اگرچه تنها هیولای سینمایی موجود نیست، اما شاید هیچ چهره ای نمادین تر از گودزیلا وجود نداشته است. چه فقط یکی از چندین فیلم او را دیده باشید و چه همه آنها را دیده باشید، این چهره بلند مدت طولانی است که بر مسیر خود سینما سایه افکنده است. هیولایی در مقیاس حماسی با نفس اتمی که او در جهان رها می کند، او طولانی ترین سلطنت را در میان تمام موجودات نمایش داده شده داشته است. آخرین او، گودزیلا منهای یک، کارگردان تاکاشی یامازاکی را میبیند که پادشاه هیولاها را به ریشههای خود بازمیگرداند و به او این فرصت را میدهد که راه خود را به سمت ارتفاعات جدید شکست دهد. اگرچه همیشه یک نیروی ویرانگر است، اما این فیلم همان چیزی است که او را به شیوههای جدیدی رها میکند. هیچچیز و هیچکس از نیروی مخرب او در امان نیست، زیرا او در یکی از هیجانانگیزترین شخصیتها در خاطرات اخیر به موجودی همهگیر خودش تبدیل میشود.
این به معنای کاهش برخی از تلاشهای اخیر نیست، زیرا هم سریال جذاب Monarch: Legacy of Monsters و هم فیلم دیدنی Shin Godzilla احساس طراوت میکنند. در واقع، گودزیلا Minus One احساس میکند که در وسط این دو وجود دارد، هم از نظر موضوعی و هم از نظر کیفیت. بهتر از Monarch: Legacy of Monsters است که درگیر تحولات روایی نابسامان نمی شود و در عین حال به ارتفاعات چیزی مانند شین گودزیلا نمی رسد. در نهایت تماشای گستردهتر و اکشن تنشآمیزتری دارد و در عین حال به مضامین پیچیدهتر دومی اشاره میکند، زیرا با ویرانی عظیم جنگ دست و پنجه نرم میکند. چه بخواهید آن را بهعنوان استعارهای برای از دست دادن عظیم بخوانید یا فقط بهعنوان یک فیلم هیولایی محکم غرق هیجانهای آن شوید، Godzilla Minus One به سختی قدم اشتباهی برمیدارد، حتی اگر اینها پاهای بزرگی هستند که با آن کار میکند. پادشاه واقعاً بازگشته است.
«گودزیلا منهای یک» درباره چیست؟
اولین بار در سال 1945 ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم، همه اینها با کوئیچی شیکیشیما (ریونوسوکه کامیکی) جوان مشکل دار شروع می شود، که خلبانی است که به گفته او فرود اضطراری است. البته پس از انجام این کار متوجه می شود که موجودی در این جزیره وجود دارد که به زودی به او و سربازان آنجا حمله می کند. موجودی دایناسور مانند در ابتدا بسیار کوچک است، حداقل نسبت به آنچه که ما انتظار داریم گودزیلا در حالت عادی باشد، اما ارتش همچنان برای او قابل مقایسه نیست زیرا او آنها را می بلعد. این شروع کمی متزلزل است، زیرا طراحی اولیه این موجود کمی بیش از حد یادآور عناصر فیلم فاجعهبار آمریکایی 1988 است، اما به دلیل تعهد به جلوههایی که فقط به طور مداوم رشد خواهند کرد، همچنان در وضعیت بسیار بهتری قرار میگیرد. باور نکردنی در طول فیلم در این افتتاحیه، همه کشته می شوند، به جز شیکیشیما و مکانیک اصلی، سوساکو تاچیبانا (مونتاکا آئوکی)، که پس از آن باید تلاش کنند تا زندگی خود را در چند سال آینده پس از توکیو پس از جنگ بازسازی کنند.
