اواخر شهریور ماه آقای مسنی برای خرید تجهیزات سالمندی تماس گرفت و گفت: برای کسانی که توان راه رفتن ندارند وسیله ای هست که بتونن کارشون مستقل انجام بدند؟
تجهیزات موجود تو بازار بهشون معرفی شد ولی بعد از بررسی قیمت ها که به صورت نجومی بالا رفته خریدار گفت: بابا جان من خودم 70 سالمه باز نشسته ام، پول خرید این وسایل ندارم برام گرونه؛ ارزون تر ندارید؟
از طرفیم خواهرم برای بلندشدن و ایستادن نیاز به کمک داره من یه وسیله ای میخام که بدون بلند شدن بتونه کارهاشو بکنه، دیگه منت عروس و دخترهاشو نکشه!!!
وقتی حرف از عروس و دخترهای خواهرشون زدند گفتم: مثل اینکه خیلی دلتون پُر!!!
گفتند: چرا نباشه تو 20 سالگی بیوه شده میتونست شوهر کنه، گفت: به خاطره بچه ها شوهر نمیکنم الانم که هیچ کس حواسش بهش نیست.
چند وقت پیش که شهرستان رفتم یه سر بهش زدم، عروس و پسرش سر غذا دادن بهش دعواشون شد!!!
خواهرم و پسرش تو یه ساختمان دو طبقه با هم زندگی می کنند پسرش طبقه بالاست. عروس میگفت: من خسته شدم انقد بالا و پایین رفتم به خواهرهات و داداشت بگو بیان برسند برام زانو نمونده!!!
پیش ما دعوا نمی کردند ما طبقه پایین بودیم ولی خوب صدا خیلی واضح بود.
خواهرم که دید پسرش و عروسش دعواشون شده گفت: داداش تو برو، میثم تو رو اینجا ببینه بیشتر عصبانی میشه و کوچیک میشه!!!
خواهر زده ام کارهای شخصی مامانشو خودش انجام میده فقط وقت هایی که خونه نیست عروس غذا رو برای خواهرم میاره !!!
هر روز با خواهرم حرف می زنم ولی تا حالا یه کلمه از شرایطش بهم نگفته بود ولی وقتی با چشم خود دیدم خیلی اعصابم بهم ریخت!!!
از نظر ذهنی و دست خیلی خوبه ولی فقط پاهاش تازه 63 سالشه!!!
موندم چیکار کنم؟!
وسایل شما که گرونه!!!
به آقا گفتیم وسایل ما قیمت خود تولیدکننده هاست. با اینکه سود فروش کم کردیم بازم نتونست از پس هزینه بربیاد.
این آقا چند باری تماس گرفت و پیگیر تجهیزات مختلف حرکتی بود ولی هر بار سر قیمت محصولات نمیتونست وسیله رو تهیه بکنه.
فقط این آقا نبود خیلی از والدین بچه ها هم دنبال وسایل حرکتی ارزون قیمت بودند ولی نبودبعد از عید محصولات خیلی افزایش قیمت داشتند. وقتیم با تولیدکننده ها درباره قیمت گذاری محصولات صحبت می کردیم بحث افزایش مواد اولیه یا تعطیلی مکرر کارگاه های صنعتی بابت قطعی برق برای کاهش مصرف برق و حقوق کارگر و کارمند و.... رو مطرح می کردند طوری که از حرفی که زده بودیم پشیمون می شدیم!!!
برادرجان دلواپس هر روز تماس می گرفت جویای پیشرفت تجهیزات و فناوری های حرکتی بود ولی خوب جوابی نداشتم تا اینکه یه طرحی تو پارک حین تماشای اسکیت بازی بچه ها به ذهنم رسیدم به صورت تفننی ساختمش. با پرداخت هزینه، محصول براش ارسال شد ازشون خواستم نظرشون بعد از مصرف محصول بگند بعد از ارسال خبری ازشون نبود تا اینکه چند وقت پیش تماس گرفتند و گفتند: خواهرم راضیه، میگه به لطف این وسیله نوه ام میاد پیشم باهاش بازی می کنه دیگه تنها نمیمونم، از طرفیم خودم دیگه لازم نیست چهار و دست و پا برم یا غلت بزنم. پسرم الان خیالش راحت شده!!!
این محصول تازه طراحی شده رو به والدین بچه های فلج مغزی معرفی کردم خداروشکر کار بچه ها رو راه انداخته، تا وقتی راه بیفتند میتونن ازش استفاده بکنند تا بچه ها با حس استقلال آشنا بشند و انگیزه شون برای راه رفتن افزایش پیدا بکنه چون انقد پروسه راه رفتن بچه ها طولانیه هم خانواده از پا در میاد هم خود بچه ها به مرور تحت فشار کلاس های مختلف بی انگیزه و لجباز میشند.
این مشکل تا حدودی خیلییی کوچیک در حد توان خودمون رفع کردیم ولی خیلیی از بچه های بانیازهای ویژه به خصوص بچه های کم بینا با کمبود تجهیزات مواجه اند که نه صنعت توانبخشی بهش اهمیت میده نه دانشگاه؛ چون ساخت تجهیزات گرون از آب درمیاد و با توجه به نبود حمایت دولتی و کمبود بودجه خانواده ها، تولید کننده و وارد کننده ها راغب نیستند به این حوزه ورود کنند!!!