حدود 17 دقیقه طول کشید. دقیقا ساعت 23 شب7 آگوست 2022 شروع کردیم.
تو ذهنم کلی فکر میومد ولی سعی می کردم تمرکز کنم روی مغزم و پاهام.چشم هامون رو که بستیم تازه فهمیدم خونه چقدر صداهای آرومی داره که ما در حالت عادی نمی شنویم. صدای موتور یخچال و بعضی وقت های یک تق و توق که از چی بود نمی دونم اما برای وسایل خونه بود.
یک اتفاق افتاد فقط تو این زمان،تاقبل از این که چشمم هام رو ببندم آبریزش بینی نداشتم اما حدود 10 دقیقه بعد از شروع بستن چشم هام، احساس کردم آبریزش بینی دارم و تا حلقم هم احساسش می کردم که البته بعد از چند دقیقه خودش قطع شد.
یک اتفاق دیگه هم این بود که یهو اسید معده من یک لحظه اومد بالا و رفت پایین مثل این که ترش کرده باشی، اونجوری.
ساره هم می گفت اولش تپش قلب داشته ولی احساس می کرده به خاطره استرس هست چون کلا ساره جوگیر هست :-) بعدش سردرد گرفته و پیشونی اش که همیشه به خاطره سینوزیتش درد می گرفت شروع کرده به درد گرفتن و این که می گفت دست و پاهام هم درد گرفت.
اما وقتی می خواستیم بخوابیم نه اون سردرد داشت نه بدن درد و من هم نه آبریزش بینی داشتم نه اسید معده ای.