نظریهی مونتاژ شوروی رویکردی برای درک و خلق سینماست که به شدت بر بخش تدوین متکی است. آلفرد هیچکاک از تدوین، و مونتاژ به طور غیرمستقیم، به عنوان محور اصلی فیلمسازی یاد میکند. از نظر آیزنشتاین مونتاژ ایدهای است که از برخورد نماهای مستقل ناشی میشود، که در آن، هر عنصر متوالی نه در کنار دیگری، بلکه بر روی دیگری درک میشود. در آن دوره، فیلمهایی که به جای تودهها بر افراد متمرکز میشدند، ضدانقلاب تلقی میشدند. رئالیسم سوسیالیستی ظهور هنر در محدودیتهای کمونیسم را مشخص میکند. نظریه پردازان شوروی کار روشنی پیش روی خود داشتند: نظریه پردازی برای کمک به آرمان حزب کمونیسم. نظریه مونتاژ، در شکل ابتدایی خود، ادعا میکند که مجموعهای از تصاویر به هم پیوسته اجازه میدهد تا ایدههای پیچیده از یک سکانس استخراج شود و وقتی در کنار هم قرار گیرند، تمامیت قدرت ایدئولوژیک و فکری فیلم را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر، تدوین نماها به جای محتوای پلان به تنهایی، نیروی یک فیلم را تشکیل میدهد. لف کولشوف از نزدیک در توسعه سبک فیلمسازی که به عنوان مونتاژ شوروی شناخته میشود، مشارکت داشت، به ویژه زیربنای روانی آن، از جمله استفاده از تدوین برای تأثیرگذاری عاطفی بر مخاطب، اصل معروف به اثر کولشوف. کولشوف پس از آزمودن مهارتهای خود در فیلمسازی در ژانرهای مختلف، تصمیم گرفت با استفاده از حداقل منابع و تعداد بسیار محدودی از بازیگران، فیلمی بسازد. این فیلم بر اساس داستان کوتاهی از جک لندن، که ماجرای چندین نفر است که در جستجوی طلا هستند.
⭕️ برای دریافت این فیلم و فیلمهای دیگرِ آرشیوِ "سینمای متفکر" لطفا در دایرکتِ اینستاگرام پیام ارسال بفرمایید.
https://www.instagram.com/cinemayemotafaker