زِئوس؛·۱۴ ساعت پیشنامهنوشتروزِبیستوپنجم.روزِبیست‌وپنجم رمقِ‌لمیده'اعصابِ برهنه، بافت‌هایی که در تعفّنِ مکرر پوسیده‌اند، تلی از ترشحاتِ منعقد، چسبیده بر حفره‌هایی که گوشت را جویده…
زِئوس؛·۴ روز پیشنامهنوشتروزِبیستوچهارم.روزِبیست‌وچهارم خلیدگیِ‌ناسور'زمین شکافته، خطوطِ درهم‌تنیده‌ی شکاف‌ها گسترده تا نقطه‌ای نامعلوم، انگار دست‌هایی در تقلای ماندن، آن را چنگ ز…
زِئوس؛درنامـه‌ای به تو که نمیخوانی·۷ روز پیشنامهنوشتروزِبیستوسوم.روزِبیست‌وسوم اختناقِ‌شدید'بدر، در اوج، سپهری از سیمابِ تابنده، غروری بی‌خلل، آینه‌ای که شب را به تماشا واداشته نامه‌ای با عنوانِ بیست‌وسوم…
زِئوس؛·۱۱ روز پیشنامهنوشتروزِبیستودوم.روزِبیست‌و‌دوم دافعه‌ی‌تدریج'برف، غلیظ و خاموش، بر پیکره‌ی شهر فرو نشست، زمین در سفیدی خفه، هوا از یخبندان شرحه‌شرحه نامه‌ای با عنوان بیست…
زِئوس؛·۱۳ روز پیشنامهنوشتروزِبیستویکم.روزِبیست‌ویکم رجعت‌ِمغاک'ورای پلک‌های فروبسته، تصاویری مغشوش، متداخل، بی‌آغاز، بی‌انجام، چونان لفافی که هیچ دستِ هوشیاری نتابیده، هیچ تیغه…
زِئوس؛درنامـه‌ای به تو که نمیخوانی·۱۷ روز پیشنامهنوشتروزِبیستم.روزِبیستم سرابِ‌بی‌بار'خواب‌های آشفته، همانند گردابی که در دل خویش فرو می‌برد، دردی تلخ از شگرفیِ بی‌خود بودن نامه‌ای با عنوانِ بیستم سرابِ…
زِئوس؛·۱۸ روز پیشنامهنوشتروزِنوزدهم.روزِنوزدهم اختناقِ‌ممتد'تنگنای حنجره، دیواره‌هایی سخت و انعطاف‌ناپذیر، هر دم بر خویش فشرده‌تر، هر لحظه محصورتر، گویی دست‌هایی نامرئی، بی‌هی…
زِئوس؛·۱۸ روز پیشنامهنوشتروزِهجدهم.روزِهجدهم اضمحلالِ‌خلسه'همه‌چیز در لحظه‌ای که می‌بایست به اضمحلال کشیده شود، در خلئی بی‌نام گرفتار گشت؛ پایانِ نیامده، سرنوشتی که در میانه…
زِئوس؛·۱۹ روز پیشنامهنوشتروزِهفدهم.روزِهفدهم شریانِ‌منجمده'سوز استخوان‌سوز شب در تن خیابان‌ها چنگ می‌زند، زوزه‌های باد در شکاف دیوارهای ترک‌خورده ناله می‌شود، و پنجره‌های بخا…
زِئوس؛·۲۱ روز پیشنامهنوشتروزِشانزدهم.روزِپانزدهم گناهِ‌دیرین'باران مانند سمفونی‌های خاموش بر زمین می‌بارد، زخمی از روزگاران دور را بر تن خاک می‌ساید؛ لکه‌ای تاریک که به دست پاک…
