Citylights
Citylights
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

تصادف

راننده که مرد لاغره، حدودا سی ساله ای است به همراه همکارش با ماشین راهداری وارد روستا میشوند.
مرد(شیشه ماشین را پایین میدهد): پسر جون، چرا توی این سرما وایسادی؟
پسر: بابام رفته شهر، قرار بود دیروز بیاد
مرد: برف، جاده سمت شهر رو بسته، دارن روش کار میکنن، طول میکشه باز بشه
همکار مرد: نکنه بنده خدا، توی مینی بوس زیر برفه
مرد: این پولا چیه دستت؟
پسر: آقا اینا رو بابام داده، من خرجشون نکردم، میخوام بابام که اومد پولا رو‌نشونش بدم.


افسوس که ما می خواستیم زمین را آماده ی مهربانی کنیم خود نتوانستیم با هم مهربان باشیم ahmadihosein1211@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید