دعوای اعتراض شخص ثالث یکی از طرق فوق العاده اعتراض به آراء دادگاه ها می باشد. شیوه اعتراض ثالث به احکام محاکم دادگستری تنها شیوه اعتراضی است که برای اشخاص ثالثی که در جریان رسیدگی به دعوا و صدور حکم، حضور نداشته اند، لیکن حکم صادره مخل حقوق آنها میباشد، پیش بینی گردیده است. تا اشخاص ثالث از طریق این شیوه اعتراض بتوانند به احکامی که اخلالی در حقوق قانونی آنها ایجاد کرده اعتراض و در خواست نقض حکم را بنمایند.
در این مقاله در ابتدا به تعریف شیوه اعتراض ثالث به احکام پرداخته و احکامی را که قابلیت چنین اعتراضی دارند را تبیین خواهیم نمود، در خصوص طرفین و اصحاب دعوای اعتراض شخص ثالث توضیحاتی داده و انواع اعتراض ثالث را بازگو خواهیم نمود و در نهایت به آثار این اعتراض خواهیم پرداخت.
اعتراض ثالث همانگونه که گفته شد یکی از طرق فوق العاده شکایت از آراء میباشد به این معنی که اثر تعلیقی بر اجرای حکم نداشته و اجرای حکم را متوقف نمیکند. عموما و بر مبنای اصل احکام صادر شده محاکم دادگستری صرفا از سوی اصحاب پرونده قابلیت اعتراض دارند، دعوای اعتراض شخص ثالث تنها طریقی است که اشخاص ثالث این توانایی را پیدا میکنند تا در چهار چوب قانونی تعیین شده ، اقدام به اعتراض آراء صادره نموده و مستدعی نقض آن گردند.
بر این مبنا و وفق قانون آیین دادرسی مدنی ، اگر در خصوص دعوایی رای صادر شود که به حقوق شخص ثالث خللی وارد اورد و آن شخص یا نماینده او در دادرسی که منتهی به رای شده است به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد ، میتواند نسبت به آن رای اعتراض نماید، دعوای اعتراض شخص ثالث نسبت به حکم ، اعم از این است که رای از دادگاه بدوی صادر شده باشد یا از دادگاه تجدید نظر و یا دادگاه انقلاب، نسبت به آراء داوری نیز اشخاص ثالث حق اعتراض دارند.
لازم به توضیح است اعتراض ثالث محدود به مهلت نبوده و هر زمانی شخص ثالث از رأی که به حقوق وی خللی وارد آورد مطلع گردد ،میتواند اقدام به اعتراض نماید، تنها محدودیت قانونی در خصوص مهلت اعتراض ثالث مربوط به زمانی است که حکم اجرا شده باشد، بر مبنای قانون آیین دادرسی مدنی ، امکان طرح اعتراض ثالث قبل از اجرای حکم است و دعوای اعتراض شخص ثالث بعد از اجرای حکم تنها زمانی امکان اعتراض وجود دارد که ثالث ثابت نماید که حقوقی که ماخذ و اساس اعتراض است به جهتی از جهات قانونی ساقط نشده باشد.
قانونگذار در بحث اعتراض شخص ثالث از اعتراض به رای سخن گفته است نه حکم، رای در معنای حقوقی شامل حکم و قرار میشود ، لذا معترض ثالث هم نسبت به قرارهای صادره و هم نسبت به احکام چه اینکه از دادگاه بدوی ، تجدید نظر، یا انقلاب یا در جریان داوری صادر شده باشد ،میتواند اعتراض نماید.
شایان توجه است تا زمانی که رای قطعی نشده است و جریان رسیدگی به واسطه تجدید نظر خواهی هر یک از اصحاب دعوا ادامه دارد ، امکان اعتراض شخص ثالث فراهم نبوده و ثالث میتواند در قالب دعوای ورود شخص ثالث، وارد دعوا شود یا از ناحیه یکی از اصحاب پرونده در قالب دعوای جلب ثالث، به دادرسی جلب گردد.
دعوای اعتراض شخص ثالث از سوی شخص ثالثی که رای صادره خللی به حقوق وی وارد اورده علیه محکوم علیه و محکوم له رای مورد اعتراض بایستی طرح گردد، ثالث بایستی کسی باشد که خود وی یا نماینده او در دادرسی که منتهی به حکم شده ، دخالت نداشته و جزو اصحاب دعوا نباشد، بر عکس کسی که به عنوان نماینده شخصی در جریان دادرسی حضور داشته باشد ، بعد از صدور رای اصالتا به عنوان ثالث میتواند طرح دعوای اعتراض شخص ثالث مطرح نماید.
