Citylights
Citylights
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

در ستایش عشق یا Money?



تقریبا در بیشتر آثار بزرگ سینمایی، طبیعتا عشق را امری خارق العاده به تصویر میکشند که باعث رستگاری انسان ها میشود و البته ویژگی مهم قهرمان داستان هم، داشتن قلبی سرشار از عشق است. بدیهی است که اگر این موضوع خوب پرداخته شود با فیلم تاثیرگذار و چه بسا جاودانه ای روبرو خواهیم شد( گلادیاتور- ریدلی اسکات)

اگر چه امپراطور کومودوس از هر نظر از ماکسیموس، قدرت بیشتری دارد اما ما در ماکسیموس که قلبش سرشار از عشق به خانوده، سرزمین و مردمش است هیچگاه ضعف و شکست را نمیبینیم.

امپراطور هر کاری میکند که مردمش او را دوست داشته باشند اما در آخر یک برده، یک مبارز کننده بی نام و نشان با دستان خالی او را شکست میدهد. در اصل پیام داستان به ما میگوید هر چقدر هم ثروت و قدرت داشته باشی یک بزنگاهی وجود دارد که ثروت و قدرتت به کار نمیاید و این عشق است که پیروز میشود

اما در نقطه مقابل فیلم گلادیاتور که عشق را گوهر نیافتنی قدرت مندان و گوهر وجودی نیک سرشتان میداند و این را به زیبایی هر چه تمام تر به تصویر میکشد، میتوان فیلمی مثل فیلم نوح به کارگردانی دارن آرونوفسکی را مثال زد داستانی با پرداخت ضعیف که در آخر داستان، انگار کارگردان به یکباره یادش افتاده که از معجزه عشق استفاده کند اما افسوس که این عشق دیرهنگام که همچون یک وصله ناجور بر قامت داستان دوخته میشود هیچ کمکی نمیکند که پیامبر کله شق فیلم به دل بنشیند یا تاثیر عشق بر او را باور کنیم،پیرمرد مستبدی که در تمام طول فیلم گمان میکند که خداوند تصمیم به نابودی همه نسل بشر گرفته و بهمین خاطر امر میکند که پسرش حق انتخاب همسری ندارد و نوزاد پسر دیگرش را هم خودش میخواهد بکشد که ناگهان و به یکباره دچار تحول عظیمی میشود و مهر و محبت پدرانه اش گل میکند و وقتی حرف های عروسش را میشنود - که هر کسی جای خدا بود حداقل او را به پیامبری برمیگزید نه نوح را - تازه جناب پیامبر ما میفهمد که خدا به او اختیار داده که اجازه بدهد نسل بشر ادامه یابد اینگونه میشود که کارگردان این فیلم اگر چه سعی کرده که معجزه عشق را برای نجات نسل بشر به تصویر بکشد اما چون همه چیز داستان سر هم بندی شده و در هم ریخته است به هیچ وجه به هدفش نمیرسد، اما برویم سراغ فیلم من پیش از تو  (Me Before You‎) به کارگردانی تیا شروک، براساس رمانی به همین نام، نوشتهٔ جوجو مویز

ابتدا خلاصه ای از داستان که در سایت رسافیلم آمده است: ویل ترینر ( سم کلافلین ) مرد جوان و ثروتمندی است که زندگی سالمی دارد و به هرآنچه که می خواسته در زندگی اش دست پیدا کند رسیده است. وی عاشق تجربه های سخت و پر مخاطره می باشد اما در اثر یک حادثه تلخ، وی توانایی حرکت را از دست می دهد و می بایست باقی عمرش را بر روی صندلی چرخ دار سپری نماید. در آن سوی داستان دختری جوان به نام لو ( امیلیا کلارک ) حضور دارد که در خانواده ای از طبقه کارگر زندگی کرده و برای یافتن یک شغل جدید تلاش می کند. لو در نهایت برای پرستاری از ویل که توانایی حرکتش را از دست داده استخدام می شود اما این دو اصلا از یکدیگر خوششان نمی آید تا اینکه... .

به نظر میرسد فیلم من پیش از تو، در ظاهر همه عناصر یک فیلم پر از معنی و مملو از احساسات عاشقانه را دارد، قرار است دختر جوانی از طبقه کارگر، از مرد جوان ثروتمندی که کاملا فلج است پرستاری کند.ویل مرد جوانِ موفق در بیزینس و اهل ماجراجویی، در این وضعیت جدیدش کاملا ناامید است و قصد پایان دادن به زندگیش را دارد و در آنطرف ماجرا لوییزا دختر مهربانی که برای کمک به خانواده اش باید کار کند حتی اگر آن کار مراقبت از یک جوان بداخلاق باشد، لوییزا دنیای کوچکی دارد و البته آرزوهای در دل، که به نظر میرسد شرایط خانواده اش اجازه ندهد که به آنها برسد، داستان پیش میرود ویل و لوییزا به شناخت بیشتری از هم میرسند، با هم به سفر میروند، هم چیز خوب پیش میرود، تا اینکه متوجه میشویم ویل همچنان قصد پایان دادن به زندگیش را دارد.

داستان سعی میکند بگوید که آشنایی این دو نفر و اعجاز عشق باعث میشود، از یک طرف ویل در روزهای آخر زندگیش احساس نابی را تجربه کند و از طرف دیگر این عشق در لوییزا تحولاتی ایجاد میکند که باعث میشود او به یک پختگی برسد و برای رسیدن به آرزوهایش از جمله رفتن به دانشگاه اقدام کند، البته این اتفاقات در فیلم میفتد یعنی حال ویل بعد از آشنایی بهتر میشود و لوییزا هم نهایتا به دانشگاه میرود اما اگر نگاه دقیق تری داشته باشیم اولا هیچ اتفاق یا ویژگی خاصی در شخصیت لوییزا نمیبینیم که بخاطر آن حال ویل خوب شود ثانیا این پول ویل است که همه چیزهای خوب را برای لوییزا به ارمغان میاورد نه عشق!

با پول او، پدرش صاحب کار میشود، غواصی را تجربه میکند، به کنسرت میرود، خوش میگذراند و در آخر هم با پولی که او برایش به ارث میگذارد به دانشگاه میرود و ما در کل فیلم معجزه پول را تمام و کمال میبینیم.

در سایت ها و نوشته های زیادی این فیلم را بعنوان یک فیلم زیبا و تاثیرگذار و البته عاشقانه معرفی کرده اند اما به شخصه تاثیرگذاری چندانی در این فیلم ندیدم و کفه ترازو "ساختار و کارکرد عشق در آن" بیشتر به سمت نوح سنگینی میکند تا گلادیاتور.

افسوس که ما می خواستیم زمین را آماده ی مهربانی کنیم خود نتوانستیم با هم مهربان باشیم ahmadihosein1211@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید