✅ نقد فیلم تل ماسه Dune
پس از تأخیرهای متعدد و مرتبط با همهگیری کووید19 و سالها انتظار، بالاخره فیلم Dune آمد. چشم انداز دنیس ویلنوو با به تصویر کشیدن عظمت و دامنه مجموعه رمان حماسی اسطورهای فرانک هربرت، صادقانه از منظر جهانسازی بسیار عظیم و مهمتر از همه، قابل فهم است. در واقع فیلم Dune همانند یک کاردستی زیبا است که هرچند شخصیتهایش را در سایه نگه میدارد؛ اما نمیتوان نکات ظریف موجود در تولید آن را نادیده گرفت. در ادامه با بررسی زوایای مختلف این اثر به این پرسش پاسخ خواهیم داد که آیا این فیلم توانسته اقتباسی قدرتمند و البته وفادارانهای نسبت به منبع اقتباسش باشد یا خیر؟!
آشنایی با فضا، لحن و ساختار کُلی فیلم Dune
رمان فرانک هربرت یکی از تأثیرگذارترین و یکی از غیرقابل انطباقترین آثار علمیتخیلی موجود در جهان است؛ در واقع این رمان نوع حماسه منحصربهفردی است که بسیاری از فیلمسازان بزرگ، از آلخاندرو خودوروفسکی تا دیوید لینچ را در مسیر ساختش شکسته است. با در نظر گرفتن این رمان به عنوان یک اثر کالت و جاهطلب، متوجه خواهیم شد چرا اقتباس از آن دشوار است. بنابراین، به خاطر وجود چنین دلایلی است که کارگردانان با استعدادی مانند آلخاندرو خودوروفسکی و دیوید لینچ نیز نتوانستند بار آن را تحمل کنند.
جالب است بدانید اولین مورد اقتباس (آلخاندرو خودوروفسکی) در مرحله پیش تولید سقوط کرد زیرا حامیان مالی از تامین هزینه یک غول سینمایی 14 ساعته گران قیمت و غیرعادی امتناع کردند. و دومین نفر (دیوید لینچ) یک شکست دردناک در گیشه داشت که راجر ایبرت از آن به عنوان فیلمی با یکی از نامفهوم ترین سناریوهای تاریخ سینما یاد کرده است. با این اوصاف شکست همکاران برجسته، دنیس ویلنوو را منصرف نکرد. بنابراین این فیلمساز کانادایی سالها بعد از آن اقتباسهای به ظاهر شکست خورده توانست دنباله «بلید رانر» را بسازد که در مقایسه با نسخه اصلی و کلاسیک بسیار مقاومت کرد.
همین موفقیت دلیلی شد تا این کارگردان سُکّان هدایت اقتباس جدید و گران قیمت Dune را بر عهده بگیرد. در نتیجه اپرای فضایی حماسی دنیس ویلنوو سرانجام اقتباسی را که همیشه مستحق آن بود، به Dune ارائه میدهد و افسانه پیچیده رمان و همچنین موضوعات سیاسی آن را حفظ میکند و روایتی به نسبت ساده مانند فرنچایز جنگ ستارگان ارائه میدهد. اما من عجله دارم که بگویم این اقتباس همچون یک فتح موفقیت آمیز بود، اما بدون تلفات نبود.
مشکل فوری شما با اقتباس از رمانی به پیچیدگی تلماسه فرانک هربرت، موردی مشابه با ارباب حلقهها است. چگونه میتوان جهان سازی آن را به چیزی متمرکز کرد که برای همه قابل دسترسی باشد؟ ویلنوو به جای تلاش برای جمع کردن همه چیز در یک فیلم واحد، تقریباً نیمه اول کتاب، به ویژه رقابت بین دو خاندان مرکزی را پوشش میدهد، در حالی که مابقی داستان را به دنبالهها میسپارد.
اینجا لازم است بگوییم شایعات درست است: این فیلم تنها نیمی از داستان رمان هربرت را فرا گرفته است. اما بر خلاف همه استدلالها، دنیس ویلنوو فیلمی ساخت که کامل به نظر میرسد. اما چرا؟! چون او استدلال داشت که اولین قدم برای اجتناب از تله این است که بدانیم خود تله کجاست. بنابراین، این کارگردان از ناکامیهای پیشینیان خود درس گرفت و برادران وارنر را متقاعد کرد که اثر حماسی و عظیم هربرت را در دو قسمت فیلمبرداری کند. به این ترتیب، خالق «سیکاریو» مطمئن شد که داستان حماسی آتریدهای اشرافی، که کنترل سیاره بیابانی آراکیس را دارند، پس از اقتباس او تنها به مجموعهای پر هرج و مرج از تصاویر زیبا تبدیل نشود.
حالا با این اقدام شخص ویلنوو زمان کافی دارد تا تمام مهرهها را روی صفحه شطرنج خیالی قرار دهد و بینندگان را برای طوفان خشونت قریب الوقوع آماده کند. بنابراین اگر از «تلماسه» انتظار یک نمایش علمیتخیلی تاریک در مقیاس «جنگ ستارگان» یا «بازی تاج و تخت» را دارید، احتمالاً پس از دیدن فیلم چندان اعتراضی نخواهید داشت. اما، اگر شما به عنوان یک مخاطب به دنبال دیدن یک اثر بلاکباستری با تعدادی سکانس اکشن عظیم چون آثار ابرقهرمانی مارول هستید، باید بدانید از دیدن این اثر به شدت ناامید خواهید شد.
خلاصهای از داستان رمان برای کسانی که با این کتابها آشنایی ندارند: فیلم Dune در آیندهای خیلی دور اتفاق میافتد، زمانی که جهان شناخته شده توسط یک سیستم فئودالی از خاندانهای بزرگ اداره میشود. آنها توسط یک امپراتور قدرتمند رهبری میشوند که قدرتش به «استخراج یک ادویه به نام اسپایس» بستگی دارد. این ماده مخدر تولید شده به طور طبیعی همه چیز را از سفر سریعتر از نور گرفته تا طولانی شدن عمر افراد ثروتمند و قدرتمند تا قدرتهای ذهنی فوقالعاده برای عده معدودی را امکان پذیر میکند. تنها جایی که این ادویه روانگردان در این کیهان برداشت میشود، سیاره غیر مهماننواز آراکیس است، جایی که خاندان آترئیدها به دستور امپراتور به آنجا فرستاده شدهاند تا به عنوان مباشرین سیاره خدمت کنند.
به طور کلی، فیلم Dune داستان پل آتریدس (Timothée Chalamet)، وارث خاندان آتریدس و پسر دوک لتو (اسکار آیزاک) را دنبال میکند که خانوادهاش توسط دشمنان خیانتکار مورد حمله قرار میگیرند و بنابراین شخص او برای زنده ماندن مجبور میشود در سیاره آراکیس سرگردان شود. در همین میان فریمنها، ساکنان بومی آراکیس، از یک پیشگویی باستانی صحبت میکنند که در انتظار تحقق است، و اینجاست که پل متوجه میشود که سرنوشت او در میان همین تپههای شنی ناخوشایند و نابخشودنی این سیاره ادامه خواهد داشت.
همچنین لازم به ذکر است که شاید این فیلم از منظر اتمسفر، لحن و فضاسازی به اندازهای شبیه به اربابحلقههای پیتر جکسون و جنگستارگان جورج لوکاس باشد، اما منظره اصلی و حاکم بر فیلم تلماسه بیشتر به فیلم مشهور استنلی کوبریک یعنی دوهزارویک: یک ادیسه فضایی شبیه است، در واقع چه در فیلم ویلنوو و چه در آن فیلم تصاویر سفینههای فضایی آیندهنگر به سبکی آهسته اما با شکوه آشکار میشوند، که این جهانسازی بین این دو فیلم مشترک است.
کلام پایانی
ویلنوو فیلمی ساخت که یک داستان ناقص را روایت میکند، هرچند که در صورت تحقق بخش دوم، احتمالا به نتیجهای بهتر ختم میشود. اما اگر قسمت دوم هرگز ساخته نشود، چیزهای زیادی را از دست خواهیم داد، اما قسمت اول همچنان حماسهای است که ارزش دیدن و تماشای مجدد را دارد. بیش از هر چیزی، این فیلم احساسی را زنده میکند که انگار شروع داستانی است که به زودی به افسانه فیلمسازی علمی تخیلی تبدیل میشود.
علیرغم اینکه اقتباس Dune ساخته دنیس ویلنوو ظریفترین و صبورترین بلاکباستر تاریخ اخیر است، احتمالاً واکنش دقیق یا صبورانهای را از سوی عموم تماشاگران سینما به دنبال نخواهد داشت. با وجود تمام برداشتها و شیرجههای عمیق Dune در شنها، حقیقت غالب و اجتنابناپذیر این نسخه از Dune این است که اساساً ناقص است. برخی ممکن است بگویند زمان اجرای Dune طولانی به نظر میرسد، اما وقتی در نظر بگیرید که چقدر ناگهانی به پایان می رسد، داستان در واقع کوتاه میشود. بنابراین، تا زمانی که وجود Dune: Part Two مشخص شود، احساس غالب در مورد فیلم جدید این است که ما را معلق میگذارد. اگرچه این بسیار ناامید کننده است، اما به طرز عجیبی درست است.
شاید فیلم Dune برای افرادی که به دنبال یک اقتباس عالی از رمان فرانک هربرت هستند، یک فیلم کامل نباشد: اما فراموش نکنید که این بخش اول یک داستان است که شاهکار نیست و نخواهد بود، اما این اثر به نوعی شبیه یکی از آن نقاشیهای ناقص ون گوگ است. اما ناقص بودن اساسی آن که شامل قطعات گمشده پازل روایی است، در صورت ساخته شدن نسخه بعدی، معنی و مفهوم ویژهای پیدا میکنند.
⚠️ در ضمن این فیلم امتیازی که از imdb گرفته 8.2 از 10 هست.
⛔ قسمت 1 فیلم تل ماسه شما رو مجاب به دیدن قسمت 2 میکند؟