اعتراض شخص ثالث به دو نوع اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث طاری تقسیم بندی گردیده است.
اعتراضی است که شخص ثالث در قالب دعوای مستقل با تقدیم دادخواست حقوقی مبادرت به اعتراض به حکم نموده و تقاضای نقض آن را مینماید . مرجع تقدیم دادخواست اعتراض ثالث اصلی، دادگاهی است که رای قطعی را صادر نموده ، همان رایی که به حقوق ثالث خلل وارد آورده است.
به این معنی است که به عنوان مثال حکمی از سوی یکی از اصحاب دعوا به عنوان دلیل ارائه میشود و با اینکه محکوم علیه ان حکم ، طرف مقابل پرونده نیست لیکن حکم ارائه شده به حقوق وی خلل وارد می آورد ، در این مورد طرف دعوا میتواند علیه حکمی که طرف مقابل او ارائه کرده است در همان دادگاه اعتراض ثالث طاری خود را نسبت به حکم مطرح نماید .
نکته:
فرق اعتراض ثالث طاری با اعتراض ثالث اصلی از حیث مرجع رسیدگی و نقض رای این است که در اعتراض ثالث اصلی، دادخواست اعتراض ثالث به دادگاهی تقدیم میشود که رای را صادر نموده و همان دادگاه نیز رسیدگی و عند الزوم رای را نقض مینماید.
لیکن در اعتراض ثالث طاری، دادخواست اعتراض طاری به دادگاهی تقدیم میشود که در جریان رسیدگی در آن دادگاه رای ارائه شده و همین دادگاه نیز رسیدگی و عند الزوم رای را نقض خواهد کرد مگر اینکه درجه دادگاهی که رای را صادر نموده بالاتر از دادگاهی باشد که رای در آنجا ارائه شده است که در این صورت دادخواست اعتراض شخص ثالث پس از عنوان شدن در دادگاه رسیدگی کننده، به دادگاه صادر کننده حکم تقدیم میگردد و معترض ثالث ۲۰ روز فرصت خواهد داشت تا گواهی طرح اعتراض ثالث به حکم ارایه شده را تحویل دادگاه نماید.
۱- اعتراض شخص ثالث فاقد اثر تعلیقی بر اجرای حکم است یعنی اجرای حکم را متوقف نمیکند.
۲- در مواردی که جبران ضرر و زیان ناشی از اجرای حکم ممکن نباشد ، دادگاه رسیدگی کننده به اعتراض ثالث بنابه درخواست معترض و پس از اخذ تامین مناسب ،قرار تاخیر اجرای حکم برای مدت معین را صادر خواهد کرد و فرقی نمی کند محکوم به مالی یا غیر مالی باشد البته تمدید این مدت معین تا روشن شدن نتیجه نهایی بلامانع میباشد.
۳- اعتراض ثالث دارای اثر انتقالی نیز میباشد به این معنی که محتویات و مستندات پرونده سابق در محدوده مورد اعتراض ثالث به جریان رسیدگی اعتراض ثالث انتقال مییابد.
۴- در اعتراض شخص ثالث امکان طرع دعوای ورود ثالث ، جلب ثالث ، دعوای متقابل وجود ندارد.
اکنون با تشکیل دفاتر الکترونیک خدمات قضایی ، دادخواست اعتراض شخص ثالث از طریق این دفاتر ثبت و به مرجع صادرکننده رای ارسال میگردد. لزوما بایستی متذکر شد در دادخواست اعتراض ثالث بایستی محکوم له و محکوم علیه حکمی که نسبت به آن اعتراض میشود طرف دعوا قرار گرفته باشند در غیر این صورت دعوای اعتراض شخص ثالث رد خواهد شد .
با عنایت به گستردگی مطالب و اینکه نسبت به هر دعوا به حکم قانون به طور خاص تعیین تکلیف و رسیدگی واقع میشود و میبایست قبل از اقدام حقوقی و قضایی، تمامی جوانب هر پرونده به تفکیک بررسی شده و نمیتوان نسخه واحد برای پرونده های متعدد پیچید. لذا توصیه میگردد قبل از هر اقدام با وکیل معتمد و خبره خود به مشاوره بپردازید.
موسسه حقوقی سروش نافع دادمان (شعبه مرکزی کرج) ، افتخار دارد با سابقه فعالیت متمادی و مستمر و قبول وکالت در پرونده های متعدد حقوقی ، یاری گر مراجعین در حل مشکلات حقوقی و ارائه دهنده مشاوره حقوقی تخصصی و قبول وکالت در موضوعات گوناگون حقوقی از جمله دعوای اعتراض شخص ثالث باشد: