مقایسه این فیلم با آثار شاخص ژانر دادگاهی مانند دادگاه نورنبرگ (محاکمه در نورنبرگ/1961/ استنلی کریمر)، دوازده مرد خشمگین (1957/ سیدنی لومت) و... نشان از فقدان کارکرد صحیح عنصر تعلیق در این درام دارد. شاید به زبان سادهتر آن تعلیق نفسگیر فیلمهای مورد نظر، بیشتر جای خود را به دنبال کردن حوادث داستانی یکی پس از دیگری داده و حتی بهرهگیری گاه به گاه از نماهایی که به سبک نمای آرشیوی در فیلم قرار داده شدهاند نیز نمیتواند این فقدان را پر کند. شاید بتوان گفت بیش از هر چیز اثرگذاری این فیلم مرهون فرامتنی است که البته جهانشمول هم نیست و خاص تماشاگر ایرانی است. آن هم به دلیل شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم بر ایران در ماههای گذشته که همزمان با انتشار این فیلم بود. فیلمی که درباره دادگاه نظامی محکومیت عوامل ارتش، پس از سقوط دیکتاتوری نظامی در آرژانتین 1985 است.
تریلرهای دادگاهی بر مبنای هدف شخصیت اصلی در اثبات حقیقت و دستیابی به حقوق پایمال شده یک شخصیت یا گروهی از مردم شکل میگیرد که میتواند سبقه تاریخی داشته باشد. به این معنا که شخصیت اصلی یا قهرمان در مسیر نیل به این هدف بر مبنای الگوی سفر قهرمان، بیشک همراهان و موانعی دارد. یکی از نمونههای تیپیکال شخصیتهای همراه قهرمان، اعضای خانواده او هستند. شخصیت استراسرا با بازی ریکاردو دارین در فیلم تحت حمایت خانوادهاش قرار دارد. همسر و پسرش نقش مهمی در ارائه پیشنهادات و حمایت از او دارند. حتی گاهی به نظر میرسد آنها در بازی سیاست از استراسرا نیز جلوتر هستند. در فیلم آقای اسمیت به واشنگتن میرود (1939/ فرانک کاپرا) ابتدای فیلم میان مردان سیاست اختلاف نظرهایی برای انتخاب سناتور وجود دارد. کاپرا با زیرکی تمام پیشنهاد آقای اسمیت به عنوان سناتور جدید را از طرف پسران یکی از سیاستمداران مطرح میکند و به این ترتیب به مضمون نقش خانواده در درام آمریکایی اشارهای زیرمتنی دارد. آنچه حال در فیلم آرژانتین 1985 به شکلی پررنگتر و در سامان الگوی سفر قهرمان طنین انداز است.
فیلم با اقبال خوبی در جشنوارهها روبهرو شد. جایزه فیپرشی ونیز را از آن خود کرد، نامزد دریافت شیر طلایی بهترین فیلم بود و حال در اسکار پیش رو در جمع بهترین فیلمهای بخش غیرانگلیسی زبان، با آثاری چون در جبهه غرب خبری نیست (آلمان)، نزدیک (بلژیک)، دختر آرام (ایرلند) و EO (لهستان) رقابت میکند.