کسب آگاهی وضعیتی یکی از کاربردهای موثر و مهم علوم اجتماعی محاسباتی است که کمتر از بقیه مورد توجه قرار میگیرد. دیدهام که در متون فارسی به جای عبارت «آگاهی وضعیتی» (Situation Awareness - SA) از «آگاهی از وضعیت»، «آگاهی از موقعیت»، «آگاهی موقعیتی» و «وضعیتشناسی» هم استفاده کردهاند. اما من فعلاً همین عبارت «آگاهی وضعیتی» را بیشتر میپسندم.
الان فرصت پرداختن به معنای دقیق آگاهی وضعیتی و نظریهها و مدلها و ابزارهایش را نداریم. پس [بعد از اندکی ویرایش ادبی] به ویکیپدیای فارسی اعتماد میکنم:
آگاهی وضعیتی یعنی درک معنای پدیدههای حاضر در محیط با توجه به زمان و مکان و تجسم وضعیت آیندهشان.
آگاهی وضعیتی پیششرط لازم و اغلب دشوارِ تصمیمگیری موفق در بسیاری از موقعیتها است؛ از جمله هوانوردی، مراقبت پرواز، مسیریابی کشتیها، بهداشت و سلامت، امداد، فرماندهی نظامی، حفاریهای نفتی و نیروگاه هستهای. نبود یا کمبودِ آگاهی موقعیتی از دلایل اصلی بروز سوانح در پی خطای انسانی است. [منبع]
مدل اندزلی (Endsley's model)» مشهورترین مدل مفهومی کنونی برای تبیین کارکردهای آگاهی وضعیتی است و به نظر من هم مدل خوبی است. اگر خواستید بیشتر دربارهی آن بدانید، مقالهی آگاهی وضعیتی در ویکیپدیا (البته ویکی انگلیسی) را بخوانید.
جان سالرنو (John Salerno)، ام هینمن (M. Hinman) و داگ بولور (Doug Boulware)، سه تن از کارشناسان آزمایشگاهِ نیروی هوایی ایالات متحده، در مقالهای به نام «ساخت چارچوبی برای آگاهی وضعیتی» کوشیدهاند با تلفیق «مدل اندزلی» و «مدل تقاطع دادهی جیدیال (JDL Data Fusion Model)» به چارچوب مفهومی بهینهتری برای آگاهی وضعیتی دست یابند.
اطلاعات بیشتری دربارهی نویسندگان مقاله پیدا نکردم که با توجه به شغلشان چندان عجیب هم نیست. اما این مقالهی نسبتاً کوتاه میتواند تصویر کمابیش سرراستی از مفهومی آگاهی وضعیتی و نسبتِ آن با دادههای اجتماعی به شما بدهد.
متن کامل این مقاله را میتوانید از اینجا دریافت کنید: