محمد حسین عباسی
حامد قصری را پیشتر با مستندهای «هالیوود اصفهان» و «ظهور و ثبوت» شناخته بودم؛ مستندهایی که در آنها به طور خاص و عام، به تاریخچهی عکاسی در اصفهان پرداخته شده است. هالیوود اصفهان به زندگی و زمانهی امانالله طریقی ـ عکاسِ نقاش ـ اختصاص دارد و «ظهور و ثبوت» نیز روایتی است از تکههایی از تاریخ عکاسی اصفهان. و البته که کلیدواژهی «اصفهان»، پیشتر و پررنگتر از «عکاسی»، من را به تماشای این دو مستند فراخوانده بود.
اما این بار در «آقای نویسنده زنده است»، زندگی و آثار یکی از برجستهترین نویسندگان اصفهانی ادبیات معاصر ایران پیش چشم مخاطب است و برای علاقهمندانی چون من، علاوه بر «اصفهان»، کلیدواژههای دیگری چون «ادبیات»، «داستان»، «داستان کوتاه» و «بهرام صادقی» جذابیت ایجاد میکنند.
راهنماییها و توصیههای شفاهی استادان ادبیات (دانشگاهی یا غیردانشگاهی)، یکی از عوامل مهم آشنایی دانشجویان و هنرجویان ادبیات فارسی با متون ادبی معاصر یا کهن است؛ اما در روزگار ما میتوان از عوامل فراگیرتری نیز در این زمینه سود برد؛ از جمله تخاطب بصری هنرمندان فیلمساز با علاقهمندان ادبیات که عمدتا در شمار مخاطبان سینما هم هستند. به عقیدهی نگارنده، مستند «آقای نویسنده زنده است» را میتوان نمونهی رستگار و دلخواهی در این زمینه دانست که با پرداختن به عمیقترین وجوه زندگی بهرام صادقی، ارتباطی ظریف و صمیمانه بین آقای نویسنده و مخاطب مستند برقرار میکند و بیننده را به خوانش یا حتی بازخوانی آثاری همچون «ملکوت» و مجموعه داستان «سنگر و قمقمههای خالی» رهنمون میشود.
مستند «آقای نویسنده زنده است» بیشک برای مخاطبی که در کوچههای باشکوه ادبیات معاصر اصفهان قدم زده یا با جُنگ اصفهان، پیوندی برقرار کرده باشد، خاطرات فراوانی را زنده میکند و روشنگریهای زیادی را به ارمغان میآورد.
شاید همنسلان من، گوشههایی از زندگی بهرام صادقی را از راویان گوناگون یا از بازماندگان جُنگ اصفهان شنیده باشند اما این حجم از فراگیری، ظرافت، یکپارچگی و صداقت – که البته حاصل نزدیک به شش سال تلاش خستگیناپذیر است- در یک مستند، کمنظیر و حتی بینظیر مینماید و به همین دلیل، برای آشنایی هر چه بیشتر نسلهای بعد و تازهنفسهای ادبیات فارسی با آقای نویسنده، راهنما و راهگشاست.
یاد بهرام صادقی گرامی باد.