی به نوبه خود سایر علائم عاطفی و رفتاری را به‌وجود می‌آورد.

ثابت شده که درمان شناختی رفتاری در درمان اختلال افسردگی به ویژه نوع خفیف تا متوسط آن تاثیرگذار است. وجود تحریف‌های شناختی در یک فرد یکی از مولفه‌های اصلی تشخیص اختلال افسردگی است. یک تحریف شناختی رایج در میان این افراد «ذهن خوانی» است، به این معنی که فرد معتقد است می‌داند دیگران چه فکر می کنند. درمانگران شناختی رفتاری سعی می‌کنند این تحریف‌ها و همچنین الگوهای تفکر ناسالم را که منجر به عدم فعالیت یا رفتارهای آسیب‌رسان به خود می‌شوند، را شناسایی کنند و آنها را به چالش بکشند. تکنیک‌هایی مانند بازسازی شناختی می‌تواند به فرد در درک الگوهای فکری، احساسات یا محرک‌های پشت آن‌ها و همچنین دیدن واقعیت کمک کند. درمانگر به کمک این تکنیک یا سایر نکنیک‌ها نظیر جدول فعالیت‌ها، ثبت افکار، تقریب متوالی و ذهن‌آگاهی به فرد کمک می‌کند تا تفکر سالم و منطبق بر واقعیت را جایگزین طرز تفکر ناکارامد کند.

تحقیقات نشان داده است که درمان شناختی رفتاری از بازگشت دوره‌های افسردگی بسیار موثر بوده و همچنین برای افراد مبتلا به نوع حاد و مزمن افسردگی در کنار دارو درمانی اثربخشی بیشتری را به همراه داشته.

تاثیر درمان شناختی رفتاری (cbt) در سوءمصرف مواد

اختلالات مصرف مواد با استفاده مکرر از یک ماده روانگردان، همراه با پریشانی و ناتوانی قابل توجه مشخص می شوند. درمان شناختی رفتاری برای اختلالات مصرف مواد هم به عنوان درمان تکی و هم به عنوان بخشی از استراتژی های درمان ترکیبی اثربخشی خود را نشان داده است.

برخی از اهداف اولیه درمان شناختی رفتاری کمک به آگاهی و اصلاح الگوهای رفتاری ناسازگار، افزایش انگیزه برای تغییر و توسعه مهارت های مقابله ای سالم است که همگی می توانند در درمان سوءمصرف مواد مفید باشند. نقش درمانگر این است که به فرد کمک کند تا نسبت به افکار منفی که منجر به ایجاد تصویر ذهنی منفی از خود می شوند، آگاهی پیدا کند، برای مثال «من نمی‌توانم هیچ کاری را درست انجام دهم.» این خودگویی منفی می تواند باعث رفتارها و باورهای خود ویرانگر شود. در این مرحله از درمان، هدف، شناسایی و جایگزینی آنهاست. هنگامی که فرد از الگوهای فکری که او را به سمت نوشیدن یا استفاده نادرست از مواد سوق می دهند، آگاهی پیدا کرد، راهبردهای مقابله ای برای جایگزینی این الگوها را یاد خواهد گرفت. این کار با ایجاد مهارت‌های جدید برای جایگزینی رفتارهای گذشته انجام می‌شود و «پیشگیری از عود» نامیده می‌شود. در یک جلسه درمانی، یک درمانگر شناختی رفتاری ممکن است به فرد بیاموزد که خودگویی منفی را با یک فکر متفاوت جایگزین کند، برای مثال «من من قادر هستم بسیاری از کارها را به درستی انجام دهم.” همچنین، در درمان سوءمصرف مواد با دیدگاه شناختی رفتاری به فرد کمک می‌شود تا مشکلاتی را که احتمالاً در آینده ایجاد می شوند را پیش بینی کند و مهارت هایی را برای رسیدگی به آنها پیش از موعد تمرین کند.

مطالعات نشان داده است که وقتی درمان شناختی رفتاری با دارو درمانی ترکیب شود، تاثیرگذاری آن دوچندان خواهد بود. چه این دارو برای درمان سوءمصرف مواد تجویز شده باشد چه برای مشکلات روانی زمینه ای مانند اضطراب و افسردگی.

در طول جلسات شناختی رفتاری (CBT) چه می گذرد؟

در جلسه اول روان درمانی، مراجع به درمانگر کمک می کند تا مشکلی که با آن درگیر است را بفهمد. از نشانه ها و نگرانی هایش حرف می زند و درمانگر نیز هر جا که لازم باشد با پرسیدن سوالات مناسب اطلاعات جزئی تری دریافت می کند. سوالات می تواند درباره گذشته فرد یا مسائل حال حاضر باشد. این روند پرسش و پاسخ به درمانگر اجازه می دهد تا تفکرات منفی، باورها و الگوهای ناکارآمد فرد را شناسایی کند و در ادامه، نقشه و هدف هایی را تعیین کند که مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، منطقی و زمان بندی شده باشند.

درمانگر در طول جلسات بعدی برای رسیدن به هدف هایی که تعیین کرده است علاوه بر گفتگو از ابزارهای مختلف نظیر کاربرگ‌ها، برگه‌های اطلاعاتی یا کتابچه‌های راهنما استفاده می کند، و در هر جلسه پیشرفت هایی که صورت گرفته و همچنین برنامه های آینده بررسی می شود. به علاوه، درمانگر، تمرین هایی که قرار است مراجع بین جلسات انجام دهد را نیز مشخص می کند.

در نهایت درمانگر قدم به قدم مراجع را همراهی می کند تا بتواند افکار منفی و الگوهای رفتاری اش را در وهله اول بشناسد، سپس آنها را تغییر دهد و در آینده از آنها استفاده کند.

خارج از جلسات شناختی رفتاری (CBT) چه می گذرد؟

گاهی درمانگر از مراجع می خواهد بین جلسات فرم هایی را پر کند یا فعالیت های خاصی را ثبت کند و آن را برای جلسه بعد بیاورد تا روی آن کار کنند. با استفاده از این فرم ها و برگه ها هم درمانگر دقیق تر متوجه باورها و الگوهای ناکارآمد مراجع می شود هم به مراجع کمک می شود تا بینش عمیق تری نسبت به مشکلاتش پیدا کند.

گاهی هم نیاز است این تمرین ها بعد از تمام شدن فرآیند درمان همچنان ادامه پیدا کند. به علاوه درمانگر می تواند تکنیک هایی را به مراجع آموزش دهد که بعد از پایان یافتن درمان هم به کمک مراجع بیاید.

مزایا و معایب درمان شناختی رفتاری (CBT)

همانطور که پیش‌تر گفتیم درمان شناختی رفتاری یکی از محبوب ترین رویکردهای درمانی است. حالا می خواهیم با هم بررسی کنیم که چه عواملی باعث شده این نوع درمان تا این حد پر طرفدار باشند:

  1. درمان شناختی رفتاری نسبت به سایر رویکردهای درمانی کوتاهتر است و معمولا از چند هفته تا چند ماه طول می کشد، در نتیجه مراجع می تواند در مدت زمان کوتاهی نشانه های تغییر را ببیند.
  2. در کنار گفتگو، از ابزارهای مختلف استفاده می شود که به مراجع و درمانگر کمک می کند تا به شناخت واحدی از مشکل دست پیدا کنند. به علاوه این عینیت بخشیدن به مسائل ذهنی بازدهی و فرآیند درمان را تسهیل می کند.
  3. تحقیقات نشان داده است که این رویکرد نسبت به سایر رویکردهای روان درمانی و حتی روانپزشکی موثرتر واقع شده است.
  4. افراد در همه سنین می توانند از درمان شناختی رفتاری (CBT) بهره ببرند.
  5. برای کسانی که نسبت به دارو درمانی مقاوم هستند جایگزین مناسبی است.
  6. در درمان طیف وسیعی از اختلالات به خصوص افسردگی و اضطراب موثر است.
  7. ثابت شده که درمان شناختی رفتاری (CBT) چه به صورت حضوری و چه به صورت آنلاین تاثیر یکسانی دارد.

در کنار مزایایی که برای درمان شناختی رفتاری برشمردیم، تعدادی نقطه ضعف نیز وجود دارد که بهتر است از آنها آگاهی داشته باشیم:

  1. در طول جلسات روان درمانی ممکن است مراجع احساس اضطراب یا ناراحتی بیشتری کند. زیرا در بعضی از جلسات لازم است که درمانگر روی ضعف ها، نگرانی ها و ترس ها متمرکز شود.
  2. درمان شناختی رفتاری برای درمان اختلال های پیچیده مثل اسکیزوفرنی ممکن است پاسخگو نباشد. زیرا در این درمان نیاز است که افکار به صورت منطقی بررسی شوند، در حالیکه یکی از نشانه های اختلال اسکیزوفرنی تفکر غیرمنطقی است.
  3. افکار، باورها و رفتارها تنها بخشی از عملکرد انسان است، گاهی لازم است حوزه های وسیع تری مانند سیستم خانواده مورد بررسی قرار بگیرد.
  4. برای بعضی از افراد شناسایی ارتباط بین فکر، احساس و عمل سخت تر است. از آنجایی که تشخیص احساسات راحت تر از فکری است که در ذهن وجود دارد، بعضی از مراجعین به راحتی نمی پذیرند که باورها و نوع تفکر آنهاست که احساسات و رفتار آنها را شکل می دهد.

منبع: روانو

درمان شناختی رفتاریcbt
عاشق نوشتن و محتوا. کارآموز دنیای سئو و مارکتینگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید