خب فکر کردم اگر قرار هست اینجا خیلی جدی شروع به نوشتن کنم شاید لازم باشه قبل از هر چیز معرفی از خودم داشته باشم.
متولد 1375 هستم و از همون ایام طفولیت به گیم مشغولم :)) با سوپر ماریو شروع کردم و تا سالها فکر میکردم سوپر ماریو احتمالا تنها بازی موجود در جهان هست به دلیل اینکه کارتریج های میکرو توی آبادان (همون کنسول فامیکام که توی خاورمیانه نسخه ی غیر اوریجنالش با اسم میکرو پخش میشد) به شدت نایاب و گرون قیمت بودند.بعد ها متوجه شدم با اون تفنگی که همراه کنسول بود میشد اردک هم شکار کرد (نیامدی و دیر شد...). سال 82 بود که با شخصیت عجیب و غریبی به نام پلی استیشن آشنا شدم(اون موقع دو و سه و فلان و بهمان نداشت)!میگم شخصیت چون برای امثال ما اون زمان پلی استیشن تنها یک وسیله بازی و سرگرمی نبود.زندگی میکردیم باهاش.انگیزه ی کل گذران روزمون این بود که مدرسه رو تموم کنیم برگردیم و اگر تکلیفی نداشتیم بشینیم تا وقتی که "چَشم میبیند " زل بزنیم به یک سری لبه های تیز و پیکسل های قابل شمارش توی تلویزیون لامپی برفکی :)) از این تلویزیونایی که نزدیکش میشدی جیلیز و ویلیز میکردن. بعد میگن چرا هم نسلی های ما به این سن که میرسن همه عینکی میشن!! مطمئن نیستم کاملا از اون تلویزیون ها باشه ولی...بگذریم از بحث های پزشکی :) نمیشه از پلی استیشن 1 صحبت کرد و از tekken 3 نگفت. روز و شبمون رو پای این خونه خراب کن بودیم که ببینیم اگه بازی رو سه دور با بروسلی تموم کنیم جکی چان هم باز میشه یا نه!
سال 86 بود که دیگه شدیدا تحت تاثیر gta vice city بازی کردن توی منزل آشنا و فامیل ، به سمت پی سی رفتم.خاطرات گیمی من از کنسول ها بعد از این دوره دچار یک وقفه طولانی مدت شد چون نمیتونستم به کامپیوترم خیانت کنم D: رم 512 مگابایتی و گرافیک جیفورس 7300 و 256 میگابایت و یک سی پی یو پنتیوم 4 برای من اون ایام تقریبا همه چیز بود.همه چیز!روز و روزگارمون خوش بود پای vice city و san andreas اما جنگ های صلیبی با اون دوبله بی نظیر چیز دیگه ای بود! علاقه مندی اصلی اون زمان برای من سبک استراتژیک بود اما تقریبا هر گیمی که دم دستم میرسید رو بازی میکردم :)) از مادگاسکار و پاندای کونگفو کار بگیر تا infernal :))
فکر میکنم خاطره بازی بس باشه چون این قصه سر دراز دارد..فقط میخواستم مسیر آشناییم با گیم رو تا حدی شرح بدم.
سال 89 عضو سایتی تازه تاسیس به اسم CMClub شدم (کلوپ هواداران کامیک و مانگا) که بعد ها با کمک دوستانی که اونجا فعالیت داشتند به پارک انیمه تغییر پیدا کرد. من هم بین سالهای 90 و 91 فعالیتم رو به عنوان مدیر بخش گیم و سرگرمی ادامه دادم و البته انیمه و مانگا هم جای خودش رو بین علاقه مندی های من پیدا کرد. در همین حین سایتی رو هم راه اندازی کردم که خب آنچنان به گیم ارتباطی نداشت پس میگذریم ازش چون گذشت از ما :))
سال 93 وارد دانشگاه شدم و رشته برق الکترونیک.تقریبا از قبل تر هم متوجه شده بودم علاقه م به الکترونیک هم دست کمی نسبت به گیم نداره اما بیش از پیش این رو توی اواخر دوران تحصیل لیسانس حس کردم و اینقدر خوش شانس بودم که در رشته ای تحصیل کنم که واقعا بهش علاقه دارم.خیلی دلم میخواد در زمینه "لزوم علاقه مندی به رشته تحصیلی" هم بعدا مطلبی رو بنویسم ولی نمیدونم حسش هست یا نه :))
در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد الکترونیک هستم و همچنان و قوی تر از قبل علاقه مند و پیگیر حوزه گیم و سرگرمی. کار اسمبلینیگ سیستم های کامپیوتری هم انجام میدم و سعی میکنم از این بخش هم حتما توی پست های بعدی مطلب قرار بدم.
دلم میخواد اینجا بنویسم به چند دلیل:
1_مینویسم چون علاقه دارم توی زمینه ای که علاقه دارم بتونم تولید محتوا کنم.
1_مینویسم چون باعث میشه بتونم افکار پراکنده م رو کنار هم بچینم چون هر تکه شون یه گوشه اتاق افتاده.
2_مینویسم چون قصد دارم با نوشتارم بتونم با مخاطبی که حتی علاقه مند به حوزه گیم هم نیست ارتباط برقرار کنم.
3_مینویسم چون خیلی تنبل شدم D: باید بتونم بر این تنبلی غلبه کنم و این چالش رو توی زندگیم ایجاد کنم و این کار رو ادامه بدم.
شاید متنی که نوشتم بیش از اینکه به بازی خاص یا کنسول خاصی ارتباط داشته باشه بیشتر معرفی و خاطره بازی بود اما لازم دونستم حتما خودم رو معرفی کنم چون فکر میکنم به این شکل ارتباط بهتری بتونم برقرار کنم.
حتما نظراتتون رو با من درمیون بذارید رفقا.