زمانی که ایالات متحده آزمایشهای هستهای را انجام میدهد که این موجود را به یک گودزیلای غولپیکر جهش میدهد، بسیار بدتر میشود و مردم ژاپن را ترک میکند تا برای مبارزه با هیولا گرد هم آیند یا برای همیشه نابود شوند. در حالی که بیشتر در مورد تاریخ و شکست جنگ است، به جای اینکه در مورد بزرگی دولت باشد، ریشه در مردم دارد، زیرا یکی از شخصیتها میگوید که هیچکس در آنجا نیست که «مسئولیت هرج و مرج را به عهده بگیرد». اگرچه به هیچ وجه انتقاد محکمی نیست، از آنجایی که برخی از جنبههای نگرانکنندهتر تاریخ خود را در بر میگیرد، هنوز هم مقداری بدبینی را به همراه دارد.
سپس یک عنصر رستگاری شخصی برای شیکیشیما در خطر است، همانطور که یک تهدید وجودی بر همه آنها وجود دارد. او ابتدا به عنوان یک مین روب با یک خدمه عجیب و غریب شروع به کار می کند که سپس با گودزیلا رو در رو می شوند. این یکی از کمکمترین و در عین حال پرتنشترین سکانسها را ایجاد میکند، زیرا آنها باید در ظرف نسبتاً نازک خود زنده بمانند که به راحتی میتواند یک میان وعده خوب برای هیولا باشد. این صرفاً آغاز جلوههای بصری برجستهای است که نه تنها از نظر تماشایی، بلکه از نظر نحوه به کارگیری آنها نیز چشمگیر هستند. فقط دیدن گودزیلا که در تعقیب قایق شنا می کند، به همان اندازه که شوم است خیره کننده است. بیشتر شبیه صحنه ای از آرواره هاست تا یک فیلم هیولاهای عظیم. با این حال، این باعث می شود که آن را بیشتر موثرتر می کند زیرا با همه موارد زیر گسترده تر می شود.
«گودزیلا منهای یک» شبیه یک فیلم هیولا به نظر میرسد
اگرچه گودزیلا منهای وان از نشان دادن گودزیلا با شکوه و عظمت هراسی ندارد، اما بلافاصله تمام نمی شود و در عوض با صبر و حوصله تهدیدی را که او نمایندگی می کند ایجاد می کند. لحظهای که فکر میکنند آن موجود را شکست دادهاند، فقط برای اینکه ببینند با چه سرعتی دوباره بازسازی میشود، کاملاً بهعنوان یک شکم تلخ یک لحظه بازی میشود. این نوع فیلمی است که تمایل دارد به یک جمعیت خوشایند امیدوار باشد، اغلب به نحوی که لحظات احساسی آن را تضعیف می کند، اما هنر پشت آن بسیار باشکوه باقی می ماند. گودزیلا پلاس وان فیلمی است که هنر را در آثار اغلب کم ارزشگذاری شده هنرمندان VFX به نمایش میگذارد. آنها به اندازه هر چیز دیگری کلید این فیلم هستند.
هر سکانسی با گودزیلا، در حالی که اغلب کم هزینه است، همانطور که یک شکایت رایج از سریال است که احتمالاً با این یکی به وجود می آید، برای افراد صبور به اندازه کافی برای آنها ضربه سختی می زند. هنگامی که او از میان شهری شلوغ عبور می کند که وقتی شروع به افزایش قدرت انفجاری خود می کند، هر قدم رعد و برقی را احساس می کنید که به زمین می خورد. فیلم بدون او چندان قوی نیست، در میانه و در برخی از عناصر پایانی کمی احساس گم شدن می کند، اگرچه هیولا در هسته به اندازه کافی جذابیت اصلی برای برطرف کردن چنین نقص هایی است. وقتی همه چیز به پایان می رسد و درب به طور بالقوه برای چیزهای بیشتری باز می ماند، Godzilla Minus One بیش از حد جای خود را در بین بهترین ورودی های این مجموعه طولانی مدت باز می کند. هر چه در آینده برای این تجسم منحصر به فرد این موجود و گرسنگی به ظاهر سیری ناپذیر او برای نابودی پیش آید، می توان خوشحال بود که این غول زیبا یک بار دیگر به پا خاست.