در همه دورانهای تاریخی، بشر با موضوع مهمی در روابط زن و مرد مواجه بوده است. روابطی متاثر از غریزه جنسی و چارچوبی مبهم در برقراری رابطه جنسی که زمینه ساز معضلات و مشکلات مختلفی برای اشخاص و جامعه بوده است. در خصوص چگونگی پاسخگویی به غریزه جنسی انسانها دیدگاههای مختلفی از جانب صاحب نظران، اندیشمندان و دیگر بزرگان دینی و فرهنگی ایراد شده است که در مقابل، انتقاداتی به هر یک از این دیدگاه ها وارد میباشد. در ادامه به بررسی موضوع ازدواج سفید می پردازیم.
اساساً موضوع رابطه جنسی و همچنین پاسخگویی به نیاز جنسی موضوعی خیلی حساس و پر اهمیت تلقی میشود. در نظامهای فکری کشورهای گوناگون، آن دسته از روابط جنسی بین زن و مرد که بدون رعایت چارچوب و موازین رایج در آن جامعه شکل گرفته باشد؛ به مفهوم بی بند و باری و فساد تعریف شده است. فرهنگ برقرار در هر کشور در هر دوره تاریخی دچار تغییرات زیادی بوده است که ریشه در تفکر حاکمان و اندیشمندان آن کشور دارد.
کشورمان ایران نیز همچون ملل دیگر دارای فرهنگ و آداب و رسوم مختص به خود میباشد که در مورد روابط جنسی زن و مرد تعیین و تکلیف کرده است. همانطور که مستحضرید، فرهنگ و آداب و رسوم قالب کشورمان برگرفته از مبانی دینی و فرهنگ ناب ایرانی بوده و عموم مردم ایران متدین به دین اسلام و مذهب شیعه میباشند و در کنار آن با فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی خود، مناسبات اجتماعی و شخصی خود را به پیش میبرند.
از سوی دیگر قانونی که در ایران حکم فرما میباشد برگرفته از دستورات دین مبین اسلام و تفسیرهای مراجع عظام از احادیث و دستورات دینی است. همانطور که می دانید دین اسلام و مذهب شیعه، پاسخگویی به نیازهای جنسی زن و مرد را در چارچوب ازدواج و عقد نکاح تعریف کرده است. بنابراین تنها بستر قانونی و شرعی و اخلاقی رفع نیازهای جنسی زن و مرد در ایران در قالب ازدواج دائم و موقت تعریف شده است.
طبعاً دستورات قانونی و شرعی به دلیل آنکه در طول گذر زمان در فرهنگ غالب مردم جای خود را باز میکند از جایگاه اجتماعی نیز برخوردار میشود با این اوصاف همان طور که می دانیم؛ پاسخگویی به نیازهای جنسی در قالبی غیر از ازدواج برای عموم مردم ایران مسئلهای ناخوشایند، ناپسند و غیر اخلاقی قلمداد میشود.
در سالیان اخیر کلید واژه داغ و مهمی که در مبحث پاسخگویی به نیازهای جنسی زن و مرد در ایران ترویج پیدا کرده است؛ کلید واژهی ازدواج سفید میباشد. احتمالا تا حدودی در خصوص مسئله ازدواج سفید یا همباشی های ناپایدار و شرایط مربوط به آن آگاهی در اختیار دارید. قطعا میدانید که ازدواج سفید در ایران از هیچ جایگاه قانونی، شرعی و عرفی برخوردار نیست و به منزله تخطی از قوانین و مفاهیم دینی حاکم بر کشور میباشد و بحث و جدال های زیادی را نیز به همراه داشته است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان؛ اهمیت و نقش محوری خانواده در جامعه ایرانی دارای وجه تمایزهایی با سایر کشورهای دنیا میباشد. به طور مثال اهمیت و جایگاه ویژهای که خانواده در زندگی شخصی و اجتماعی اشخاص در ایران دارد، در مقام مقایسه با این جایگاه برای ملل اروپایی و آمریکایی نمیباشد. چرا که کشورمان به دلیل ریشه فرهنگی متاثر از مبانی دین مبین اسلام و تمدن ناب ایرانی به جایگاه ویژه خانواده در پیشبرد زندگی اجتماعی و شخصی افراد تاکید ورزیده است. این مهم را به راحتی میتوان در گفتمان بزرگان و صاحب نظران دینی و ملی کشورمان شاهد بود.
در خصوص تاریخچه ازدواج سفید بایستی به نظام اجتماعی و تشکیلاتی کشورهای غربی رجوع کرد. جایی که در سالیان اخیر شروع و برقراری پیوند عاطفی و زناشویی در کشورهای غربی در ساختاری خارج از مباحث حقوقی و سنتهای مرسوم ترویج پیدا کرده است و مقوله ازدواج غیر رسمی و غیر حقوقی از جایگاه خاصی برخوردار شده است.
این نوع ازدواج یا همان همباشی ناپایدار برای اولین بار در ایالات متحده امریکا و زیر پرچم جنبشی به نام آزادی زنان پایه ریزی شده است. اگرچه جنبش آزادی زنان با هدف و نیت توسعه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … کشور و تحقق مفهوم عدالت در همه ابعاد برای زنان شکل گرفت، اما سالها بعد این جنبش به نام انقلاب جنسی دربین کارشناسان معرفی گشت و ابعاد عدالت جویانه و ضد تبعیض آن جایش را به ناهنجاریها و رفتارهای نامتعارف و ابتذال محور در بین زنان داد.
در کشورمان آمار دقیق و مشخصی پیرامون پدیده ازدواج سفید ارائه نشده است و این مسئله صرفاً به عنوان یک نگرانی و دغدغه معرفی شده است. متاسفانه بسیاری از رسانهها و مسئولان ذی ربط اقدام به چشم پوشی از موضوع این مدل ازدواج کرده اند که آن چنان جالب توجه به نظر نمیرسد. چرا که این مسئلهای است که در بطن جامعه وجود داشته و آمارهای غیررسمی از رشد و افزایش روز افزون آن سخن به میان آورده است. بنابراین لازم است که در بستری آزاد و تحلیلی به موضوع همباشی ناپایدار پرداخته شود و جنبههای اجتماعی و اخلاقی آن برای عموم مردم تشریح گردد.
آمارهای ازدواج سفید در امریکا اذعان میدارد که بیش از دو سوم زوجهای این کشور، قبل از ازدواج رسمی و قانونی، اقدام به زندگی در زیر یک سقف را داشتهاند.
در سال ۱۹۹۴، حدود ۳/۷ میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج رسمی در کنار یکدیگر و زیر یک سقف زندگی میکردند و نزدیک به اواخر دهه ۱۹۹، حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصد زوج ها، قبل از ازدواج رسمی، با هم زندگی میکردند. همچنین این در حالی است که تا قبل از سال ۱۹۷۰، زندگی زن و مرد بدون ازدواج رسمی در ایالات متحده غیرقانونی و جرم محسوب میشد.
بر اساس آمارهای رسمی مراجع ذی ربط کشور آمریکا؛ از سال ۱۹۶۰ تا سال ۲۰۰۰ میلادی ، تعداد زوج هایی که خارج از چارچوب ازدواج رسمی با هم زندگی کردهاند، ده برابر شده و در حال حاضر، زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی، به موضوعی عادی در روند آشنایی زن و مرد در زندگی اجتماعی کشور امریکا مبدل گشته است. بنابراین مشخص میشود که پدیده ازدواج سفید در بخش اعظمی از جامعه آمریکا پذیرفته شده است و دارای خاصیت هنجار شکنانه و غیر اخلاقی نمیباشد.
همانطور که در مطالب بالا عنوان نمودیم جامعه ایرانی به دلیل ریشه های فرهنگی برگرفته شده از دین اسلام و مذهب شیعه و فرهنگ ایرانی به هیچ وجه نمیتواند مسئله ازدواج سفید را در بین زنان و مردان پذیرا باشد. بررسی ابعاد جامعه شناسانه و تحلیل نظام فکری جامعه ایرانی، یک موضوع مهم و اساسی در خصوص پدیده ازدواج سفید است که بایستی در محفلهای آکادمیک و جلسات کارشناسانه مورد توجه قرار گیرد و پرداختن به این مباحث خارج از چارچوب این نوشتار میباشد.
در واقع جامعه ایرانی ازدواج را فقط و فقط در چارچوب قانونی و رسمی پذیرا می باشد و شروع و برقراری رابطه زناشویی در بستری به نام همباشی ناپایدار را امری غیر اخلاقی و نامطمئن تلقی میکند. همچنین قانون حاکم بر جمهوری اسلامی ایران؛ برقراری ارتباط خارج از چارچوب شرعی را غیر قانونی میداند و برای این تخطی از قانون، مجازاتهایی نیز تعیین کرده است.
این مسائل به طرزی در قوانین کشور حائز اهمیت بوده و قانونگذار با جدیت و حساسیت در خصوص آن تعیین و تکلیف کرده است که باعث بازدارندگی و جلوگیری از رشد پدیده ازدواج سفید شده است. حتماً مستحضرید که رابطه جنسی زن و مرد در ایران بایستی در چارچوب شرعی و عقد نکاح صورت پذیرد و خلاف این موضوع به منزله گناه و جرم در نظر گرفته میشود.
با همه اوصاف و اینکه آداب و رسوم و فرهنگ کشورمان پذیرای این مدل ازدواج و این نوع از ناهنجاریها میباشد، در سالهای اخیر شاهد این موضوع هستیم که برخی از جوانان با تحت تاثیر قرار گرفتن از فرهنگهای غربی وارداتی که از طریق رسانهها و سایر طرق به کشور راه پیدا کرده است؛ اقدام به انتخاب شیوه ازدواج سفید برای زندگی مشترک خود را گرفته اند و توجیهها و دلایل مهمی نیز در این خصوص ارائه مینمایند که برخی از این دلایل اندکی تامل برانگیز و موجه به نظر میرسد.
اگر چه این مدل ازدواج بستری غیر سنتی برای شروع زندگی مشترک بوده و از لحاظ قانونی، شرعی و عرفی غیر قابل هضم تلقی میشود ولی بایستی ریشه های این موضوع را در شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… جامعه ایرانی جست و جو کرد و نباید به صورت کورکورانه این پدیده را به صورت کامل مرتبط به هجمه و نفوذ فرهنگ غربی وارداتی در نظر گرفت.
اگرچه تعداد ازدواج سفید در جامعه ایرانی تعداد قابل ملاحظهای در قیاس با جمعیت کشور نمیباشد ولی همین میزان نیز موضوعی نگران کننده و خطرساز برای مسئولان و کارشناسان ذی ربط تلقی می شود و بایستی به سرعت به فکر راهکاری برای رفع این معضل اجتماعی نمایند.
مهمترین دلایل و علتهایی که باعث رشد این طور روابط خارج از چارچوب میشود عبارتند از:
مشکلات اقتصادی
بالا رفتن سن ازدواج جوانان ایرانی
بالا رفتن آمارهای طلاق
محک زدن رابطه
عدم اعتقاد به مسئله ازدواج
عدم مسئولیت پذیری و پذیرا بودن حدود و قواعد ازدواج رسمی
اساساً عمر این مدل ازدواج در ایران و جهان زیاد نمیباشد و احتمال جدایی زوجین درگیر با ازدواج سفید به مراتب بیشتر از ازدواج رسمی است. چرا که طرفین تعهدی نسبت به یکدیگر ندارند و میتوانند گزینه جدایی را به راحتی انتخاب کنند. تعهداتی که در ازدواج رسمی وجود دارد جنبه های زیادی را در بر دارد؛ جنبههای حقوقی، اجتماعی، فردی و اخلاقی که حائز اهمیت نیز میباشد.
در کشورهای اروپایی و امریکا ازدواج سفید در یک دوره یک تا دو ساله یا به ازدواج رسمی ختم شده و یا اینکه به جدایی ختم میشود. البته بخش اعظمی از این نوع ازدواج در کشورهای غربی به دلیل آنکه فرهنگ و نوع نگرش جامعه غربی متناسب با سبک زندگی همچون ازدواج سفید است؛ به ازدواج رسمی و تشکیل خانواده منجر میشود ولی اکثریت ازدواجهای سفید جامعه ایرانی به دلایل بالا به جدایی منجر شده و همچون تجربه ای عاطفی و جنسی تلقی میشود.
البته نمیتوان به آن بخش از ازدواجهای رسمی که ریشه در روابط قبل از ازدواج و شاید ازدواج سفید داشته باشد اشاره نکرد ولی به طور کلی نمیتوان تعادلی بین مزایا و معایب این مدل ازدواج در جامعه ایرانی پیدا کرد. بنابراین لازم است جوانان ایرانی با توجه ویژه ای در خصوص پدیده ازدواج سفید تفکر کرده و از انتخاب سطحی و عجولانه برای گزینش سبک زندگی زناشویی همچون ازدواجهای سفید خودداری نمایند.
با همه گفتههایی که داشتیم متوجه شدید که ازدواج سفید برای جامعه ایرانی غیرقابل هضم بوده و دچار مشکلات و اشکالات زیادی است. اگر بخواهیم مهمترین معایب و نقصهای این نوع ازدواج را در جامعه ایرانی عنوان نماییم، میتوانیم به موارد ذیل اشاره داشته باشیم:
ترویج آزمایشی شدن مقوله ازدواج، موقتی شدن و عدم تعهد پذیری طرفین در ازدواج سفید باعث ممانعت از این موضوع میشود که بسیاری از جوانان از فواید ازدواج رسمی برای طرفین غافل شوند. جمع کثیری از روانشناسان بر این باورند که عدم قطعیت درمورد ثبات و طول عمر روابط مربوط به ازدواج سفید، سرمایه گذاری در آن را برای هر دو طرف خطر ساز می نماید. از سوی دیگر؛ گذراندن زندگی با یک شخص به جای ازدواج کردن با وی، جذابیت مقوله ازدواج را برای اشخاص کم مینماید و حتی در صورت پذیرش ازدواج دائم با همان فرد یا فرد دیگر، احتمال موفق شدن این اشخاص در زندگی مشترک و زناشویی به مراتب کمتر است.
به طور کلی ازدواج رسمی از لحاظ سلامت جنسی، جسمی و روانی دارای فواید و امتیازهای به مراتب بیشتری در قیاس با ازدواج سفید و غیر رسمی است.
اشخاصی که مبادرت به این نوع به اصطلاح همباشی مینمایند؛ از سلامت و ضریب اطمینان جنسی و جسمی کمتری نسبت به ازدواج رسمی برخوردارند و چه بسا به دلیل عدم شناخت کافی از طرف مقابل شان، دچار مخاطرات و بیماریهای مقاربتی شوند. همچنین بسیاری از افرادی که اقدام به انتخاب ازدواج از نوع سفید مینمایند؛ از کیفیت رابطه جنسی مناسبی بهره نبرده و دچار مشکلات مربوط به رضایت جنسی نیز میباشند. البته عدم تحقق این موارد فقط وابسته به این مدل ازدواج نیست و عوامل دیگر نیز موثر میباشند.
از نظر روحی و روانی؛ اشخاص درگیر با پدیده ازدواج سفید، دچار آسیب های روحی همچون افسردگی، سطح رضایت پایین عاطفی و… می باشند که بسیار خطرناک و مشکل ساز است. در روابط مربوط به این مدل ازدواج به دلیل آنکه؛ احتمال جدایی و عدم قطعیت پیوند رسمی زیاد می باشد، آسیب های روحی و روانی همچون افسردگی، نا امیدی و.. برای دو طرف محتمل است.