همه میدانند هماهنگی بین دپارتمانها و استراتژی تیمهای مختلف چقدر خوب است، اما این آگاهی همیشه منجر به یکسانبودن اهداف دو مدیر مختلف از دپارتمانهای مختلف نمیشود. یکی از نمونههای بارز اختلاف بین مدیر مارکتینگ و مدیر سئو است. این نکته بهخصوص در بهکارگیری روشهای مختلف توزیع محتوا بسیار دیده میشود.
اغلب، متخصصان سئو در تلاشند تا سنجههای کلیدی عملکرد (KPIs) خود را سر موقع برسانند. سنجههایی که موفقیت آن بسته به خروجی تیم بازاریابی است.
تیم بازاریابی نیز تلاش میکند تا استراتژی محتوای بلندمدت خود را تحویل دهد. استراتژی محتوای تیم بازاریابی براساس اهداف گسترده مدیرعامل و مدیر ارشد بازاریابی (CMO) تدوین شده که معمولا آگاهی از برند و استراتژیهای تولید تقاضا را در دستور کار خود دارد.
این دیدگاه کلی به اهداف منجر میشود تا سئو نتواند پتانسیل کامل خود را بهخاطر طولانیبودن دستیابی به نتایج یا ارزشها نشان دهد. سئو فرآیندی طولانیمدت است، اما تاثیر بالایی در افزایش اثرگذاری بازاریابی محتوایی و افزایش تقاضا جهت رشد نمایی کسب و کار دارد.
در ادامه با من همراه باشید تا یک استراتژی چهار مرحلهای موثر برای هماهنگکردن دو تیم سئو و بازاریابی و رسیدن به اهدافشان تدوین کنیم. همچنین، چهار نمونه فوقالعاده برای تطبیقپذیری فعالیتهای بازاریابی و سئو را بررسی میکنیم.
ابهام یکی از سمهای مهلکی است که میتواند بین دپارتمان سئو و بازاریابی را شکرآب کند. اگر میخواهید از ایجاد تنش بین مدیر بازاریابی و مدیر سئو جلوگیری کنید، باید شیوهنامههای شفافی برای هر گروه از نیروهایتان تدوین شود. شیوهنامههایی که هردو دپارتمان را به اهدافش میرساند.
راهنمای برند رویکرد کلی همه بخشهای بازاریابی را نسبت به برند در نظر میگیرد. از آنجایی که سئو بخش مهمی از بازاریابی است، باید راهنمای برند را با استراتژی سئو همسو کنید.
به زبان دیگر، سئو یک افزودنی غیرضروری برای برند نیست. سئو را وارد فرآیند اصلی بازاریابی، خصوصا از نوع محتواییاش، کنید و تاثیرش را ببینید. پیشنهاد میکنم یک فصل کامل از کتاب راهنمای برند را به سئو اختصاص دهید و فعالیتهای آن را مشخص کنید.
بدین ترتیب تغییری مهم در کسب و کار شما پدید میآید. کارمندان از این پس میدانند سئو فقط «تنظیم محتوا برای گرفتن رتبه در موتورهای جستجو» نیست. بهتر است این ذهنیت را به «بهینهسازی سئو برای بازاریابی» تبدیل کرد.
کلمات در سئو بر طبق ادبیات مردم تعیین میشود که ممکن است با ادبیات مدیران ارشد و بالادستی متفاوت باشد. به زبان سادهتر، یعنی احتمال دارد استراتژی بازاریابی در بخش محتوا و سئو بر اساس زبان مخاطب و مشتری تدوین نشود.
برای مثال، مدیرعامل از لفظ «خانه» استفاده میکند، در حالیکه مشتریان کلمه «خونه» را بیشتر بهکار میبرند.
برای هماهنگشدن ادبیات استراتژی سئو و بازاریابی و اضافهشدن سئو به راهنمای برند، روشهای زیر را پیشنهاد میکنیم:
فهرستکردن کلمات کلیدی ممنوعه و پیشنهاد سئو تا مدیران، نیروهای تازهکار و فریلنسرها بتوانند از روی راهنما، کلمات کلیدی غیرمرتبط را تشخیص داده و برای گرفتن رتبه آنها تلاش نکنند.
تهیه فهرستی از اصطلاحات برند که نمیتواند برای سئو تنظیم شود تا مدیر بازاریابی و تیمش استراتژی خود را تحت تاثیر کاهش یا افزایش رتبه آن کلمات نبیند.
تعریف موضوعات کلیدی محتوا در راهنما برای پیشرفت آگاهی از برند و رتبه سئو که استراتژی محتوایی کلی را قطعی کرده و پیشبینیهای لازم برای مدیران سئو جهت تدوین استراتژی بلند مدت را فراهم میکند.
در حالت ایدهآل، همه محتواها باید در سئو رتبه بگیرند.
با اینحال، هدف هر محتوا احتمالا براساس موضوع زیر پوشش، نیت جستجو و نقش آن در آگاهی از برند و شکلدهی به نظر مخاطب تفاوت میکند.
مثلا، بهینهکردن نظر تخصص نویسندگان حرفهای یکی از چالشهای سئو است. در این مورد، نویسنده ایدههای نوآورانه و اصیل خود را بیان میکند که تقریبا هیچ نیت جستجویی برای آن وجود ندارد.
وقتی به مشکل بالا برخوردید، بهتر است اهداف بازاریابی را در اولویت قرار دهید و فقط جایی که امکان دارد به بهینهسازی سئو بپردازید.
توزیع محتوای خود را میتوانید با خوشهسازی (پیلار و کلاستر) و رسانههای پولی تقویت کرده و تاثیر آن را افزایش دهید.
از سوی دیگر، یکسری محتوا از قبیل پرسشهای متداول یا راهنمای محصول وجود دارد که تحت تاثیر شدید نیت جستجو هستند. در این مورد اول باید روی سئو، تولید محتوای آگاهیبخش و گرفتن رتبه بهتر در کوئریهای پرسرچ تمرکز کرد.
سپس، میتوانید برندینگ را برای حفظ پیوستگی تولید محتوا وارد ماجرا کنید.
در نهایت، تمرکز روی هدف هر محتوا، بازاریابی یا سئو، باعث میشود سنجههای کلیدیتان را بهتر تعریف کنید. انتخاب این هدف همچنین به تولید و توزیع بهتر محتوا کمک میکند.
با اینحال، نیاز است تا اهداف مدیر بازاریابی و سئو هماهنگ شوند. ایجاد سنجههای کلیدی مشترک و خلق محتوایی که آگاهی از برند را در کنار بهبود رتبه سئو افزایش میدهد از روشهای رسیدن به این خواسته است.
اندازهگیری سئو با استفاده از متر و معیارهای خودش کار آسانی است. مشکل از آنجایی شروع میشود که بخواهید تاثیر سئو بر بازاریابی را اندازه بگیرید. یکی از روشهای اندازهگیری تاثیر سئو در به نتیجهرسیدن اهداف بازاریابی، نظرسنجی از مخاطبان است.
مشتریان یا مخاطبان ارزشهای وابسته به برند شما را میشناسند و کلمات کلیدی مربوط به آنها (کلماتی که بهخاطر اهداف بازاریابی سئو شدهاند) را میدانند.شما میتوانید با پرسش از مخاطب درباره ارزشها، تاثیر آن را بر تحقق اهداف بازاریابیتان اندازه بگیرید.
نکته قابل ذکر این است که سئو در این مرحله ابزاری برای افزایش آگاهی از برند و تقاضای بلندمدت است.
بنابراین، اگر نتایج نظرسنجی شامل کلمات و ارزشهایی بود که سئومحور (و نه برطبق اهداف بازاریابی) بودند، لازم است که محتوای سئومحوری برای تحقق پیام برند خود بنویسید و آن را تقویت کنید.
شما همچنین میتوانید برای آزمایش جنبهها و موضوعات خاص، یک نسخه سئومحور و یک نسخه بازاریابی محور از محتوا را بهصورت A/B تست کنید. بدین ترتیب، میبینید که کدام محتوا تاثیر بیشتری روی مخاطب میگذارد و با او تعامل میکند.
اطلاعاتی که از این کار بهدست میآید، چراغ راهی برای نویسندههایتان میشود که در آینده محتوای بهتری بنویسند.
هر زمان که نگاه مخاطب به برندتان را شناسایی کردید، زمان آن رسیده که با تقویم محتوایی مناسب، ذهنیت آنها را بهطور ناخودآگاه به سمت دلخواه هدایت کنید.
هر فصل از سال نیاز به یک تقویم محتوایی جداگانه دارد که در آن اهداف سئو و بازاریابی برای هر موضوع خاص تعیین شدهاست.
قبل از نوشتن محتوای سئومحور، نیت جستجو و کلمات کلیدی مربوط به آن را از ابزارهای موجود و گوگل استخراج کنید تا ترافیک بیهوده به سمت سایتتان سرازیر نشود.
قبل از نوشتن محتوای بازاریابیمحور باید اهدافتان را از تولید آن مشخص کردهباشید. آگاهی از برند و تولید لید مشتری میتواند اهداف مناسبی باشد که موجب تعامل مخاطب با کسب و کار هم میشود. برندسازی نیز گزینه بعدی است که مانند سئو میتواند ترافیک زیادی را به سمت سایت بیاورد.
مدیر بازاریابی و مدیر سئو نیاز دارند که هر از چندگاهی جلسه برگزار کنند تا درباره معیارها و تاثیر کمپینهای در حال اجرا صحبت شود.
تاثیر محتوا را میتوان با ابزار سوشال لیسنینگ محاسبه کرد. نتیجه این ارزیابی به نویسندگان کمک میکند تا محتوای بعدی خود را هدفمندتر بنویسند.
اندازهگیری بازدید کاربر، هنگام اجرای کمپینهای محتوایی، باعث میشود تا راحتتر بتوانید هر محتوا را در لحظه بهینه کنید. همچنین، از این طریق میتوان موضوعات و جنبههای مختلف را برای رسیدن به اهداف و رساندن سنجههای کلیدی مشترک تغییر داد.
تا اینجا از ویرگولی که نوشتم خوشت اومده؟ میتونم برای تو هم بنویسم! بهم ایمیل بزن: copylancerco@gmail.com
هماهنگی بین تیمهای بازاریابی و سئو از الزامات هر کسب و کاری است. شما با استفاده از روشهای زیر میتوانید به این هدف برسید:
یکی از مهمترین و اولین اتفاقاتی که پس از استخدام نویسندگان، فریلنسرها یا بهطور کلی کارمندان میافتد، فرآیند آنبوردینگ یا پذیرش سازمانی است. این کار نقش اساسی را در حفظ صدای یکتای برند و اهداف محتوایی کسب و کار شما ایفا میکند.
شما بهتر است با در نظر گرفتن این نکته، راهنمای جامعی برای نویسندگان تازهوارد تهیه کنید که منابع آموزشی، بایدها و نبایدهای سئو را شامل شود.
نویسندگان جدید معمولا با سبک محتوا و کلیات برند شما آشنا نیستند. بنابراین، راهنمایی برای پروموت آگاهی از برند شما به نویسنده کمک میکند تا در راستای اهداف بازاریابی و سئوی کسب و کار قدم بردارد. راهنما میتواند دربردارنده زبان بکسان، توضیحات محصول، صفات توصیهشده، کلمات کلیدی مجاز و ممنوعه باشد.
همانطور که قبلا گفتیم ابزار سوشال لیسنینگ پتانسیل بالایی در ارزیابی احساسات مخاطب نسبت به برند و نتیجه فعالیتهای بازاریابیتان دارد.
سوشال لیسنینگ را وقتی با بازخوردهای استخراجشده از نظرسنجیهایتان ترکیب کنید منجر به تصمیماتی میشود که اصلاحات اساسی در سازمانتان بهوجود میآورد.
بدین ترتیب، ابزار سوشال لیسنینگ شاید ارزشمندترین سلاح در زرادخانه شما برای تعادل نیازهای سئو و بازاریابی باشد. از این سلاح برای جمعآوری بینش مخاطبان و تهیه راهنمایی جامع برای تولید محتوای آیندهتان استفاده کنید.
روش دیگر برای بهدست آوردن بینشها و نظرات مخاطبان، جستجوی دستی نام برند و محصولات در انجمنها و کانالهای اجتماعی است. نظر مخاطب و تحلیل آن باعث تطابق محصولات و خدمات با پیامهای بازاریابی و اولویتهای سئو میشود.
اگر میخواهید به اهداف بلندبالای خود برسید، استراتژی محتوایتان را با دقت بچینید. در این استراتژی، نقش کلیدی هر محتوای تولیدشده در خروجیهای خواستهشده باید مشخص شود.
استراتژی محتوا باید بگوید محتواهای مختلف چگونه بههم پیوند میخورند و از یکدیگر پشتیبانی میکنند؛ بدون توجه به اینکه بازاریابیمحور یا سئومحور هستند.
مثلا، میتوانید یک محتوای بلاگ پست تخصصی (Thought Leadership) تولید کنید و آن را به ویدیوها، پستهای بلاگی کوتاه و اپیزودهای مختلف پادکست پیوند بزنید.
شما با تجزیه و تحلیل عملکرد محتوای تخصصی میتوانید موضوع آن را برای تطبیق بیشتر با نیت جستجو گسترش دهید.
محتوای تخصصی شبیه به نوشتهای بنیادین، کامل، جامع و منطبق بر نیت جستجوی است. شما میتوانید در این محتوا به همه انواع محتوای مکمل آن لینک داده و از کلمات پرجستجوی برند استفاده کنید تا تبدیل به هاب شود.
استراتژی جذاب بالا در ترکیب با آهنگ پیوسته انتشار محتوا در تقویم محتوایی، باعث میشود تا به خروجی دلخواه خود از سئو و بازاریابی برسید.
محتوای مستقل و متمرکز روی بازاریابی یا سئو، لینکسازی داخلی و هدایت محتوا با استراتژی بلندمدت از ضروریات است.
محتوایی بهترین عملکرد را دارد که هردو هدف را در اولویت قرار دهد. محتوای تخصصی است که میتواند بین رتبهگرفتن برای کلمات کلیدی سئو و شناختهشدن برند شما هماهنگی ایجاد کند.
اجرای موفقیتآمیز این استراتژی مساوی است با افزایش تقاضای بلندمدت برای استفاده از خدمات و محصولات کسب و کار شما.
ساختن پلی که روی استراتژی یا اهداف تبلیغاتی و غیرتبلیغاتی در شبکههای اجتماعی تمرکز دارد، میتواند فاصل بین مدیر بازاریابی و سئو را پر کند.
هردوی این روشها را میتوانید برای دستیابی به اهداف بازاریابی و سئو استفاده کنید. با کمی تحقیق میتوان متوجه شد چه زمانی از رسانههای اجتماعی پولی و چه زمانی از بازاریابی شبکههای اجتماعی برای ایجاد تنوع در کمپینهای پشتیبان سئو و بازاریابی بهره برد.
توسعه استراتژی محتوا و تقویم محتوایی منجر به پیوند بهتر محتواها و در نتیجه، افزایش توانایی شما برای پیشبرد کمپینهای چندکاناله میشود.
جمعبندی
شما برای پاسخ به تقاضای مدیر سئو و بازاریابی، به رویکرد عقلانی نیازمند هستید. رویکردی که بین رتبهگرفتن در صفحات نتایج موتور جستجوی و ترویج آگاهی از برند تعادل برقرار کند.
بهترین روشها و یک استراتژی چهار مرحلهای برای رسیدن به این تعادل در این مقاله ارائه کردیم. با اینحال، المانهای دیگری نیز وجود دارد که میتوانید در تقویم محتوایی خود بگنجانید تا بهتر به اهداف سئو و مارکتینگ خود برسید.
مقاله بالا واست مفید بود؟ اگه کسب و کار داری، من میتونم برای تو هم از این بلاگ پستها بنویسم، کافیه بهم ایمیل بدی: copylancerco@gmail.com