افرادی که بواسطه ضعف قوای دماغی(قدرت تشخیص مسائل اقتصادی) قادر به تشخیص مصلحت خود نیستند محجور نامیده میشوند و قانون حکم حجر این افراد میدهد تا این افراد از سوء استفاده سودجویان درامان باشند.
طبق قانون ،دادگاه موظف است برای این اشخاص قیم تعیین نماید شخص قیم بر اعمال و معاملات محجور نظارت کرده تا ضرر و زیانی به وی وارد نگردد و یا اینکه مورد سو استفاده واقع نشود.
پس از تعیین قیم همه دارایی و اموال شخص محجور در اختیار قیم قرار می گیرد و او باید اموال و دارایی شخص محجور را مدیریت کند .قیم حق ندارد هیچ گونه دخل و تصرفی را که خلاف مصلحت محجور است در اموال و دارایی وی بنماید.
یکی از بهترین و سریعترین راهها برای اثبات حجر اشخاص ،مراجعه به پزشکی قانونی و دریافت نامه پزشکی مبنی بر حجر شخص محجور است،که این نامه مورد تایید دادگاه بوده و نیاز به انجام تحقیقات و طی مراحل طولانی نمی باشد.
یکی دیگر از راههای اثبات حجر،استفاده از شهادت شهود ،مبنی بر مشاهدات خود از رفتارهای شخص مجحور است که می تواند اماره ای بر تایید حجر شخص مذکور باشد.
بعد از اطلاع دادستان از موضوع حجر و بررسی شواهد و مستندات ،شخص محجور به دادگاه ارجاع و معرفی خواهد شد ،دادگاه نیز اقدام به انجام تحقیقات لازم در رابطه با وضعیت شخص محجور خواهد نمود و سپس حکم مقتضی صادر خواهد شد.
مرجع صالح جهت صدور حکم حجر دادگاه خانواده می باشد در حوزه قضایی بخشهایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است، دادگاه مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات قانون حمایت خانواده به این موضوع رسیدگی می کند .
اثر حجر از تاریخ قطعیت حکم مترتب میشود لیکن اگر ثابت شود که علت حجر قبل از تاریخ حکم حجر وجود داشته اثر حجر از تاریخ وجود علت حجر مترتب میشود .در مواردی که علت حجر بعد از رشد حادث شده باشد دادگاه باید ابتداء تاریخ حجر را که بر او معلوم شده است در حکم خود قید نماید.
در صورت عدم وجود مدارک اختیاری فوق میتوانید یکی از موارد ذیل را ارائه نمایید:
ممکن است شخصی که فوت کرده قبل از فوت،محجور بوده باشد و اقدام به انجام معاملاتی که به ضرر خود و وراثش بوده کرده است و ورثه ایشان از انجام چنین معاملاتی اطلاعی نداشته اند. اگر وراث از انجام چنین معاملاتی بعد از فوت شخص محجور مطلع شوند ،می توانند با ارائه اسناد و مدارک و شهودی ،حجر متوفی را اثبات کرده و تقاضای ابطال معاملات صورت گرفته را بخواهند ،که در این صورت تمام معاملات متوفی محجور قبل از فوتش هم باطل خواهد شد.
دادستان و محجور و قیم محجور می توانند ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ رای به دادگاه تجدیدنظر مراجعه کرده و اعتراض خود را مطرح نماید .
دادستان و محجور و قیم محجور می توانند ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ رای به دادگاه تجدیدنظر مراجعه کرده و اعتراض خود را مطرح نماید .
در صورتی که فرد محجور با درمان و مراقبت و مصرف دارو درمان یابد و حجر وی پایان پذیرد می تواند نسبت به بطلان حکم حجر اقدام نماید. در اینجا فرد بهبود یافته از حجر پس از صدور رای ،به دادگاه مراجعه کرده و اعتراض می کند و بعد از دریافت احضاریه و مراجعت به دادگاه با توجه به مندرجات پرونده ،و علت حکم تقاضای تغییر نظر قاضی را می نماید.
در دادگاه تجدید نظر بعد از بررسی مدارک و گزارشات پزشکی قانونی ،یا دادگاه رای به ابطال رای می دهد یا آن را همچنان پابرجا می داند .
اگر نظر دادگاه مبنی بر ابطال حکم حجر بود اختیار اداره و نگه داری از اموال محجور از قیم سلب شده و به خود فرد باز می گردد.
نکته: مشاهده می گردد برخی از نزدیکان شخص محجور یا طلبکاران وی در صدد تقاضای اعلام حجر می یابند که انگیزه آنان ، بیش از آنکه اعلام حجر باشد، بدنبال تعیین مبداء زمانی حجر می باشد بدین نحو که از زمان مذکور، معاملات وی باطل گردد و در نتیجه معاملات سابق بر تاریخ مذکور صحیح تلقی گردد.
در این خصوص اشخاص ثالث می توانند با توسل به نهاد اعتراض ثالث، مبادرت به اعتراض نسبت به حکم حجر بنمایند.