اشخاص سودجو با سوء استفاده از موقعیتهایی که برایشان پیش میآید اقدام به انتقال و خرید و فروش مال غیر یا مال دیگران را منتقل میکنند . این اشخاص به دلیل ناآگاهی از قانون مبادرت به انتقال اموال منقول یا غیرمنقول دیگران میکنند. در هر دو صورت، انتقال مال دیگران، جرم است و مرتکب آن به مجازاتهای سنگینی محکوم میشود. حق مالکیت برای مالک این امتیاز را بوجود میاورد که از ملک خود استفاده کند.
مالکیت انحصاری است و تعلق حق مالکیت به یک نفر به معنی آن است که دست دیگران از آن مال کوتاه است و فقط مالک میتواند از مال خود استفاده کند. حالا فرض کنید که شخصی غیر از مالک، آن مال را بفروشد، در این صورت چه پیامدی در انتظار اوست؟
مثلا خانمی مالک یک خودرو یا خانه باشد و شوهر او بدون اطلاع زن، این خودرو را بفروشد؛ چنین وضعی را انتقال مال دیگری میگویند. فروش مال غیر از جمله جرایمی است که علاوه بر اینکه نظم و امنیت جامعه را به هم میزند، خسارتهای مادی را بر قربانی جرم وارد میکند منظور از قربانی جرم مالک مالی میباشد که بدون اذن او فروخته شده است.
اگر دلال با علم و اطلاع برای خرید و فروش مال غیر همکاری کند به عنوان شریک یا معاون جرم قابل تعقیب است. برای مثال دلال زمین دیگری را که متعلق به فروشنده نیست و مرغوبتر و بهتر از زمین مورد معامله است به خریدار نشان میدهد و پس از انجام معامله مبلغی بابت دلالی میگیرد یا با علم به اینکه زمین متعلق به دیگری است برای فروش، خریدار را ترغیب و قولنامهای هم تنظیم میکند. در صورتیکه دلال شریک جرم هم باشد مالک اموال میتواند بعد از اینکه محکومیت دلال را اثبات کرد اموال دلال را توقیف کند.
برای تحقق هر جرمی احراز سه رکن قانونی، مادی و معنوی لازم و ضروری است و در صورت نبود هریک از این ارکان باید تحقق جرم را منتفی دانست، مگر اینکه مقنن خلاف این اصل را شرط کند. البته به یاد داشته باشیم که دو رکن مادی و معنوی منشعب از رکن قانونی است؛ چرا که قانونگذار شرایط مادی و معنوی برای تحقق جرم را در عنصر قانونی گنجانده و جرمانگاری میکند، اما به جهت احترام به روش کلاسیک، ارکان جرم را به سه عنصر قانونی، مادی و معنوی تقسیم و توضیحات خود را بر این اساس بیان میداریم.
اصل قانونی بودن جرم و مجازات اقتضاء میکند که قانونگذار تمامی اعمال و رفتار مجرمانه را مشخص و مجازات آنها را صریحاً اعلام نماید تا حد امکان از اعمال سلیقه در تبیین و تشریح عنوان مجرمانه جلوگیری کند و از سوی دیگر شهروندان یک جامعه از اعمال و رفتار مخالف قانون مطلع شوند چرا که مطابق قاعده «قبح عقاب بلابیان» و آیات شریفه قرآن کریم، اعمال مجازات بدون اعلام قبلی قبح و زشت شمرده شده و فرض بر مباح و قانونی بودن تمامی اعمال و رفتار جامعه است. بنابراین هر عنوان مجرمانهای باید قبلاً توسط قانونگذار اعلام گردد.
خوشبختانه در خصوص جرم انگاری «انتقال مال غیر» این قاعده حاکم بوده و در حال حاضر ماده ۱ قانون انتقال مال غیر و ماده ۱۷ قانون ثبت اسناد و املاک به عنوان عنصر قانونی در رویه قضائی مورد استناد و استفاده محاکم قرار میگیرد.
هرچند اقلیت حقوقدانان معتقد به نسخ قانون انتقال مال غیر توسط قانون ثبت اسناد و املاک هستند، لیکن به نظر میرسد این نظریه درست نباشد. زیرا :
اولاً : مواد ۱۰۰ تا ۱۱۷ قانون ثبت مصوب ۱۳۱۰ در خصوص جرائم در خصوص ثبت املاک است و نه نقل و انتقال اموال؛
ثانیاً : ماده ۱۱۷ قانون ثبت رکن قانونی معامله معارض میباشد نه رکن قانونی جرم فروش مال غیر؛
ثالثاً : رأی وحدت رویه شماره ۵۹۴ بر اعتبار قانون انتقال مال غیر تصریح دارد و اجتهاد در مقابل نص ممنوع است؛
رابعاً : در رویه قضائی در خصوص اعتبار قانون خرید و فروش مال غیر ، مصوب ۱۳۰۸ هیچ تردیدی ندارد؛
خامساً : هرگاه شک داشته باشیم قانونی نسخ شده یا نه مطابق اصل استصحاب و اصل عدم و قاعده «الجمع مهما امکن اولی من الطرح» باید گفت که قانون دارای اعتبار قانونی است و لذا ماده ۱ قانون انتقال مال غیر رکن قانونی جرم انتقال مال غیر میباشد.
بدین ترتیب باید گفت «رکن قانونی» جرم انتقال مال غیر به صورت عام «قانون انتقال مال غیر مصوب ۱۳۰۸» میباشد، مگر در مواردی که وسیله ارتکاب جرم مربوط به اداره ثبت اسناد و املاک یا دفاتر اسناد رسمی باشد.
در این صورت باید به مقررات خاص و ویژه قانون ثبت اسناد و املاک در این خصوص از جمله مواد ۱۰۰ الی ۱۱۷ مراجعه کرد چرا که قلمرو قانون انتقال مال غیر (عام) توسط بعضی از مواد قانونی ثبت (خاص) تخصیص خورده و محدود شده است و تا زمانی که مستند قانونی برای مجازات مرتکب با شرایط قانون خاص وجود داشته باشد مراجعه به قانون عام خلاف اصول حقوقی است البته در مواردی که قانون خاص حکمی نداشته یا مبهم باشد مجرای اجرای قانون عام فراهم خواهد شد.
ماده ۱ قانون انتقال مال غیر:
کسی که مال غیر را با علم به اینکه مال غیر است به نحوی از انحاء عیناً یا منفعتاً بدون مجوز قانونی به دیگری منتقل کندو در خرید و فروش مال غیر سهیم باشد، کلاهبردار محسوب و مطابق ماده ۲۳۸ قانون مجازات عمومی محکوم میشود. و همچنین است انتقالگیرنده که در حین معامله عالم به عدم مالکیت انتقالدهنده باشد. اگر مالک از وقوع معامله مطلع شده و تا یک ماه پس از حصول اطلاع اظهاریه برای ابلاغ به انتقالگیرنده و مطلع کردن او از مالکیت خود به اداره ثبت اسناد یا دفتر بدایت یا صلحیه یا یکی از دوائر دیگر دولتی تسلیم ننماید، معاون جرم محسوب خواهد شد. هریک از دوائر و دفاتر فوق مکلفاند در مقابل اظهاریه مالک رسید داده آن را بدون فوت وقت به طرف برسانند.
ماده ۱۱۷ قانون ثبت اسناد و املاک:
هرکس به موجب سند رسمی یا عادی نسبت به عین یا منفعت مالی (اعم از منقول و یا غیرمنقول) حقی به شخص یا اشخاص داده و بعد نسبت به همان عین یا منفعت به موجب سند رسمی، معامله یا تعهد معارض با حق مزبور بنماید به حبس با اعمال شاقه از سه تا ده سال محکوم خواهد شد.
قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر
ماده ۱- کسی که مال غیر را با علم به اینکه مال غیر است به نحوی از انحاء عیناً یا منفعتاً بدون مجوز قانونی به دیگری منتقل کند کلاهبردار محسوب و مطابق ماده ۲۳۸ قانون عمومی محکوم میشود. و همچنین است انتقالگیرنده که در حین معامله عالم به عدم مالکیت انتقال دهنده باشد.
اگر مالک از وقوع معامله مطلع شده و تا یکماه پس از حصول اطلاع اظهاریه برای ابلاغ به انتقالگیرنده و مطلع کردن او از مالکیت خود به اداره ثبت اسناد یا دفتر بدایت یا صلحیه یا یکی از دوائر دیگر دولتی تسلیم ننماید معاون جرم محسوب خواهد شد هریک از دوائر و دفاتر فوق مکلفند در مقابل اظهاریه مالک رسید داده آن را بدون فوت وقت به طرف برسانند.
ماده ۲- نسبت به انتقالاتی که به طریق فوق قبل از اجرای این قانون واقع شده است هر یک از انتقال دهنده- انتقالگیرنده یا مالک باید به ترتیب ذیل عمل نمایند.
انتقال دهنده مکلف است در ظرف سه ماه از تاریخ اجرای این قانون یا مالک را وادار به تنفیذ انتقال نموده و یا خسارات وارده بر انتقالگیرنده و مالک را جبران کند.
انتقالگیرندهای که در حین وقوع انتقال عالم به عدم مالکیت انتقالدهنده بوده مکلف است در ظرف سهماه مذکور خسارات وارده بر مالک را جبراننماید. مالکی که از انتقال مال خود مطلع بوده یا بشود مکلف است در ظرف سه ماه از تاریخ اجرای این قانون درصورتی که قبل از این قانون مطلع شده باشد و از تاریخ حصول اطلاع درصورتی که بعد از اجرای این قانون مطلع شود انتقالگیرنده یا قائممقام قانونی او را به طریق مذکور در ماده فوق از مالکیت خود مستحضر نماید.
ماده ۴- علاوه بر مجازات مذکور در مواد ۱ و ۳ مجرم باید مادام که خسارت وارده بر مدعی خصوصی را جبران نکرده است در توقیف بماند.
ماده ۵- نسبت به انتقالاتی که قبل از اجرای این قانون واقع شده باشد تعقیب جزایی مرتکب منوط به شکایت مدعی خصوصی است لیکن پس از شکایت استرداد آن مانع از تعقیب نخواهد بود.
ماده ۶- نسبت به انتقالاتی که قبل از این قانون واقع شده هرگاه قبل از شروع به تعقیب جزایی حق دعوی حقوقی مالک یا انتقالگیرنده به واسطه مرور زمان یا صدور سند رسمی مالکیت ساقط شده باشد مقررات این قانون مجرا نخواهد بود.
ماده ۷- مجازات اشخاصی که پس از تاریخ اجرای این قانون به موجب قانون سوم مرداد ۱۳۰۷ راجع به تبانی یا به موجب همین قانون در نتیجه انتقال عین یا منافع اموال غیر منقول و یا در نتیجه تبانی در دعوای مربوطه به عین یا منافع اموال مزبوره حکم محکومیت آنها صادر میشود مشمول ماده ۴۵ قانون مجازات عمومی نخواهد بود.
ماده ۸- کسانی که معاملات تقلبی مذکوره در مواد فوق را به وسیله اسناد رسمی نموده یا بنمایند جاعل در اسناد رسمی محسوب و مطابق قوانین مربوطه به این موضوع مجازات خواهند شد.
قانون ثبت املاک و اسناد راجع به انتقال مال غیر
ماده ۱۰۰- هریک از مستخدمین و اجزای ثبت اسناد و املاک و صاحبان دفاتر رسمی عامداً یکی از جرمهای ذیل را مرتکب شود جاعل در اسناد رسمی محسوب و به مجازاتی که برای جعل و تزویر اسناد رسمی مقرر است محکوم خواهد شد:
اولاً: اسناد مجعوله یا مزوره را ثبت کند؛
ثانیاً: سندی را بدون حضور اشخاصی که مطابق قانون باید حضور داشته باشند ثبت نماید؛
ثالثاً: سندی را به اسم کسانی که آن معامله را نکردهاند ثبت کند؛