طلاق به درخواست زوج یا طلاق از طرف مرد
انسان موجودی است ممکن الخطاء و با دارا بودن چنین خصلتی ممکن است در انتخاب هایش دچار اشتباه گردد. یکی از اشتباهاتی که ممکن است از لحاظ روحی به انسان آسیب شدیدی برساند و تبعات آن تا اخر عمر همراه او گردد، اشتباه در انتخاب همسر است. اگر انسان شخصی را برای همسری برگزیند اما پس از مدتی متوجه اشتباه خود گردد، یا باید همان وضعیت را تحمل کند و ادامه دهد و یا باید به این اشتباه خود پایان دهد. به پایان دادن این اشتباه طلاق گفته می شود.
لفظ طلاق
لفظ طلاق از طلق گرفته شده و به معنای رها و آزاد است. یعنی از بند تاهل و تعهد آزاد شده است. به مردی که طلاق گرفته است می گویند «مطلق» و به زنی که طلاق گرفته است می گویند: « مُطلقه».
برای اینکه مرد بتواند درخواست طلاق بدهد، طبق ماده 1136قانون مدنی باید دارای شرایط زیر باشد تا درخواست او مورد رسیدگی قرار گیرد :
یک)بلوغ: طبق تبصرهِ یک ماده 1210قانون مدنی سن بلوغ برای جنس مذکر 15سال قمری است.
دو) عقل: بنابراین اگر شوهر مبتلا به جنون باشد(طبق ماده1211هرنوع از جنون را شامل می گردد)، نمی تواند شخصا تقاضای طلاق بکند. بنابراین برای طلاق می بایست ولی ، قیم و یا وصی آنان این عمل را انجام دهند نه خودشان.
همچنین مرد می تواند حق طلاق را به وکیل بدهد تا وکیل ، وکالتا از همسر مرد طلاق بگیرد.
مراحل طلاق از طرف مرد
اگر مرد دو شرط فوق را داشت، برای گرفتن طلاق باید چنین گام های را بردارد :
یک) مراجعه به سایت http://zaman.behzisti.net .
دو) در قسمت نوع درخواست طلاق، گزینه« متقاضی طلاق یک طرفه به درخواست زوج» را تیک بزند و سایر اطلاعات را مطابق آنچه در دفترچه عقد و یا شناسنامه خود و زوجه است، وارد نماید.
سه)در انتهای صفحه می بایست نزدیک ترین مرکز مشاوره ای را انتخاب کند و پس از گرفتن نوبت، بدان مرکز در موعد مقرر مراجعه کند.
چهار) می بایست دادخواست طلاق تنظیم کند و آنرا یا به دادگاه خانواده و یا به دفاتر خدمات الکترونیک قضائی ارائه دهد. اگر از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضائی اقدام کرد، دفتر مزبور تقاضای زوج و مدارک ضمیمه را به دادگاه خانواده برای رسیدگی ارجاع می دهد.
پنج) همان طور که گفته شد برای مرد در سنوات گذشته، طلاق حقی بی حد و حصر بود اما امروزه این حق دچار محدودیت های گشته است. یعنی مرد برای طلاق از همسر خود ( زوجه) زمانی می تواند اقدام کند که همسر او دارای چنین شرایطی باشد :
1-باردار نشدن زن (زوجه) 2_عدم تمکین ( ترک خانه و زندگی زناشویی) 3_ زن محکوم به حبس گردد. 4_سوء رفتار زن (زوجه) و... .
شش)دادگاه تقاضا و کلیه مدارک را بررسی می کند و پس از آن در صورت نبود نواقص، زوجین را دعوت به صلح و سازش می نماید. اگر زوج همچنان بر تصمیم خود پافشاری کند ، دادگاه از هر دو آن ها می خواهد یک داور به دادگاه به معرفی نمایند.
داور باید دارای چنین خصائلی باشد: الف)بیشتر از سی سال سن داشته باشد. ب) به مسائل اجتماعی و خانوادگی روز، آگاه باشد. ج)متاهل و از خویشاوندان باشد.
اگر زوجین داور را به دادگاه معرفی نکردند، دادگاه خود برای آنان داور تعیین می کند و زوجین را به آن داور ارجاع می دهد. اگر داور نیز نتوانست آنان را منصرف کند، این مهم را به اطلاع دادگاه می رساند.
· امروزه با توجه به افزایش نرخ آمار طلاق، دادگاه سعی می کند با طولانی تر کردن پروسه طلاق و گذاشتن فیلترهایی، زوجین را از طلاق گرفتن منصرف کند که یکی از این فیلتر ها ارجاع به داوری است. متاسفانه/خوشبختانه جنبه تشریفاتی پیدا کرده است و در کمتر مواردی می توان یافت که مشکل بدست داور حل شده است.
هفت) اگر زوج (مرد) با وجود مراجعه به مرکز مشاوره و همچنین داوری از تصمیم خود منصرف نگردد، دادگاه با بررسی اوراق پرونده و نبودن نواقصی، به تعیین تکلیف حق و حقوق زن می پردازد.
در این مرحله دادگاه به مواردی که جزء حقوق زن می باشد باید رسیدگی کند مانند مهریه، اجرت المثل، نفقه، حضانت فرزندان، نحله و در صورت وجود شرط تنصیف، تنصیف.
هشت) دادگاه پس از تعیین تکلیف امورات فوق الذکر، حکم طلاق و یا همان گواهی «عدم امکان سازش» را صادر می کند. البته این رای قابل اعتراض است و حتی می تواند تا دیوان عالی کشور نیز برود.
اگر زن نسبت به حکم دادگاه معترض نبود و یا دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور حکم دادگاه بدوی(اولی) را ابرام( تایید) کردند مرد باید ظرف مدت سه ماه گواهی عدم امکان سازش را به یکی از دفاتر ثبت طلاق ببرد و در آنجا صیغه طلاق جاری گردد و سایر امورات ثبتی مانند ثبت و درج طلاق در شناسنامه و سازمان ثبت احوال در آن دفتر صورت گیرد.